دلشکستگی کیروش تنها از این رفتارها نیست. او غصهدار است که چرا باید با این حجم از تهمت و اتهام رو به رو باشد؛ اتهامهایی که به روشنی از سوی مراجع مختلف رد و انکار شده اما نرود میخ آهنین در سنگ و باز هم در فضای ولنگار شبکههای اجتماعی این تهمتها و برچسبها به سرمربی تیم ملی زده میشود
دلیل چنگ انداختن و زخمی کردن اعتبار جهانی کارلوس کیروش چیست؟ مگر غیر از این است که وقتی رگ گردن او کنار زمین برای تیم ملی «ما» بیرون میزد، به او و داشتنش افتخار میکردیم؟
به گزارش ایسنا، «آی اسپورت» نوشت: «کارلوس کیروش این روزها دلشکسته است؛ دلشکسته از رفتارهایی که در این چند ماه اخیر با او و تیم ملی شده است. او یک بار پس از دیدار برابر سیرالئون به مزاح به خبرنگاران گفت که بعد از این همه موفقیت با تیم ملی، مانده که باید چه کار کند تا رضایت رسانهها و برخی افراد را جلب کند. او از همه خواست به خاطر نتایجی که در این هفت سال تیم ملی کسب کرده و به احترام دو صعود پیاپی به جام جهانی، رکوردهای تیم ملی در دیدارهای انتخابی جام جهانی، سالها حضور در رتبه اول آسیا و صعود به عنوان دومین تیم دنیا به جام جهانی روسیه بخندند و راضی باشند اما واقعیت این است که این رضایت گویا هنوز جلب نشده و این نتایج هم نتوانسته خیلیها را راضی کند.
دلشکستگی کیروش تنها از این رفتارها نیست. او غصهدار است که چرا باید با این حجم از تهمت و اتهام رو به رو باشد؛ اتهامهایی که به روشنی از سوی مراجع مختلف رد و انکار شده اما نرود میخ آهنین در سنگ و باز هم در فضای ولنگار شبکههای اجتماعی این تهمتها و برچسبها به سرمربی تیم ملی زده میشود؛ کسی که در این سالها جزیی از «ما» شده؛ دیگر کارلوس کیروش بخش بزرگی از تاریخ فوتبال ایران است و آثار حضورش در اینجا تا سالهای سال باقی خواهد ماند. پس دلیل این همه بد رفتاری با کیروش چیست؟ چرا با او طوری رفتار میکنیم که گویا بدترین سرمربی تاریخ ما بوده است؟
مگر به غیر از این است که او بهترین سرمربی تیم ملی ایران در تمام این سالها بوده است؟ دلیل چنگ انداختن و زخمی کردن اعتبار جهانی او چیست؟ مگر غیر از این است که وقتی رگ گردن او کنار زمین برای تیم ملی «ما» بیرون میزد، به او و داشتنش افتخار میکردیم؟
چرا یادمان رفته که وقتی او در حضور دهها خبرنگار خارجی از «ایران ما» دفاع میکرد، دلمان برای او غنج میزد و از این که فوتبال ایران چنین سخنگوی صاحب اعتباری در فوتبال دنیا دارد به خودمان افتخار میکردیم؟ چه شده که تصمیمگیران ورزش یا حداقل فدراسیون فوتبال با فراموشی همه دستاوردهای بزرگ کیروش، پیشنهاد شش ماهه روی میز او گذاشتهاند؟ مگر کیروش مربی تستی است؟ آیا برای فوتبالی که حضور تیمهای باشگاهیاش در مرحله نیمه نهایی رقابتهای کماعتباری (در مقایسه با جام جهانی) چون لیگ قهرمانان آسیا یک موفقیت به حساب میآید، دو صعود پیاپی به جام جهانی با بازیکنانی که کمتر ستاره در بینشان دیده میشد و حالا همگی ستاره شدند، افتخار نیست و نمیتواند آزمایشی موفق برای یک سرمربی محسوب شود؟ پس دلیل این پیشنهاد غیرمنصفانه چیست؟ با خودمان کمی فکر کنیم. آیا کیروش شایسته این همه بدرفتاری است؟»