خمیرمایه آنچه در قالب پیشبینی زمینلرزه مطرح میشود، شامل ۱۰ شگرد است که محتوای آنها، ارزش کاربردی برای طیف جامعه مخاطب ندارد.
به گزارش دنیای اقتصاد، زلزلهشناس ایرانی درباره پیشگوییهایی که همزمان با شروع دوره ناآرامی زمین، «شیوع» پیدا کرده است، گفت: خمیرمایه آنچه در قالب پیشبینی زمینلرزه مطرح میشود، شامل ۱۰ شگرد است که محتوای آنها، ارزش کاربردی برای طیف جامعه مخاطب ندارد. علی بیتاللهی با تاکید بر اینکه «هدف از پیشبینی زلزله باید تعیین بزرگی، مکان و زمان زمینلرزه در بازه دقیق و قابل اتکا باشد»، معتقد است: در حال حاضر پیشبینی زلزله با این چارچوب، امری ناممکن و سخنی غیرکارشناسانه است؛ اما جنس فعلی پیشگوییها، صحبت از بدیهیات است.
یک زلزلهشناس معروف در مطالعهای با اشاره به غیرممکن بودن امکان پیشبینی زلزله، ۱۰ شگرد پیشگوهای لرزهای را افشا کرد. علی بیتاللهی، زلزلهشناس و رئیس بخش زلزلهشناسی مهندسی و خطرپذیری مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی با اشاره به ۱۰ شگرد که پیشگوهای لرزهای در دوره فعلی ناآرامی زمین از آنها برای تحت تاثیر قرار دادن عموم مردم استفاده میکنند، هرگونه ادعا مبنی بر امکان پیشبینی زمینلرزهها را امری ناممکن و سخنی غیرکارشناسی اعلام کرد.
وی با بیان اینکه در پی رخداد هر زلزله بزرگی و بهویژه زلزلهای که تهران را تحتتاثیر قرار دهد، اشخاص و گروههایی که نیات و اهداف متفاوتی دارند، فضایی از ادعاها را درخصوص پیشبینی زلزله بهوجود میآورند، معتقد است:مناسب است که ابتدا درخصوص پیشبینی زلزله، گزارههایی را قبول کنیم. به این معنی که اصولا به چه نوع از ادعاها، سخنها یا گزارشها، باید نام پیشبینی داد، یا به بیان دیگر منظور از پیشبینی زلزله بهطور دقیق چیست؟
بیتاللهی با ارائه یک تعریف دقیق از پیشبینی زلزله گفت: منظور از پیشبینی زلزله، تعیین بزرگی، زمان و مکان وقوع زلزله آتی بهطور نقطهای یا در یک بازه معین از زمان، مکان و بزرگا است که بتوان اقدامات پیشگیرانهای را برای کاهش خسارت و صدمات زلزله پیشبینی شده آتی انجام داد. بهعبارت دیگر ارزش پیشبینی در آن است که اندازه زلزله، حدود زمانی رخداد پیشبینی شده و مکان وقوع زلزله، در یک بازه باریکتر باشد، در غیر اینصورت پیشبینی زلزله ارزش کاربردی نخواهد داشت و به یک بازی با کلمات برای حصول اهداف دیگر و احیانا، اهداف منفعتطلبانه تبدیل خواهد شد.
وی در عین حال با اشاره به عقیده شخص خود مبنی بر اینکه الزامی برای مقابله با مدعیان پیشبینی زلزله و انجام برخوردی بازدارنده و منعکننده با آنها وجود ندارد، در عین حال اعلام کرد: بهنظر میرسد بازتاب ادعاهای این افراد و کش و قوسهای بعدی آن، در کل به نفع ارتقای سطح دانش عموم مردم درباره زلزله و شکلگیری بهتر فرهنگ زندگی با زلزله در جامعه خواهد شد.
