مرد موادفروش که بعد از دستگیری بهعلت حمل مواد، به قتل اعتراف کرده بود در جلسه محاکمه ادعا کرد فریب همدستش را خورده و قتل کار او نبوده است.
به گزارش شرق، سال 95 مردی به پلیس گزارش داد پدر همسرش گم شده است. این مرد گفت: پدر همسرم یک روز است که برای کار از خانه بیرون رفته و دیگر برنگشته است. او در یک آژانس کار میکرد. زمانیکه به محل کارش رفتم گفتند او مسافری را به سمت خیابان خلیجفارس برده و دیگر برنگشته است. همکارانش تصور میکردند او به خانه برگشته است. چند روز بعد از این گزارش، پلیس جسد مقتول را در خیابان خلیجفارس پیدا کرد اما تحقیقات برای یافتن عامل قتل به نتیجه نرسید. این در حالی بود که پزشکی قانونی اعلام کرد مقتول بهعلت واردشدن چند ضربه چاقو و قطعشدن شریانهای اصلی بدنش جان باخته است. تحقیقات پلیس ادامه پیدا کرد تا اینکه یک سال پیش مأموران در جریان بازجویی از مرد موادفروشی که بهتازگی بازداشت شده بود، متوجه شدند او مرتکب قتل نیز شده است. گفتههای متهم نشان میداد مقتول راننده آژانسی است که جسدش در خیابان خلیجفارس پیدا شده بود.
متهم در بازجوییها گفت: من موادمخدر مصرف میکردم و البته مواد هم میفروختم. روز حادثه میخواستم از افسریه بهسمت خیابان خلیجفارس بروم و آنجا مواد عمده بخرم تا به چند نفر بفروشم، بههمیندلیل هم آژانس گرفتم. وقتی رسیدیم راننده به من گفت باید 11هزار تومان بهعنوان کرایه بدهم اما من این مبلغ پول را نداشتم. با هم جروبحث کردیم و من با واردآوردن چند ضربه چاقو سعی کردم او را زخمی و فرار کنم. ماشین مرد راننده را با خودم بردم و در شهرستانی رها کردم. سپس با برادرم تماس گرفتم و گفتم تلفن همراهم در محل حادثه افتاده است. فکر نمیکردم مرد راننده مرده باشد. برادرم برای اینکه تلفن من را بردارد به محل رفت و بعد هم در تماسی به من گفت که مرد راننده جانش را از دست داده است. من هم فراری بودم تا اینکه مدتی قبل بهعلت حمل مواد بازداشت شدم و تصمیم گرفتم به قتل اعتراف کنم. بعد از تکمیل پرونده و صدور کیفرخواست، جلسه رسیدگی به اتهام قتل متهم در شعبه چهار دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد.
در ابتدای جلسه کیفرخواست علیه متهم خوانده و برای او درخواست مجازات شد. در ادامه اولیایدم در جایگاه قرار گرفتند آنها هم درخواست قصاص کردند و باتوجه به اینکه مقتول فرزند صغیر هم داشت، ازسوی رئیس قوه قضائیه از طرف او برای متهم درخواست قصاص شد. وقتی نوبت به متهم رسید، او اتهام قتل را رد و ادعا کرد مردی افغان بهنام «تازهگل» مرتکب این قتل شده است. او گفت: روز حادثه تازهگل از من خواست تا گوسفند بار ماشین کنم و برایش ببرم. من هم ماشین تازهگل را گرفتم و تلفنهای همراهمان را هم عوض کردیم. در راه تازهگل با من تماس گرفت و گفت با فردی درگیر شده و او را کشته است. من هم به جایی که گفته بود رفتم و جسد راننده آژانس را دیدم که روی زمین افتاده است.
بعد از دستگیری وقتی موضوع قتل مشخص شد، تازهگل از من خواست نام او را نیاورم و گفت افراد بانفوذی را میشناسد که میتوانند به ما کمک کنند اما بعد خودش از زندان آزاد شد و دیگر به تلفنهای من جواب نداد. متهم گفت: ادعای قبلیام درباره اینکه من مرتکب قتل شدهام، دروغ است و چنین اتفاقی نیفتاده است. با پایان جلسه رسیدگی هیئت قضات برای تصمیمگیری درباره این پرونده وارد شور شدند.