این جراح پس از اعترافاتش به دستور بازپرس جنایی به
زندان منتقل شد، اما چندی پیش دو خواهر او بهعنوان اولیای دم با حضور در
دادسرای جنایی تهران از قصاص برادرشان گذشت کردند.
به گزارش شهروند، جراحی که به اتهام قتل پدرش روانه زندان شده بود، از سوی اعضای خانوادهاش بخشیده شد.
این جراح جوان در یک درگیری پدرش را بشدت مصدوم کرد و پدر سالخورده به دلیل شدت صدمات در بیمارستان به کما رفت و پس از مدتی تسلیم مرگ شد، اما این پزشک طی مدت بازداشت همواره منکر هرگونه دخالت در مرگ پدرش بود، تا اینکه درنهایت اواسط ماه گذشته لب به اعتراف گشود و به ضربوشتم پدرش اعتراف کرد.
این جراح پس از اعترافاتش به دستور بازپرس جنایی به زندان منتقل شد، اما چندی پیش دو خواهر او بهعنوان اولیای دم با حضور در دادسرای جنایی تهران از قصاص برادرشان گذشت کردند.
ماجرای این پرونده از نوزدهم خردادماه سالجاری آغاز شد. ساکنان یکی از محلات خیابان ونک با صدای زدوخورد و فریادهای خشن متوجه درگیری در یکی از آپارتمانهای این منطقه شدند. با حضور همسایه و ساکنان آپارتمان در محل حادثه مشخص شد که پیرمردی ٧٠ساله به شدت از ناحیه سروصورت دچار جراحت و خونریزی شده است. پیرمرد مضروب بلافاصله با کمک همسایهها به بیمارستان منتقل میشود.
با انتقال و بستریشدن این مرد سالخورده در بیمارستان، حال او به دلیل شدت ضربات وارده به سر، وخیمتر شد، اما او قبل از بیهوشی در آخرین جملاتش تنها پسرش را بهعنوان عامل این حادثه معرفی کرد و گفت: «من با تنها پسرم درگیر شدم. او شروعکننده این نزاع بود. بعد هم بشدت مرا کتک زد و ضربات محکمی هم به سروصورتم وارد کرد. پسرم مرا به این روز انداخت.» این پدر یکروز پس از این به کما رفت.
به دنبال وخامت حال این پیرمرد، دو دختر او به کلانتری رفتند و علیه برادرشان شکایت کردند. یکی از دختران این مرد در اظهاراتش به ماموران گفت: «من از طریق همسایهها از جریان باخبر شدم. خودم را به بیمارستان رساندم. پدرم وضع خوبی نداشت اما میتوانست به سختی صحبت کند، او به من گفت که برادرم او را با بطری زده است.
پدرم همه زندگیاش را به پای برادرم ریخته بود، حتی او را برای تحصیل به خارج از کشور فرستاد. بیشتر داراییها و ثروتش را به نام برادرم کرده بود، اما او و زنش اینگونه جواب همه محبتهای او را دادند.» او در ادامه صحبتهایش مدعی شد که زن برادرش پشت این ماجرا قرار دارد: «برادرم چند وقتی است که زن جوانی را عقد موقت کرده بود.
پدرم هم با آنها زندگی میکرد، تا جایی که من اطلاع دارم، زن او از حضور پدرم در خانه آنها ناراضی بود و از کامران خواسته بود که پدرم را از خانه بیرون کند. کامران هم سر همین موضوع با هم درگیر شده بودند که کامران با بطری به پدرم حمله کرده بود.»
این پرونده ابتدا در دادسرای ونک به جریان افتاد، اما این پزشک ارتوپدی که به تازگی از اسکاتلند به ایران آمده بود، منکر هرگونه درگیری با پدر پیرش شد. بررسیها درخصوص این پرونده ادامه داشت، تا اینکه در اواسط شهریورماه بود که این پیرمرد روی تخت بیمارستان تسلیم مرگ شد.
با مرگ این پیرمرد ٧٠ساله این پرونده برای رسیدگی در اختیار دادسرای جنایی تهران قرار گرفت. بازپرس پرونده دستور بازداشت تنها متهم این پرونده را صادر کرد، اما این جراح که در جلسات متعدد بازپرسی همچنان منکر درگیری با پدرش بود، مدعی بود که تنها با او جروبحث کرده و ضربه واردشده به سر مقتول هم مربوط به حادثهای است که در شمال برای او پیش آمده بود، اما این قاتل ٤٦ساله درنهایت با گذشت چندماه از مرگ پدرش لب به اعتراف گشود و به ضربوشتم پدر پیرش اقرار کرد.
او در اعترافات به بازپرس این پرونده گفت: «من با پدرم درگیر شدم، چند سیلی به صورتش زدم و چند ضربه با مشت هم به سر او وارد کردم.» پس از اعترافات صریح متهم، این جراح به دستور بازپرس جنایی به زندان منتقل شد، اما چند روز پیش این دو خواهر به دادسرای جنایی تهران آمدند و از قصاص تنها برادرشان گذشت کردند و در مقابل، خواهان دریافت دیه شدند.