این روند با شکستهای پیدرپی جریان اصولگرا در انتخابات مجلس دهم و ریاست جمهوری دوازدهم و شوراهای شهر روستا سرعت بیشتری گرفت. آنها هرچند در انتخابات و صندوقهای رای شکست خوردند اما در این پروسه زمانی فتوحات کمی نداشتند و صدا و سیما یکی همین پیروزیها بود
فرارو- صدا و سیما بعد از تغییر و تحولات بحث برانگیز، روز چهارشنبه رئیس مرکز بسیج صداوسیما را به عنوان مدیر شبکه سه سیما معرفی کرد و این مسئله مورد انتقاد بسیاری از فعالان رسانهای و کاربران شبکههای اجتماعی قرار گرفت اما این ماجرا صرفا یک انتصاب نبود و ادامه یک چیدمان از ابتدای دهه نود بود.
به گزارش فرارو؛ ماجرای صدا و سیما و رویکردهای بحثبرانگیزش به اواخر دوره ریاست جمهوری مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی برمیگردد. از همان ایام رسانه ملی سیرنزولی را طی کرد تا به نقطه امروزی خود رسید. نقطهای که پیوسته از سوی فعالان سیاسی، اجتماعی و رسانهای مورد انتقاد قرار میگیرد و غالبا روسای این سازمان به نگاه جناحی متهم میشوند. اما جدا ازآنکه طی دهه 70 و 80 چه بر این سازمان گذشته است تحرکات درونی آن در دهه 90 بسیار تاملبرانگیز است. دقیقا زمانی که جریانی خاص در آن بیش از پیش رخنه کردند و این در شبکههایی مانند افق، مستند، پویا و چهار صداوسیما به وضوح قابل مشاهده بود.
بعد از این اتفاقات تعیین مدیر گروهای سیاسی شبکهها جالب توجه بود. زیرا با حکم امیرعلی ملکی، مدیر کل برنامههای سیاسی به منظور تعامل بیشتر شبکه های سیما در به کارگیری روش ها و قالب های نوین برنامه سازی، محمدرضا قنبری، حسین زارع زاده، علی اصنعی، سیدابراهیم علوی و محمدعلی گنجی به ترتیب به عنوان مدیر گروه های سیاسی شبکه های یک تا پنج منصوب شدند. در احکام این افراد آمده بود تبیین، تعمیق و گسترش فرهنگ و هویت سیاسی مبتنی بر گفتمان انقلاب اسلامی در میان آحاد جامعه، جریان سازی از موضوعات، مسائل و رویدادهای داخلی و خارجی بر اساس اهداف و راهبردهای کلان نظام و ترویج و تحکیم وحدت، انسجام و همبستگی ملی در میان تمام اقشار، گروه ها، اقوام و اقلیت های ایرانی باید در دستور کار قرار گیرد.
اما این روند با شکستهای پیدرپی این جریان در انتخابات مجلس دهم و ریاست جمهوری دوازدهم و شوراهای شهر روستا سرعت بیشتری گرفت. آنها هرچند در انتخابات و صندوقهای رای شکست خوردند اما در این پروسه زمانی فتوحات کمی نداشتند و صدا و سیما یکی همین پیروزیها بود. ماجرا از انتصاب مرتضی میرباقری به سمت معاونت سیما آغاز شد. او که از چهرهها میانه رو جریان اصولگرایی به شمار میآید و در دولتهای مختلف از جمله اصلاحات فعالیت داشته بعد از حضور در صدا و سیما چرخش محسوسی داشت. چرخشی که برخی معتقدند به واسطه فشارهای بیرونی به وی اتفاق افتاده است.
اما فارغ از اینکه دلیل تحول میرباقری چه بود، انتصابهای او ورق را برای اصولگرایان برگرداند. اوکه یک سال از حضورش در معاونت سیما میگذشت، بعد از انتخابات ریاست جمهوری اعضای شورای اندیشه ورزی صدا و سیما را تعیین کرد که ترکیب این شوراها با توجه به وظایفی که برای آنها تعریف شده است در نوع خود جالب توجه بود و به نوعی رویکردهای صداوسیما را نشان می داد. نکته جالب توجه این بود که اصولگرایان تندرو در شوراها دست بالا را داشتند.
