خشم و کینه انباشتهای که این روزها آمریکای ترامپ نسبت به ایران از خود نشان میدهد، در طول دهههای اخیر کمتر سابقه داشته است. عقل و منطق ایجاب میکند که آحاد ملت، مسئولین نظام و تمامی ظرفیتهای انقلاب برای خنثی کردن طرحهای دشمن و تضمین منافع و مصالح نظام در یک جبهه و یک جهت در مسیر حمایت از کیان جمهوری اسلامی و یکپارچه علیه دشمن و مزدورانش بسیج شوند.
در ادامه سرمقاله امروز روزنامه «جمهوری اسلامی» آمده است: اگرچه آحاد ملت در تمامی صحنههای انقلاب، جانانه در صحنه ایستادند و با تمامی وجودشان از انقلاب و نظام و کشور دفاع و حمایت کردهاند ولی جای تاسف دارد که برخی گروهها و جناحها که اتفاقاً ادعای بیشتری دارند و خود را معادل انقلاب و نظام در تمامی صحنهها معرفی میکنند، در میدان عمل رفتاری مشابه دشمنان نظام دارند و حتی پا را فراتر گذاشته و از همگان طلبکاری میکنند.
در طول سالهای اخیر و بهویژه روزهای گذشته در صحنه سیاسی - تبلیغاتی کشور شاهد جنجالآفرینی کسانی بوده و هستیم که باید به خاطر کارنامه سیاه آن دوره هشت ساله و بهویژه در بسترسازی و حمایت از آن «دولت خودسر» پاسخگو باشند ولی این روزها با جوسازیهای گستاخانه مدعی هستند و چهره طلبکارانی را از خود نشان میدهند که گویا در آنچه به میراث گذاشتهاند، نکته مثبتی هم به چشم میخورده است!
شاید لازم باشد یک بار دیگر کارنامه سیاه آن عناصر بیمنطق در آن دوره تاریک ۸ ساله را مرور کنیم تا بلکه آنها به خاطر بیاورند چه میراث شومی را در پشت سر خود باقی گذاشتند و بذر چه بحرانهایی را پاشیدند و رفتند.
آمریکای جنایتکار برای سالها به برخی تحریمهای یکجانبه علیه ایران پرداخته بود و با تلخکامی احساس میکرد که ایران اسلامی علیرغم تحریمهای یکجانبه آمریکا به سمت و سوی قلههای موفقیت در حرکت است. ولی ناگهان در پرتو تصمیمات، اقدامات و موضعگیریهای غیرمنطقی آن گروه انحرافی شاهد تحولاتی در مقیاس جهانی بودیم که سرانجام ۶ قطعنامه علیه ایران تصویب شد و ایران تحت فصل هفتم منشور ملل متحد به عنوان عامل ایجاد ناامنی و بیثباتی در مقیاس جهانی معرفی شد که لازمه آن، برخورد با ایران حتی در ابعاد نظامی بود.
به این ترتیب تحریمهای یکجانبه آمریکا را همین حضرات با ندانمکاریها و شعارهای کودکانه به تحریمهای جهانی علیه ایران تبدیل کردند و شرایطی بغرنج از نظر اقتصادی، تجاری، نفتی و سیاسی علیه ایران شکل گرفت. نفت ایران در مسیری قرار گرفت که تا توقف کامل صادرات نفت، فاصله چندانی نداشتیم ولی حضرات همچنان شعار میدادند. توافق شد که ذخیره اورانیوم غنیشده ایران به خارج منتقل شود ولی آنها کارشکنی کردند. کار به جایی رسید که نفت خام ایران توسط برخی دلالان از قبیل بابک زنجانی توسط دورهگردها به فروش برسد و البته تاراج شود. هنوز پول نفتهای تحویلی به امثال بابک زنجانی به خزانه یا صندوق ذخیره ارزی یا هر جای دیگری متعلق به نظام بازنگشته است.
ماجرای اختلاسهای چند هزار میلیاردی به خبر پرتکرار روز تبدیل شده بود ولی دولت مستقر، خود را با دروغ، پاکدستترین دولت از زمان مادها تاکنون معرفی میکرد. خزانه ارزی کشور و صندوق ذخیره ارزی را از ارز خارجی تهی کردند و به جای آن ریال بدون پشتوانه انباشتند ولی مدعی بودند که حسابهای دولت و بانک مرکزی خالی نیست، البته از همان ریالهای بدون پشتوانه با مقایسهای ساده میان قیمت ارزهای خارجی قبل و بعد از تحویل دولتهای نهم و دهم، بهتر میتوان دریافت که با چند برابر شدن نرخ برابری ارزهای خارجی و قیمت سکه و طلا، چه فاجعهای در پهنه اقتصاد کشور صورت گرفته است.
تلخ است ولی واقعیت دارد که عاملان و حامیان چنین اوضاع شرمآوری، اگرچه میبایستی جرئت نمیکردند سر خود را بالا بگیرند ولی امروزه مدعی و طلبکارند و زحمات دولتهای بعدی را نه تنها منکرند بلکه آن را خیانت و زیان معرفی میکنند.
اگر قرار بود عاملان و حامیان شکلگیری آن فجایع اقتصادی - اجتماعی و سیاسی پاسخگو باشند، امروز آنها از کنج زندان باید برای وکیل تسخیری خود نامهپراکنی میکردند. انتظار نمیرفت آن جماعت و حامیان آنها به خود جرات بدهند از کسی طلبکاری کنند ولی اکنون که طلبکارند، لازم است گوشهای از حقایق عینی و ملموسی که عموماً به خاطر مصالح کشور و نظام از انعکاس آن به درستی پرهیز شده، بازگو شود که آن جماعت فرصتطلب از فکر موجسواری در این روزها منصرف و پشیمان شوند.
ذیل هر یک از این سرفصلها، موارد جدی و تکاندهندهای را میتوان فهرست کرد که حتی طرح آن در مقطع کنونی به زیان منافع ملی و مصالح کشور است.
ای کاش کسی پیدا میشد این جماعت موجسوار و بیمنطق را مهار کند و به آنها نهیبی بزند. این جماعت گستاخ از سعه صدر نظام و صبوری ملت، نه تنها در آن دوره تاریک ۸ ساله بلکه حتی امروز هم سوءاستفاده میکنند و همچنان برای سرپوش گذاشتن بر کارنامه سیاه خود وسوسه میشوند ولی مردم هوشیارتر از آن هستند که فریب این تبلیغات پوچ را بخورند و همواره در موقع مقتضی پاسخ آنها را با آراء خود دادهاند و باز هم خواهند داد.
روحانی و احمدی نژاد فقط در طرز صحبت با هم فرق دارند وگرنه هیچکدوم عاقلانه کشور را اداره نکردند
یک طرف افراط بود و یک طرف تفریط و هردو گند زدند
جالبه که احمدی نژاد هم این روزها لحنش مثل روحانی شده و......
برجام را همچون بت كرديد و آنرا همچون بت ميخواهيد تقديس و پرستش نماييد...
دست برداريد از اين همه غرب باوري و ندانم كاري و ....
ملت ايران را مثل خودتان هالو و ساده فرض نكنيد...
اندكي شرم و خجالت... خوبه