اعتماد نوشت: وقتي محمدعلي پورمختار، نماينده اصولگراي مجلس از ضرورت روي كار آمدن يك رييسجمهور نظامي سخن گفت همه صورتها به سوي سردار سليماني برگشت اما شنيدهها حاكي از آن است كه سرتيپ حسين دهقان مشاور صنايع دفاعي فرمانده كل قوا اولين چهره نظامي با سوداي رياستجمهوري است.
بنا بر اخبار غير رسمي وزير دفاع دولت يازدهم عزم خود را جزم كرده تا بعد از استعفا در واپسين روزهاي قبل از انتخابات ١٤٠٠ لباس نظامي را درآورده و كت و شلوار رياستجمهوري به تن كند.
اين نخستين گام عملي اصولگرايان براي تحقق ايده رييسجمهور نظامي است. ايدهاي كه ابراهيم فياض جامعهشناس اصولگرا بسيار از آن دفاع كرده و گفته بود كه جامعه آماده پذيرش رييسجمهور نظامي است. صحبت از رييسجمهور نظامي با وجود حرفهاي فياض مبني بر ضرورت روي كار آمدن يك ديكتاتور و جلوگيري از فروپاشي يا اظهارات حسين اللهكرم در مورد احتمال كانديداتوري سردار سليماني خيلي جدي گرفته نشده و بعد از چند روز از سرخط اخبار رسانهها رخت بربست. رسانههاي اصلاحطلب در حالي اين موضوع را به فراموشي سپردند كه اصولگريان نه در حرف بلكه در عمل آن را پي گرفتند.
حسين دهقان در صورت كانديداتوري در همان آزموني شركت ميكند كه پيش از اين دريادار شمخاني، سردار قاليباف و محسن رضايي در آن مردود شدند. او از سپاه برآمده و اكنون مشاور صنايع دفاعي مقام معظم رهبري است. نام دهقان طي سالهاي جنگ با قرارگاه ثارالله و فرماندهي عالي مجموعه يگانهاي رزمي استان تهران همراه شد. بعد از آن هشت سال تلخ نيز مسووليت جانشيني ستاد مشترك سپاه و بنياد تعاون اين نهاد را به عهده گرفت. او در سالهاي ٦١ تا ٦٣ فرمانده سپاه سوريه و لبنان (بعد از تهاجم نيروهاي رژيم اشغالگر صهيونيستي به لبنان) به ياري جبهه مقاومت هم شتافته بود. دهقان در سالهاي ٦٥ تا ٦٩ قائممقام فرمانده نيروي هوايي سپاه و بعد از آن فرمانده نيروي هوايي سپاه بود. جانشيني ستاد مشترك سپاه، بنياد تعاون سپاه، جانشيني وزير دفاع و پشتيباني نيروهاي مسلح، معاونت رييسجمهور و رياست بنياد شهيد را نيز در كارنامه دارد. وي طي سالهاي جانشيني وزير دفاع نقش موثري در ورود بخش دفاعي به عرصه جديد قدرتسازي در حوزههاي سخت و نرم داشت. در دولت اول روحاني به عنوان وزير دفاع معرفي شد و در دولت دوازدهم اين سمت را به امير حاتمي واگذار كرد زيرا با حكم رهبري به عنوان مشاور صنايع دفاعي منصوب شده بود.
دهقان طي سالها فعاليت در حوزه نظامي و امنيتي تجارب بسيار اندوخته و اينطور كه معلوم است اكنون ميخواهد خود را در عرصه اجرايي بيازمايد. احتمالا وضعيت خطير منطقهاي و بينالمللي در ترغيب او نقش موثري داشته است و اين تصور را برايش ساخته است كه زمان، زمان ورود به گود است. حال بايد منتظر ماند و ديد كه در سه سال باقي مانده چقدر به موفقيت ستاد انتخاباتي نوپاي خود اميدوار ميشود و لحظه آخر چه تصميمي ميگيرد. بدون شك اعلام آمادگي ديگر چهرههاي نظامي براي شركت در انتخابات نيز در تصميمگيري او بيتاثير نخواهد بود.