مهرداد بذرپاش، حسن رجبی دوانی، علیرضا نادعلی، حمیدرضا مقدم فر، حجت الله عبدالملکی، حسن اسلامی مهر و مجید زین العابدین از جمله افرادی بودند که نه تنها به جریان اصولگرایی منتشب بودند بلکه نزدیکی زیادی هم با جبهه پایداری و مصباح یزدی در قم داشند. آنها حتی تا شبکه کودک هم پیش رفته بودند و در لیستی که از اعضای شورای اندیشه ورزی این شبکه منتشر شد هیچ نامی از فعالان برجسته و تولیدکنندگان این حوزه دیده نمی شد.
با همه این تفاسیر اصولگرایان تندرو موفق شدند یک جایگاه پرنفوذ و تاثیرگذار در کشور را تصاحب کنند. زیرا به هرحال این شورا اوضاع هر شبکه را تحلیل می کند، بازخوردها و بازتاب برنامه ها را در رسانه های مختلف بررسی میکند، بر اساس این تحلیل ها راه کارها و پیشنهادهایش را به مدیر شبکه ارائه میکند. همچنین به طور کلی برای تصمیمسازی و عمق بخشی به برنامه ها کمک های فکری ارائه میدهد و این مدیران شبکه ها هستند که تصمیم میگیرند چگونه و به چه میزان از این ظرفیت استفاده کنند.
بنابراین اصولگرایان به ویژه نزدیکان و منتسبان جبهه پایداری در مسند اتاق فکر رسانه ملی قرار گرفتند و این زمینه ساز ورود موسسه فرهنگی و هنری یا به عبارت سادهتر موسسه سیاسی اوج به تلویزیون شد. این موسسه که از پرحاشیهترین موسسات فرهنگی هنری است نه موسسان آن مشخص هستند و نه بودجهای که به موسسه تزریق میشود. حتی در هیچ کجای سایت مجموعه نیز بیلان کاری دیده نمیشود. اما ردپای آنها در تمامی فعالیتهای سیاسی-فرهنگی دیده میشود.
یکی از این ماجراها بیلبوردهای جنجالی در زمان مذاکرات هستهای بود. یعنی دقیقا زمانی که تیم محمدجواد ظریف مشغول مذاکره و امتیازگیری از طرفهای برجام بودند بیلبوردهای تبلیغاتی شهر تهران به یک باره رنگ عوض کردند. بیلبوردهایی با نام «صداقت آمریکایی» که برجام و مذاکره را هدف گرفته بود. این بیلبوردها محصول سازمان اوج بود. در آن زمان انیمیشن «بچرخ تا بچرخیم» نیز با همین مضمون از صداوسیما پخش شد و سر و صدای زیادی به پا کرد. بعد از همه این ماجراها حالا مدتی است که این موسسه رسما وارد رسانه ملی شده است و مشغول برنامه سازی با طعم سیاست است. سیاستی از جنس اصولگرایی.
اما این پایان چیدمان پازل صدا و سیما نبود و شب چهارشنبه خبری در خروجی خبرگزاریها قرار گرفت که حکایت از یک انتصاب جدید داشت. در خبر آمده بود علی اصغر پورمحمدی مدیر با تجربه شبکه سه برکنار و جوانی 29 ساله جای او را گرفته است. جوانی به نام علی فروغی. اما علی فروغی کیست؟ او که عضو هیئتامنای سازمان سینمایی اوج و خواهرزاده همسر غلامعلی حداد عادل است، در کارنامه خود ریاست مرکز بسیج صداوسیما و مدیر مرکز تخصصی معاونت فرهنگی اجتماعی سازمان بسیج مستضعفین را به ثبت رسانده است. او حالا با کمتر از 30 سال سن مدیریت یکی از مهمترین و پرمخاطب ترین شبکههای تلویزیون را برعهده دارد که این مورد انتقاد بسیاری از کاربران شبکههای اجتماعی قرار گرفته است.
یکی از کاربران در این باره نوشت: «خط فکری مصباح به شبکه ۳ هم رسید.» مینا دیگر کاربر شبکههای اجتماعی نیز به نقش موسسه اوج اشاره کرده و نوشته است: «تغییر مدیریت شبکه 3 صداوسیما آخرین سنگری بود که موسسه اوج در این شبکه فتح کرد.»
