فرارو - غلامرضا ظریفیان، معاون وزیر علوم دوران اصلاحات
میگوید: جنبش دانشجویی در ایران به دلایل عدیدهای با دگردیسیهایی رو به رو شده است. به اعتقاد ظریفیان این تحولات، تحولات معرفتی، ساختاری و و تغییراتی هستند که در کارکرد دانشگاهها رخ داده است.
این استاد دانشگاه در گفتگو با فرارو ادامه میدهد: دانشگاه 20 سال پیش ما همچنان در تداوم جریان دانشگاه نخبگان بود. این دانشگاه جمعیتی کمتر از یک و نیم میلیون نفر داشت و هنوز تحولات فناوری اطلاعات، تغییرات نسلی و تحولات بزرگ سیاسی در آن رخ نداده بود.
او با بیان اینکه جنبش دانشجویی در این 20 سال تغییراتی به خود دیده است میگوید: ما امروز با پدیدهای به نام دانشگاه تودهای روبهرو هستیم. تفاوت این نوع دانشگاه با دانشگاه نخبگان در این است که دانشگاه به شدت به طبیعت جامعه نزدیک شده است و آنچه در تنوعات و سلایق نسل جدید جامعه میبینیم در دانشجویان نیز به چشم میخورد.
این استاد دانشگاه ادامه میدهد: ذائقهها و سلایق، دانشگاه را نسبت به گذشته دچار تغییرات جدی میکند. امروز با 5 میلیون دانشگاه رو به رو هستیم. 20 سال گذشته تعداد سایتهای دانشگاهی کشور کمتر از 500 یا 600 سایت دانشگاهی بود اما امروز تعداد سایت های دانشگاهی حدود 2700 سایت دانشگاهی است که اقشار مختلف را در خود جمع کرده است.
معاون وزیر علوم دوران اصلاحات با بیان اینکه امروز کمتر خانوادهای اعم از شهری یا روستایی است که دانشجو نداشته باشد میگوید: تفاوت جدی دانشگاه تودهای با دانشگاه نخبگان در این است که دانشگاه تودهای با طبیعت کف جامعه نزدیک میشود. ما در طبیعت کف جامعه وقتی سراغ جوانان این نسل میرویم با توع و تکثر خواستهها و گرایشها نسبت به 20 سال گذشته رو به رو هستیم.
ظریفیان به گرایش جنبش دانشجویی ایران از بدو تاسیس آن اشاره میکند و میگوید: این جنبش تا اواسط دهه 80 معطوف به سیاست بود و سیاست نقش مهمی را در مباحث معرفتی و هم کنش دانشجویی ایفا میکرد. به عنوان مثال در دوران انقلاب جنبش دانشجویی نقش رادیکال پیدا کرد و کنشی براندازانه داشت. در دهه اول بعد از انقلاب هم نقش جنبش دانشجویی مستحیل در جنگ و انقلاب شد و در تراز و یا حتی بالاتر از خواسته های انقلاب درآمد. بعد از دهه اول نیز جنبش دانشجویی بیشتر نقش نقاد مشفق پیدا کرد. البته جنبش دانشجویی در دورانی هم شکل افراطی به خود گرفت که ما شاهد کنش و واکنش های جدی جامعه سیاسی و دانشجویی بودیم.
او ادامه میدهد: از اواسط دهه 80 به بعد، با توجه به تحولات عدیدهای که در عرصه فناوری اطلاعات و جهانی شدن رخ داد، جنبش دانشجویی از جنبش معطوف به جنبش سیاست وارد عرصه های وسیع تر و گسترده تری شد که اصطلاحا به آن جنبش اجتماعی میگویند. در جریان دانشجویی در حوزه فعالیت های صنفی و فعالیت های فرهنگی فعال تر شد. نشریات دانشجویی با گرایش های مختلف علمی سیاسی و فرهنگی شکل گرفتند و فعالیت های دانشجویی حتی معطوف به مجموعهای از فعالیت های زیست محیطی شد.
این استاد دانشگاه ادامه معتقد است: هرچند بخشی از فعالیت های دانشجویی همچنان سیاسی بود اما جنبش دانشجویی در یک طیف گستردهای از کنشها و کارکردهای جدید تعریف شد و عرصه سیاست را به عنوان یک عرصه پوزیتیوی- نگاتیوی را به عرصه ژلاتینی و خاکستری تبدیل کرد. ما در تحولات نسلی هم بیشتر شاهد آن بودیم که جوانان نسبت به گذشته گرایش به فرد بیشتری نسبت به گذشته پیدا کردند و روحیه جمعی آنها با توجه به تحولات سایبری به نیازهای فردی تر آن معطوف شد.
بنابراین دامنه فعالیت های جنبش دانشجویی از فعالیت های صرفا سیاسی به فعالیت های اجتماعی و فرهنگی گسترده تر شد. در عین حال هم با توجه به حوادثی سالهای76 به بعد و برخوردها با جنبش دانشجویی، مثل سالها 78، 82 و 88 فضای دانشجویی با هزینه هایی جدی رو به رو شد. مخصوصا در دولت های نهم و دهم جریان دولت حاکم با نوعی نگاه حذفی و منفی با دانشجویان برخورد کرد. به این ترتیب بخش سیاسی جنبش دانشجویی دچار انشعاب های مختلف شد. در تحکیم وحدت چندین انشعاب رخ داد و نوعی رفتارهای تهدید آمیز نسبت به فعالیت سیاسی در دانشگاه پیدا شد.
ظریفیان میگوید: همه این اتفاقات باعث شد جنبش دانشجویی در ایران با عرصه های جدید و نوعی آشفتگی معرفتی و در عین حال تنوع سلایق رو به رو شود. امروز جنبش دانشجویی ما در حال طی کردن یک دوره گذار از دوره فعالیت سیاسی به فعالیت اجتماعی شده است. این جنش هنوز مستقر نشده است که بتوان تعریف دقیق تری از آن ارائه کرد. هرچند که به خاطر پرسشگر بودن ذات دانشگاه، این ذات درون فعالیت های دانشجویی هم به چشم میخورد.