در واقع بهجای هر برخورد بازدارندهای، اگر عموم مردم، موارد و محدودیتهای پیشبینی زلزله را بیاموزند، بهطور خودبهخودی، مدعیان فاقد صلاحیت، برای سخنان بیاساس و غیرعلمی خود مشتری نخواهند یافت. وی در عین حال تاکید کرد: به همان اندازه که پیشبینی وقوع زلزله و گفتن اینکه در یک ناحیه معینی زلزلهای بزرگ خواهد آمد، از دیدگاه کارشناسی در حال حاضر امری ناممکن و سخنی غیرکارشناسانه است، به همان اندازه نیز گفتن اینکه در آن ناحیه، زلزلهای نخواهد آمد، غیر کارشناسانه، فاقد پایه علمی و از طرف دیگر مسوولیتآور است چرا که در هر ناحیهای احتمال وقوع زلزله وجود دارد و هیچکس نمیتواند با قاطعیت اعلام کند که بههیچ وجه زلزلهای در یک ناحیه معین رخ نخواهد داد.
وی در بررسی خود درخصوص اعتبارسنجی ادعاهای مربوط به پیشبینی زلزله گفت:اغلب پیشبینیکنندگان زلزله، حداقل یک یا چند مورد از این شگردها را استفاده میکنند. از ترفندهای زیرکانهای که در پیشبینی زلزلهها از آن استفاده میشود «وسیعتر گرفتن منطقه پیشبینی شده برای رخداد زلزله» است؛ بهعنوان مثال اعلام میشود که زلزلهای در استانهای کرمان و سیستان و بلوچستان، فارس و هرمزگان خواهد آمد! واضح است که هر چقدر پنجره مکانی بزرگتر باشد، احتمال رخداد یک زلزله در آن بیشتر خواهد بود و لذا پیشبینیها و بهعبارت بهتر ادعاهای پیشبینی مصادیق بیشتری خواهند داشت.
بهعبارت دیگر اگر کسی ادعا کند، پیشبینی میشود فردا روی کره زمین زلزلهای رخ خواهد داد، این ادعا، آیا اعتباری دارد؟ آیا اساسا این ادعا، پیشبینی تلقی میشود؟ مسلما نه! چرا که ذکر بدیهیات است. در زلزلههای اخیر ایران نیز مشاهده میشود که پیشبینیکنندگان زلزله، از همین شگرد «وسیع کردن پنجره مکانی شمول رخداد زلزله، با هدف بالا بردن احتمال وقوع زلزله» بهخوبی استفاده میکنند و مردم عادی و افراد غیرمتخصص را با توجه به عطشی که در دوران اوج تب زلزله در کشور برای این قبیل مطالب موجود است، جذب میکنند.
یکی دیگر از ترفندهایی که احتمال درستی ادعای پیشبینیکنندگان زلزله را بیشتر پوشش خواهد داد، «وسیعتر کردن بازه بزرگای زلزله پیشبینی شده» است. بهطور مثال اعلام میکنند که زلزلهای با بزرگی ۲ تا ۵ یا ۲ تا ۴ رخ خواهد داد. بدیهی است که اگر گفته شود زلزلهای با بزرگی یک تا ۵/ ۷ در منطقه یا مناطقی رخ خواهد داد، در اینصورت بالاخره در آن محدوده زلزلهای ولو کوچک یا متوسط که بهطور طبیعی هم رخ میدهند، رخ خواهد داد و پیشبینی مدعیان درست از آب درخواهد آمد.
«وسیعتر گرفتن محدوده زمانی پیشبینی رخداد زلزله» از دیگر ترفندهاست؛ همانند مکان وقوع زلزله، در حوزه زمان نیز پیشبینیکنندگان زلزله، پنجره زمانی وقوع زلزلهای را که پیشبینی کردهاند تا میتوانند پهنتر میگیرند تا احتمال وقوع در آن محدوده زمانی، بیشتر شود. بهعنوان مثال اعلام میکنند که در مدت چند ماه یا حتی چند سال آینده، زلزلهای رخ خواهد داد. مسلما هر چقدر بازه زمانی تعیینشده برای زلزله پیشبینی، وسیعتر باشد، اعتبار پیشبینی زلزله هم پایینتر خواهد آمد.
