فرارو- محمود احمدی نژاد در روند تازه اعتراضهای سیاسی خود، سبکی جدید از بست نشینی را آغاز کرده است. بست نشینی با طعم عکس یادگاری سلفی و حضور چند ساعته در یک مکان مقدس و پس از آن او به خانه بر میگردد.
به گزارش فرارو، این شیوه بست نشینی در واقع بی سابقه است. حتی یاران او نیز هنگامی که در زمستان سال گذشته به بست نشینی پرداختند به شکل دیگری این کار را انجام میدادند.
محمود احمدینژاد، رئیس سابق روز پنجشنبه در اعتراض به اجرای حکم ۱۵ سال زندان حمید بقایی و بازداشت اسفندیار رحیم مشایی همراه با گروهی از طرفدارانش به امامزاده صالح تجریش رفت. تعدادی از طرفداران او نیز با سر دادن شعارهایی علیه برادران لاریجانی از او استقبال کردند.
قبل از آن سایت طرفداران احمدینژاد با انتشار فراخوان بستنشینی در امامزاده صالح اعلام کرده بود که هدف از اینکار اصلاح نابسامانیها ست.
بست نشینی برگزار شد. اما چگونه؟ بستنشینی احمدی نژاد کوتاه بود، نهایتا یک تا دو ساعت بیشتر طول کشید. این در واقع با سنت بست نشینی هم خوانی ندارد، نامش بست نشینی است، اما در عمل نمایشی بیش نیست.
در بست نشینیهای کوتاه احمدی نژاد عدهای از هواداران او در محل حاضر میشوند، فضای کوچکی را پر از جمعیت میکنند، احمدی نژاد سخنرانی اعتراضی انجام میدهد، حاضران با او عکس سلفی میگیرند و ختم ماجرا. احمدی نژاد و تماشاچیانش پراکنده میشوند و به خانههای خود میروند.
عدهای از مردم نیز که از اطرف تحت تاثیر حس کنجکاوی جمع شدهاند متفرق میشوند و درباره ماجرا تبادل نظر میکنند. این داستان بست نشینیهای اخیر احمدی نژاد است.
در حالی که سنت بست نشینی شکل دیگری داشته است. این سنت اقدامی انسانی بوده و در زمانی که دادخواهی امری بی معنا تلقی میشده است روشی موثر به حساب میآمد. این باره گفته شده است: «بَست پناهگاهی است که فرد مجرم، محکوم یا معترض در آن حاضر شده و اصطلاحاً بستنشینی میکند و به حرمت آن مکان از مجازات و تعرض مصون میماند. بستشکنی زمانی رخ میدهد که حاکمان حرمتی برای بست قائل نشوند و محکوم را دستگیر کنند.»
بست نشینی عموما در مکانی صورت میگرفت که مصونیت از برخورد را برای فرد معترض به ارمغان میآورد.
در تاریخ آمده است زمانی که آغا محمد خان قاجار در شمال به دنبال کسب قدرت بود و یاغی شد و کریم خان زند قدرت را در اختیار داشت، دستگیر شد. هنگامی که قرار شد به تهران فرستاده شود، کریم خان سپرد که مبادا آغا محمد خان بگریزد و بدتر مبادا به آرامگاه حضرت عبدالعظیم پناه برد و در آنجا بست بنشیند.
چرا که آرامگاه حضرت عبدالعظیم برای کریم خان قداست داشت و اگر کسی به آنجا پناهنده میشد او نمیتوانست کاری کند.
همین مصونیت موجب شده بود که بست نشینی تبدیل به تاکتیک شود. برخی به حق اقدام به بست نشینی میکردند و عدهای نیز به ناحق و برای فرار از چنگال عدالت. در تاریخ تعداد زیادی از مجرمانی که محکوم شده بودند اقدام به بست نشینی کردند.
بست نشینی در دوران قاجار بیش از همیشه رواج داشت. میگویند ناصرالدین شاه که از رواج بست نشینی بیم داشت خطاب به ملا علی کنی مینویسد: "شما که رئیس علما هستید حکم بدهید به رفع بست نشینی و آنرا مهمل گذارید. "
ملاعلی در جواب ناصرالدین شاه مینویسد:"گمانم این است که دولت باب عدالت را باز نماید، تا جمیع ابواب بسته شود. "
بستنشینی همیشه در اماکن مقدس انجام نمیشد. از زمانی که پای دولتهای خارجی در سیاست ایران باز شد، سفارتخانههای آنها هم مأمن کسانی شد که دل در گرو بیگانه داشتند و گاه به وطن خیانت می کردند. بست نشینی در مکانهای دیگر از جمله تلگرافخانهها و حتی اسطبل ها برگزاری میشد.
