نادرسلیمانی بازیگر فیلم سینمایی"لاتاری" با روزنامه جام جم مصاحبه کرده است. بخشی از این مصاحبه را می خوانید:
چطور شد برای بازی در فیلم «لاتاری» انتخاب شدید؟
من هیچ وقت دنبال هیچ نقشی نرفته ام و همیشه نقشها بودند که مرا پیدا کرده اند. ماجرای این فیلم هم از این قرار بود که روزی آقای محمدحسین مهدویان از دفتر آقای رضوی برای بازی در این فیلم با من تماس گرفتند. متوجه شدم که برای ایفای نقش دوست موسی در دبی دنبال بازیگری میگردند که لهجه جنوبی داشته باشد. حتی یکی از نویسندگان کار آقای ابراهیم امینی که از همشهریان خوب جنوبی من هستند هم به من گفتند که از اول در مورد این نقش با ویژگیهایی که دارد به این نتیجه رسیده بودیم که کسی جز نادر سلیمانی نمیتواند از عهده آن برآید.
هنگام مطالعه فیلمنامه «لاتاری» شخصیتی را که بازی کردید، چطور دیدید؟
شخصیتی که من در این فیلم بازی کردم یک جنوبی باغیرت است که دست بهدست موسی (هادی حجازیفر) میدهد و برای دفاع از ناموسش گام برمیدارد که البته در فیلمنامه اولیه داستان به این شکل بود که در نهایت هر دوی اینها کشته میشوند. فیلمنامهای که در ابتدا من مطالعه کردم فوق العاده زیبا بود که بعدا به دلیل برخی شرایط دچار تغییراتی شد. نقش من هم در مونتاژ دچار یکسری حذف و اضافاتی شد تا رسید به این که الان روی پرده سینما میبینید و امیدوارم مردم از آن راضی باشند.
خاطراتی از روزهای فیلمبرداری در دبی دارید؟
خاطرهای که از روزهای فیلمبرداری در دبی دارم این است که دستمزد سیاهی لشکرها به اندازه دستمزد ما بازیگران فیلم بود. ما وقتی فیلمبرداری میکردیم به مردم عادی نمیتوانستیم بگوییم کار و زندگیات را ول کن و بیا از جلوی دوربین رد شو یا الان بیا و در رستوران بنشین تا ما فلان سکانس را بگیریم. آنها هم انقدر قانونمند بودند و برای تک تک لحظاتشان ارزش قائل بودند که وقتی به قول معروف سیاهی لشکر میشدند دستمزد زیادی آنهم به دلار میگرفتند. من اینجا باید از آقای رضوی به خاطر هزینههای زیادی که در این فیلم متقبل شدند یک تشکر اساسی بکنم.
زمان اکران جشنوارهای فیلم «لاتاری» نقدهایی به فیلم شد از جمله اینکه موسی برای چه بدون محاکمه، بدون دادگاه، بدون قاضی و سرخود میرود به دبی و آدم میکشد! نظر خودتان راجع به اینگونه نقدها چیست؟
به نظرم برخی از نقدهایی که به فیلم شد کاملا مغرضانه و ناجوانمردانه بود. ما در این فیلم یک موسی داریم و یک حاج مرتضی (حمید فرخنژاد) که از نیروهای امنیتی است و البته در شیوه حق طلبی مقابل موسی قرار دارد. هر دوی اینها و حتی نقشی که خود من داشتم از همرزمان دوران جنگ هستیم و همه ما در رکاب هم عرق به کشورمان داریم. شما دیالوگهای موسی و حاج مرتضی را بادقت ببینید. در اکثر دیالوگها حاج مرتضی به موسی معترض است که این شیوه مبارزه تو درست نیست و نباید خودت سلاح دستت بگیری و وارد میدان شوی. باید کشور و امنیت ملی را ببینی و...». محمدحسین مهدویان اتفاقا به درستی این دو دیدگاه مختلف در حقطلبی و دفاع از ناموس کشور را بیان کرده و هیچ جای بحثی در آن نیست. مهدویان در هیچ جای فیلم حق را به موسی و اصلا هیچکدام از این دو نفر نداده، فقط حرفش را زده و قضاوت اینکه کدامشان درست میگوید و کدامشان غلط را به بیننده واگذار کرده. این چه رویهای است که وقتی فیلمی بین مردم محبوب میشود را از هر روشی میکوبیم؟ لطفا برای مردم جوسازی نکنید، چون مردم خودشان داوران خوبی هستند. مهدویان در این فیلم فقط میگوید اگر به خاک و جان و ناموس ما حمله کنید ما دفاع میکنیم و واقعا امیدوارم مردم از فیلمی که دوست دارند حمایت کنند. چرا که حمایت آنها باعث ترغیب هر چه بیشتر سازندگان فیلم برای بهبود کارهای بعدی شان میشوند.