«اعلام محرمانه بودن معرفی تجهیزات و روشهایی که پیشبینی برمبنای آن انجام میشود» با این توجیه که ممکن است ایده پیشگوها یا دستگاههای آنان از سوی خارجیها ربوده شود یکی دیگر از شگردهای پیشگوهای لرزهای است؛ این درحالی است که به لحاظ علمی دستگاههایی که بتوانند زلزله را با تعریفی که از پیشبینی زلزله عنوان شد، پیشبینی کنند، اساسا وجود ندارند.
بنابراین«استفاده از اطلاعات و دادههای ماهوارههای خارجی و. . . » از دیگر شگردهای پیشگوهای لرزهای است؛ پیشبینیکنندگان زلزله، که عمده آنها نیز افراد غیر متخصص و غیر مرتبط با زمین شناسی و زلزلهاند، ادعا میکنند از برخی سیگنالهای ماهوارههای خارجی استفاده میکنند؛ واضح است که از اطلاعات ماهوارهها، استفادههای متعددی در علوم زمین و زلزله بهعمل میآید، ولی هیچکدام از شرکتها و مراکز فنی و پژوهشی معتبر سازنده چنین ماهوارههایی ادعای پیشبینی زلزله را نکردهاند و باید بهطور روشن گفته شود که از اطلاعات و تصاویر ماهواره ها، بهرغم استفادههای بسیار مطلوبی که دارند، نمیتوان برای بیان اینکه زلزلهای در یک زمان و مکان معین در راه است، استفاده کرد.
پیشگامان پیشبینی زلزله در کشور، شگرد بازی با اعداد را نیز بهخوبی یاد گرفتهاند و مهارت خوبی در این زمینه دارند. بهعنوان مثال پیشبینی میکنند که در جایی زلزلهای با ۵ ریشتر ظرف چند روز یا چند هفته آتی خواهد آمد، زلزلهای دیگر با بزرگی ۲ یا ۳ میآید(که البته همیشه هم میآمد!)، میگویند این همان پیشبینی ما بوده که با اندکی خطا همراه شده است. این افراد از واژه «درصد» هم خوب استفاده میکنند، مثلا ادعا میکنند در چندین استان کشور، با احتمال چند ده درصدی، زلزلهای با بزرگی ۲ تا ۵ خواهد آمد.
مسلما کاربرد درصد، امکان فرار از پاسخگویی در صورت نیامدن زلزله را برای اشخاص مدعی فراهم میکند. بنابراین «استفاده از درصد و بازی با اعداد در پیشبینی زلزله» از دیگر شگردهای پیشگوهای لرزهای است.
«سکوت پیرامون زلزلههایی که رخ میدهند ولی پیشبینی نشده بودند» و همچنین«سکوت پیرامون زلزلههایی که پیشبینی شده بودند ولی رخ نداده اند»دو ترفند و شگرد دیگر این پیشگوهاست؛ این درحالی است که بر فرض اگر روش معتبری برای پیشبینی ابداع شده است باید برای تمام زلزلهها کاربرد داشته باشد؛ این شگرد، پیشبینیکنندگان زلزله را از زیر بار صحت سنجیهای عددی آشکار رها کرده که باید در ارزیابی ادعاها حتما مورد توجه مردم قرار گیرد.
«پیشبینی وقوع زلزلههای کوچک» که همواره به دلیل مشخصات لرزهای کشور در حال رخ دادن هستند از شگردهای دیگر است؛ اما باید تاکید کرد که پیشبینی وقوع چنین زمینلرزههایی فاقد ارزش کارشناسانه است. همچنین«پیشبینی عدم وقوع زلزلههایی خیلی بزرگ»مانند نبود احتمال وقوع زمینلرزههای با بزرگای بیش از ۸ در برخی استانها نیز جزو روشهای غیر صادقانهای است که افراد غیرمتخصصی که بساط پیشبینی زلزله را راه انداختهاند، در پیش گرفتهاند.
به گزارش «دنیای اقتصاد»، مطالعات انجام شده از سوی علی بیتاللهی در این خصوص در مقالهای با عنوان «شگردهای پیشبینیکنندگان زلزله و اعتبارسنجی آنها»در کانال تلگرامی این زلزلهشناس ایرانی منتشر شده است.