در جریان مبارزات مشروطهخواهی در تاریخ ۲۷ تیر ۱۲۸۵ نزدیک به ۱۵ هزار نفر از مردم تهران حدود ۲۱ روز برای تحقق درخواستهای مدنی مردم و اصناف تهران، در سفارت بریتانیا در تهران تحصن کردند. این تحصن که در باغ قلهک سفارت انجام شد، در تاریخ ۱۴ مرداد ۱۲۸۵ با صدور فرمان مشروطیت توسط مظفرالدینشاه قاجار پایان یافت.
احمدی نژاد و یارانش هم از زمستان گذشته این نوع حرکت اعتراضی را در دستور کار خودر قرار دادند. سال گذشته در آبان ماه حمید بقایی علی اکبر جوانفکر و جبیب الله جزء خراسانی در حرم حضرت عبدالعظیم حضور یافتند و مدتی را بست نشستند. اعتراض آنها به اقدامات قوه قضائیه در بررسی پرونده هایشان بود. محمود احمدی نژاد چندباری در جریان این بست نشینی در جمع آنها حاضر شد و از بست نشینان دفاع کرد.
خواست بست نشینان این بود که آیت الله هاشمی شاهرودی به عنوان حکم در پرونده آنها تعیین شود. آنها همچنین خواستار رفع ظلم و عدالت درباره خود بودند.
بست نشینی اول یاران احمدی نژاد با تنش و حاشیههایی همراه بود که به گفته آنها همین تنش و حاشیهها باعث شد، متوقف شود. اما یاران احمدی نژاد در دی ماه دوباره اعلام کردند که قصد دارند در اعتراض به «اقدامات غیرقانونی و زورگویانه» قوه قضائیه بار دیگر در حرم شاه عبدالعظیم در شهر ری بست بنشینند.
این دو بست نشینی بی هیچ نتیجه مثبتی برای یاران احمدی نژاد به پایان رسید، بست نشینان نیز به خانههای خود باز گشتند.
اما در مدل جدید بست نشینی احمدی نژاد بر خلاف یارانش به جای جنوب شهر و شاه عبدالعظیم به شمال شهر رفته و در امام زاده صالح بست نشینیهای کوتاه و نمایشی خود را انجام میدهد.
شاه عبدالعظیم یکی از مکانهای مهم و تاریخی برای بست نشینی بوده است، اما امامزاده صالح سابقه مشخصی در این باره ندارد.
مقایسه بست نشینیهای احمدی نژادیها با موارد تاریخی پیشین نشان میدهد، آنها به هیچ کدام از اهدفی که اعلام کردند نرسیدند. البته پیش از این در تاریخ بست نشینیهای زیادی نیز با شکست مواجه شده بود.
یکی از مشهورترین آنها مربوط به بست نشینی صد نفر از اشرار بدنام شیراز در شاهچراغ بود. حاکم شیراز بهترین مجازات را برای ایشان ماندن در بست دانست و آنها نزدیک به ۶ ماه در شاهچراغ ماندند و از صدقه مردم امرار معاش کردند. به این ترتیب آن گروه از اشرار تجربه تلخی را پشت سر گذاشتند.
حتی افزایش بست نشینیهای غیر قانونی و غیر موجه در دوران صدارت امیرکبیر باعث شد او برای اولین بار دستور برخورد با مواردی اینچنینی را صادر کرد. به این ترتیب مأموران هر کجا مجرمی یافتند حق داشتند او را بیرون کشیده برای اجرای عدالت به محکمه بسپارند.
بست نشینیها گاهی با حوادث تلخ نیز همراه شده است. از جمله حادثه کشته شدن میرزا مصطفی آشتیانی، که از طرفداران سرسخت مشروطه بود، به همراه سه نفر از یارانش به دست گروهی از لوطیهای تهران میباشد که در چهارم فروردین ۱۲۸۸ شمسی و دوران استبداد صغیر اتّفاق افتاد.
