مردی که از سوی رقیب عشقیاش متهم به آدمربایی و شروع به قتل شده بود، با حکم دادگاه و تأیید دیوان عالی کشور تبرئه شد.
به گزارش شرق، تیرماه دو سال قبل مأموران پلیس با شکایت مرد جوانی باخبر شدند مردی مجروح که در بیابانهای اطراف ورامین رها شده بود، از سوی یک راننده گذری به بیمارستان برده شده است.
وقتی مرد جوان به بیمارستان منتقل شد، هرچند امیدی به زندهماندن او نبود نجات پیدا کرد. این مرد بعد از بههوشآمدن ادعا کرد از سوی سه مرد ربوده شده و یکی از آنها را که قبلا به همسرش علاقهمند بود، شناسایی کرده است. او گفت: هوشنگ با همسر من رابطه داشت البته در آن زمان نسرین همسرم نبود بعد از اینکه از نسرین خواستگاری کردم، متوجه شدم با جوانی دوست است. وقتی که به من پاسخ مثبت داد، رابطه آنها قطع شد بااینحال هوشنگ دستبردار نبود و مدتی مزاحمت ایجاد میکرد. همسرم از او دور شد اما آن مرد شب حادثه من را ربود و به قصد کشتن کتک زد.
مرد شاکی گفت: حدود 12 شب بود که زنگ درِ خانه به صدا درآمد فردی از پشت آیفون گفت ماشینت را در پارکینگ جای بدی گذاشتی به محض اینکه پایین رفتم، سه مرد من را به داخل ماشین خودم گذاشتند و بردند. آنها چشمها و دستهایم را بسته بودند و من نمیتوانستم حرکتی بکنم، اصلا نفهمیدم من را کجا بردند. دو نفر از آنها را نمیشناختم اما یکی از آنها هوشنگ بود. او برای اینکه من را از همسرم جدا کند و انتقام بگیرد، چنین کاری کرده است. سیامک درحالی این ادعا را مطرح کرد که پیش از بههوشآمدنش همسرش حرفهایی زده بود که با گفتههای سیامک همخوانی نداشت.
او گفت: حدود 12 شب بود که زنگ درِ خانه به صدا درآمد همسرم گفت که یکی از دوستانش است. او به طبقه پایین رفت چند دقیقه بعد برگشت و گفت میخواهد با ماشین جایی برود بعد از آن دیگر خبری از همسرم نداشتم. این گفتهها نشان میداد که سیامک واقعیت را نگفته و زمانی که زنگ درِ خانه به صدا درآمد، او با آیفون صحبت کرده و متوجه شده بود چهکسی پشت در است و اینکه میگوید در پارکینگ او را دزدیدند، صحت ندارد. از طرفی ضرباتی که به این مرد وارد شده، کاری و بسیار هولناک بود و او را تا مرز مرگ برده بود. بااینحال، به دستور بازپرس هوشنگ احضار شد تا درباره اتهامی که سیامک به او وارد کرده بود، توضیح دهد.
او اتهام را رد کرد و گفت: اینکه گفته میشود من و نسرین با هم دوست بودیم، درست است. من نسرین را خیلی دوست داشتم ما چند سال بود که با هم رابطه داشتیم و نسرین به من قول ازدواج داده بود. قرار بود من کمی وضع مالی بهتری پیدا کنم تا با هم ازدواج کنیم، اما چند ماه قبل خیلی ناگهانی نسرین از من جدا شد و گفت که دیگر نمیخواهد به این رابطه ادامه دهد. او بدون اینکه دلیلش را بگوید دیگر جواب تماسهای من را نداد تا اینکه یک روز متوجه شدم با سیامک ازدواج کرده است. رفتن نسرین خیلی برای من ناراحتکننده بود و روزهای سختی را گذراندم، اما هیچوقت به سیامک حرفی نزدم و رابطهای هم با او نداشتم. روز حادثه هم من در باشگاه بودم.
متهم گفت: من مربی زیبایی اندام هستم و شاگردان زیادی دارم. ساعتی که سیامک مدعی است او را دزدیدم، در باشگاه بودم و این اتهام را قبول ندارم و شاهدانی دارم که در آنجا بودم.گفتههای متهم با گفتههای همسر شاکی درباره اینکه سیامک یک بار به خانه آمده و بعد دوباره برگشته، نشان میداد که عامل این ربایش هوشنگ نبوده است. بااینحال، سیامک همچنان بر شکایت خود باقی ماند تا اینکه پرونده به شعبه 8 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.
سیامک یک بار دیگر شکایت خود را اعلام کرد و گفت: اطمینان دارد کسی که او را ربوده هوشنگ بوده و او به دو نفر دیگر گفته است کتکش زده و با چاقو بزنند.
وکیلمدافع شاکی نیز گفت: هرچند همسر شاکی گفته سیامک خودش به محل رفته و یک بار به خانه آمده و بعد برگشته است، اما او گفتههایش را پس گرفت و گفت از ترس هوشنگ این کار را کرده است. زن جوان از سیامک طلب حلالیت کرده و در تماس تلفنی به او گفته است هوشنگ او را تهدید به مرگ کرده بود بههمیندلیل هم به بازپرس دروغ گفته و اعلام کرده است شوهرش به خانه رفته و بعد با پای خود از خانه خارج شده است. ضمن اینکه هوشنگ هرگز نتوانسته ادعای خودش درباره اینکه در محل حادثه نبوده را ثابت کند.
بااینحال متهم یک بار دیگر اتهام آدمربایی و شروع به قتل را رد کرد و گفت: من در این حادثه نقشی نداشتم و گفتههای شاکی را قبول نمیکنم و دلایلی هم وجود دارد که نشان میدهد من این کار را نکردم. سیامک با اینکه با نسرین ازدواج کرده، اما همچنان به من حسادت میکند و از سر حسادت چنین حرفهایی میزند.
با پایان جلسه رسیدگی هیئت قضات برای صدور رأی دادگاه وارد شور شدند و متهم را از اتهامات تبرئه کردند. با اعتراض شاکی پرونده به دیوان عالی کشور رفت و شعبه 29 دیوان نیز رأی صادره را تأیید کرد.