بخش دیگری از کاربران بعد از انتصاب علی فروغی از نگرانیهای خود برای برنامه نود در آستانه برگزاری جام جهانی نوشتند. سید محمد در این باره نوشت: «پورمحمدی تنها حامی فردوسی پور در این سالها بود! نه تنها نود اگر شبکه ۳ توانسته بود با برنامه های متنوع اندک مخاطب جذب کند با آمدن فروغی کان لم یکن میشود! شاهد ظهور شبکه افق دیگری در صدا و سیما باشید!» همچنین عرفان نیز با اشاره به اظهارات و ابراهیم حاتمی کیا در اختتامیه جشنواره فجر در توییتی به دیگر کاربران نوشت: «از تغییر مدیر شبکه سه صداوسیما میگید ولی حواستون هست که استارت این انتصابات رو حاتمیکیا توی اختتامیه جشنواره فجر با حمله به شبکه3 و شبکه2 زد و بعدش از اوج کلی تعریف تمجید کرد که یعنی این شبکه ها را باید بدین به ماها؟! خدا به داد نود و بازی های جام جهانی برسه.»
یکی دیگر از کاربران با اشاره به نمونههای مشابه که طی سالهای گذشته موفق به حضور در مسندهای تاثیرگذار شده بودند نوشت: «۱.چندسال پیش در زمان «دولت محمود» و وقتی علیآبادی رییس تربیتبدنی بود یک آقایی به نام آخوندی روابطعمومی تربیتبدنی بود.۲. «نود»بینها بگومگوی آخوندی و فردوسیپور و تعطیلی چند هفتهای نود را به خاطر این موضوع یادشان است۳. مدیرجدید شبکه۳ ظاهراً از جنس هم اوست؛ خداوند بخیر کند!»
البته میان کاربران شبکههای اجتماعی در خصوص علی فروغی اتفاق نظر وجود ندارد و بخشی از فعالان در این شبکه که از حامیان جریان اصولگرایی هستند بعد از انتشار خبر به حمایت از او پرداختند و تاکیدشان بر مقوله جوان گرایی بود. یکی از کابران در این باره نوشت: «چرا به کار گیری جوانان مستعد در سطوح بالای مدیریتی کشور داد دشمنان داخلی و بیرونی را بلند میکند؟! هنوز از راه نرسیده شایعه مشکلات برنامه نود را مطرح میکنند. عادل فردوسیپور بعدها از اثرات مثبت تغییر مدیر شبکه بر برنامه 90خواهد گفت.»
علی از دیگر حامیان فروغی است که در صفح خود نوشت: «سالها صداوسیما در اختیارشان بوده، بهترین ساعت آنتن، بیشترین حمایت مالی و اسپانسر تبلیغاتی. حالا که باید برای انتصاب جوانی پرانرژی بجای مدیران مسن خوشحال باشند، اعلام خطر میکنند! بااینهمه فرصتی که بشما داده، ژست اپوزیسیونش را میگیرد، پس بگذارید مدیریتش هم دست انقلابیها باشد!»
در این میان برخی کاربران هم به ماجرای کاوه مدنی و جوان گرایی اشاره داشتند. به عنوان مثال یکی از کاربران در پاسخ به حامیان انتصاب علی فروغی ککه تاکید بر جوانگرایی داشتند نوشت: «چطوره که از دید ارزشیها جوانگرایی شامل کاوه مدنی با این همه رزومه و تخصص نمیشه ولی علی فروغی بدون رزومه مرتبط با جوان محسوب میشه؟»
همچنین نازنین با اشاره به عدم موفقیت جریان تندرو در خصوص فیلتر شدند تلگرام و ارتباطش با این انتصاب نوشت: «این شلختگی در عزل ونصبهای بنظرشان استراتژیکِ عجولانه نه تنها موثرنیست که مردم را آگاهتر میکند! بامقاومت روحانی دست مصباحیستها از فیلتر تلگرام که بهتنهایی نقش رسانهای مستقل ازحکومت را بازی میکند کوتاه ماند وحالا همه عزمشان برای فتح کوچکترین منافذ باقیمانده جزم است.»
با توجه به همه این موارد حالا جنگی میان حامیان و منتقدان تصمیمات صدا و سیما در شبکههای اجتماعی به راه افتاده است که بدون شک در هفته پیش رو به رسانه های رسمی هم ورود خواهد کرد اما نکته قابل توجه این است که انتصاب علی فروغی همانطور که ورود اصولگرایان به اتاق فکرهای صدا و سیما و بعد از آن قدم گذاشتن موسسه اوج در رسانه ملی پایان ماجرا نبود، صرفا تکهای از پازلی است که در ماههای آینده چیدمانش ادامه خواهد داشت و حالا باید منتظر اخبار جدید باشیم.