نمونههایی از بست نشینی در تاریخ ایران
1- در هنگام درگیری باغ اتابک، که پس از شکست محمّدعلیشاه قاجار و پیروزی مشروطه طلبان روی داد و در آن نیروهای دولتی برای خلع سلاح مجاهدان به محاصره آنان در درون باغ اقدام کردند، ضرغام السلطنه بختیاری از فرماندهان مجاهدان به دلیل ترس، از باغ اتابک فرار و به حرم حضرت عبدالعظیم علیه السّلام پناه برد (۱۲۳۸ قمری)
2- پناهندگی و بست نشینی حاجی میرزا ابوالحسن خان شیرازی معروف به ایلچی (وزیردول خارجه در زمان فتحعلی شاه قاجار) که پس از فوت فتحعلی شاه و سقوط سلطنت نود روزه فرزند او، شاهزاده علیشاه ظلّ السلطان، و بر تخت نشستن محمّدشاه به همّت میرزا ابوالقاسم قائم مقام فراهانی، به دلیل حمایت و جانبداری از جانشینی و سلطنت ظلّ السلطان و هراس از مجازاتهای سخت و تند قائم مقام، به حرم حضرت عبدالعظیم علیه السّلام پناه برد و تا زمان قتل قائم مقام، به دستور محمّدشاه در آن حالت باقی بود (۱۲۵۰-۱۲۵۱ قمری)
3- بست نشینی میرزا عبّاس بیات ایروانی معروف به حاجی میرزا آقاسی، صدر اعظم محمّدشاه قاجار، که پس از فوت او به دلیل وحشت از سابقة صدارات سیزده ساله و مخالفان حکومتی و درباری خویش و همچنین به شکست انجامیدن توطئه اش در نایب السلطنه کردن عبّاس میرزا ملک آرا، برادر ناتنی و کوچکتر ناصرالدّین شاه، تا آمدن ناصرالدّین شاه از تبریز به تهران (که با مخالفت مادر عبّاس میرزا ملک آرا روبه رو گردید)، از کاخ عبّاسیه در شمیرانات به تهران فرار کرد و سپس با رفتن به حرم حضرت عبدالعظیم علیه السّلام در آنجا متحصّن گردید که سرانجام با بخشیده شدن از سوی ناصرالدّین شاه و اجازه او به عتبات رفت و تا پایان عمر در آنجا ساکن گردید (۱۲۶۴ قمری)
4- سیّدجمال الدّین اسدآبادی (ره)، روحانی روشن فکر و آزادی خواه، هنگامی که در سفر دوّم خویش به ایران علیرغم دعوت از سوی ناصرالدّین شاه قاجار پس از چندی با مخالفت او و صدر اعظمش، علی اصغر خان امین السلطان، مواجه گردید. با ترک منزل حاج محمّد حسن امیر الضرب به زاویه حضرت عبدالعظیم علیه السّلام رفته و در مدّت هفت ماه و چند روز به تبلیغ علیه سلطنت استبدادی و نشر افکار و عقاید خود میپرداخت که سرانجام شبانه به دستور شاه و توسّط پانصد سوار از آن مکان به کرمانشاه و سپس بغداد تبعید گردید.
5- میرزا رضا کرمانی، شاگرد و مرید سیّد جمال الدّین اسدآبادی (ره)، که در سال ۱۳۱۳ هجری قمری با شلیک گلوله به ناصرالدّین شاه قاجار او را قبل از شروع مراسم پنجاهمین سالگرد سلطنت در بقعه حضرت عبدالعظیم علیه السّلام به قتل رساند، به بهانه دادخواهی و رساندن عریضه به شاه در همان مکان متحصّن گردید.
6- در سال ۱۲۸۴ شمسی، گروه بسیاری از علما، طلّاب و آزادی خواهان کشور به رهبری دو مجتهد نامدار تهران یعنی سیّدمحمّدطباطبایی (ره) و سیّدعبدالله بهبهانی (ره) و حمایت گسترده مردم ایران در اوّلین قدم به سوی استقرار مشروطیّت به نام عدالت خواهی و تقاضای تأسیس عدالت خانه، تحصّن در آستان حضرت عبدالعظیم علیه السّلام را انتخاب کردند که در نهایت، مظفرالدّین شاه قاجار و صدراعظم وی به پذیرش خواستههای آنان تن در دادند و این بست نشینی یک ماهه که به هجرت صغری معروف گردید و میتوان آن را مهمّترین تحصّن در آن بقعه دانست، با پیروزی بست نشینان پایان یافت.