محمد حسین خوشوقت- شب های بی مانند قدر، دگر بار در رسیده است و آنان که قدر این قدر را می دانند خدای مهربان را بی انتها سپاس می گزارند. امید آن که ما نیز در گروه شاکران باشیم.
مفاد صریح سوره قدر می آموزد که شب قدر، ظرف نزول قرآن است و ارزش آن، از هزار ماه بیش تر است. در این ظرف زمانی پر خیر و برکت، ارزش هر خیر و نیکی و دعا و نیایش و توبه بر درگاه حضرت ربوبی، هزاران برابر شب ها و روزهای دیگر سال است. نماز مخصوص، تلاوت سوره های قدر و روم و دخان و عنکبوت و طلب آمرزش، از اعمال توصیه شده در این شب است.
اما به توصیه معصوم علیه السلام، برترین عمل "مذاکره العلم" است. بدیهی است که منظور از علم ، نه علم زمینی مانند فیزیک و شیمی، که کسب معرفت نسبت به ذات فقیر خویشتن به عنوان مخلوق و مملوک خداوند و وظیفه ای که در برابر ذات لایزال و غنی و بی نیاز خداوندی بر عهده داریم است. این مهم اگر حاصل شود، به هدف رسیده ایم.
به تعبیر بزرگان سیر و سلوک الهی، اگر بتوانیم در شب قدر، راه " آدم " شدن را بیابیم و به آن پایبند شویم، برده ایم؛ راه آدم شدن، بندگی و اطاعت بی چون و چرا از خداست و قرآن و رسول و اهل بیت او، این راه را به روشنی نشان داده اند. حکمت استحباب قرآن بر سر گرفتن هم همین است. قرآن را بر سر می گیریم تا اقرار کنیم که قرآن و همه آن چه در آن است، روی سر ما جای دارد و نه کنار ما یا خدای ناکرده، زیر پای ما!
قرآن خدا، به عنوان راه و سبک زندگی ما، باید عنان فکر و عمل و کردار ما را در دست داشته باشد که تنها از همین راه، شاهد رستگاری دو گیتی را در آغوش خواهیم کشید.
در این روزها و شب های سرنوشت ساز، نگاهمان به قرآن مجسم، امیر مومنان هم هست. او که جز بنده خدا نبود و جز او ندید. به فرموده رسول گرامی اسلام، حضرت خاتم، امت را بدرود گفت در حالی که دو پدیده گرانسنگ جدایی ناپذیر را از خویش بر جای گذارد؛ قرآن و اهل بیت. و علی سرور عترت پیامبر است.
ما نیازمندان، در این شب ها، قرآن را بر سر می گذاریم و خدا را به فرق شکافته امیر مومنان قسم می دهیم تا حاجات مادی و معنوی مان را بر آورده سازد. از مروت به دور است که با رفتار خویش، قرآن و علی را بیازاریم و خون پاک قرآن مجسم را پایمال سازیم.
قرآن مجسم که خون پاکش در محراب عبادت خدا بر زمین ریخت، از گناه می هراسید، خدا را به دنیای فانی نفروخت و عدالت را قربانی نساخت؛ و ما اگر بر این طریق نباشیم، خون علی را لگدمال کرده ایم.
ابن ملجم مرادی، آن نادان گمراه، با شمشیر کین بر فرق علی کوفت و عالمی را از جسم پاک او محروم ساخت، مباد که ما با رفتار خویش، مرام پاک علی را قربانی کنیم!
فرزند و شاگرد پاکباخته علی، خمینی کبیر که این روزها در غم از دست دادنش آزرده ایم، با خون دل و به مدد خون های پاکی که او را همراهی نمودند، حکومتی بر پا ساخت تا مرام علی را زنده کند. ما آیا این دستاورد ارزشمند را چگونه پاس داشته ایم؟
مباد که با دنیاطلبی ها، بی عدالتی ها و غفلت های خویش، حیثیت علی و مرام پاک اش را بر باد دهیم!
چنین مباد!
داعشی های قبل شما، سوتفاهم بود .
با بدترین قوم خودش هم که بدترین ملت روزگار بودن بودن ، سوخت و ساخت.
حتی زمانی که به ناحق از خلافت منع شد ، ولی چون خواست مردم واسش اولویت داشت ، باز تو خونه موندو سکوت کرد.
نگفت رسول خدا تو غدیر دست منو بالا برد، نگفت من جنگ ها کردم واسه اسلام ، نگفت من زخم ها خوردم واسه اسلام ، نگفت من علی ام، نگفت.
گفت مردم.حتی بدترین و ناسپاس ترین مردم.
علی ام آرزوست.
"حتی زمانی که به ناحق از خلافت منع شد ، ولی چون خواست مردم واسش اولویت داشت ، باز تو خونه موندو سکوت کرد - نگفت رسول خدا تو غدیر دست منو بالا برد، نگفت من جنگ ها کردم واسه اسلام ، نگفت من زخم ها خوردم واسه اسلام ، نگفت من علی ام، نگفت.
گفت مردم.حتی بدترین و ناسپاس ترین مردم" این عبارات کاملا غلط و مجعول است برای عبد صالح خدا و امیر المومنین اولویت امر الهی ست نه خواست مردم بی وفا و تابع هوی نفس. امت رسول اله شایسته رهبر و مولایی چون او نبودن و به امر رسول خدا "صبر" تکلیف ایشان بود و با نارضایتی کامل 25 سال استخوان در گلو و خار در چشم صبوری کردند
مطالعه کنید لطفا
اولی خوب است اما دومی عالی