"در سالهای اخیر کشتارهای دستهجمعی در آمریکا به شکلی پایدار هم به لحاظ تعداد و هم به لحاظ ابعاد افزایش پیدا کرده است و ما شاهد بودیم که در سلسله این کشتارها اعم از کشتارهای اورورا، نیوتاون، اورلاندو و ... هر حمله جدید بزرگتر و چشمگیرتر بوده است اما حمله اخیر در لاسوگاس ابعادی بسیار بزرگتر و متفاوتتر از قبل حتی به لحاظ استانداردهای خشونتهای مسلحانه در آمریکا داشت. با این حال بعد از هر یک از این کشتارها هیچ کاری برای متوقف کردن آنها انجام نشده و این بار نیز نخواهد شد."
به گزارش ایسنا، روزنامه دیلی میل نوشته است: به رغم رخ دادن تمامی این کشتارهای دسته جمعی که علت اصلی آنها آزادی خرید و فروش سلاح است، مطلقا هیچ کاری و حتی کوچکترین تغییری در قوانین فدرال آمریکا برای متوقف کردن آنها صورت نگرفته است. اکنون نیز همین روند ادامه خواهد داشت.
دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا در واکنش به کشتار لاسوگاس تلاش کرد تا با جدیترین و حزنانگیزترین کلمات از خدا سخن گفت اما او هیچ صحبتی درباره کنترل و محدودیت خرید و فروش سلاح مطرح نکرد! در حقیقت چطور ممکن است که او بتواند این صحبت را مطرح کند؟ انجمن ملی اسلحه آمریکا به عنوان یک سازمان بد طینت که به طرزی وحشتناک و مرگبار قانونگذاران آمریکایی را در تسلط خود دارد هنگامی که در کمپین انتخابات ریاست جمهوری از دونالد ترامپ حمایت کرد همان زمان توانست سکوت ترامپ را برای خود بخرد.
ترامپ تا پیش از این تلاش داشت تا با معقولیت کافی درباره اسلحه در آمریکا صحبت کند و با خرید و فروش سلاحهای مرگبار و دارای خشابهای بزرگ مخالفت میکرد اما زمانی که فهمید انجمن ملی اسلحه آمریکا میتواند او را در انتخابات پیروز کند به طرزی شرمآور موضعش را تغییر داده و تبدیل به کاندیدای حامی اسلحه شد.
او بعد از آنکه در انتخابات پیروز شد در کنفرانس انجمن ملی اسلحه آمریکا گفت: شما اکنون یک دوست و حامی واقعی در کاخ سفید دارید و حملات هشت ساله به آزادیهای شما بر مبنای اصلاحیه دوم قانون اساسی اکنون به پایانی خفتبار رسیده است. دیگر آژانسهای فدرال مالکان اسلحه "مطیع قانون" را تحت تعقیب قرار نخواهند داد.
با این حال در کشتار لاسوگاس یک شهروند "مطیع قانون" دست داشت که هیچ سابقه کیفری نداشته است. او یک فرد معمولی پا به سن گذاشته بوده که عاشق شکار و قماربازی بود؛ البته او تفنگها را هم خیلی دوست داشت و تفنگهای خیلی زیادی داشته است.
با این حال چنین چیزی در آمریکا ابدا مشکلی ندارد! شما میتوانید بی تردید هرچقدر که اسلحه دلتان خواست داشته باشید چون در قانون اساسی نوشته شده است، پس این "حق" این شهروند بوده که سلاح داشته باشد!
اما یک روز دلانگیز "استفان پداک" که مالک اسلحه مطیع قانون و معمولی مثل بقیه بود، یکدفعه دیوانه شد! مسلما شما زمانی که کاملا دیوانه شده باشید تصمیم میگیرید که با مسلسل به روی 22 هزار نفر آتش بگشایید. بنابراین در اینجا "یک آدم خوب صاحب سلاح" یکدفعه تبدیل شد به یک "آدم بد صاحب سلاح"! درست به همین سادگی!
اما سوال این است که چرا؟ ادعاهای بیاساس و منزجر کننده داعش درباره اینکه او یکی از سربازان این گروه تروریستی بوده را فراموش کنید البته که او هیچ ربطی به داعش نداشته و افبیآی هم سریعا چنین چیزی را تایید کرد. او فقط یک سفیدپوست آمریکایی دیوانه بوده که یک روز صبح از خواب بیدار شد و خیلی زیاد دلش خواست که به همه شلیک کند! حتی برادر خود او هم هیچ توضیحی برای این اتفاق نداشت.
اریک پداک، برادر او تنها توانست بگوید "من حتی نمیتوانم هیچ دلیلی برای آن پیدا کنم" و سرش را به نشانه بهت تکان داد البته یک حدس میتوان در این باره زد و آن این است که استفان پداک میخواسته تبدیل به یک چهره مشهور شود، چون داشت پیر میشد و حوصلهاش سر رفته بود و دوست داشت که به یکباره اسم و چهرهاش در سطح جهانی مشهور شود! بنابراین یک اتاق در هتل اجاره کرد و آن را با 22 اسلحه پر کرده و با برنامهریزی زمانی منتظر ماند که هزاران زن، مرد و کودک بی گناه در مقابل هتل او جمع شوند. بعد از آن اسلحه خود را نشانه گرفته و سریع و دیوانهوار شروع به شلیک کرد.
ویدئوهای وحشتناک این اتفاق در شبکههای اجتماعی به آدم حس بازی Call of Duty را میدهد.
با این حال در کشورهای دیگر نیز افراد دیوانهای مثل پداک پیدا میشوند اما آنها نمیتوانند به آسانی او برای اجرای نقشههایشان سلاح به دست آورند. در آمریکا خریدن یک سلاح به آسانی خریدن یک سگ خانگی است و حتی در برخی ایالتها از این هم آسانتر است. ایالت نوادا یکی از آسانترین مکانها برای خرید و استفاده از سلاح است. در این ایالت حمل یک مسلسل قانونی است و هیچ محدودیتی برای ظرفیت خشابها وجود ندارد. نیاز به هیچگونه مجوزی برای خرید آن نیست و هیچ دوره انتظاری نیز برای خرید سلاح الزام نبوده و فروش شخصی سلاح نیز هیچ مشکلی ندارد.
پداک احتیاج نداشت که برای ساختن انبار سلاحش تلاش سختی کند؛ جایی که او زندگی میکرد هرکس میتوانست این کار را انجام دهد. همین الان نیز در آمریکا افراد دیگری وجود دارند که شاید برای حملات مشابهی برنامه ریزی میکنند و حتی بخواهند در این راه از پداک نیز پیشی بگیرند و دست به حملاتی بزرگتر بزنند و شهرت او را نیز کنار بزنند اما باز هم هیچ کاری برای متوقف کردن آنها انجام نخواهد شد.
باراک اوباما، رئیسجمهور سابق آمریکا خیلی سریع وحشت خود را از این کشتار اعلام کرد اما زمانی که رئیسجمهور بود برای محدود کردن مالکیت سلاح چه کاری انجام داد؟ هیچ چیز! این همان باراک اوبامایی است که زمانی که رئیسجمهور بود برای قربانیان کشتارها گریه کرد و آنها را در آغوش گرفت و سخنرانیهای خیلی احساسی درباره آنها ایراد کرد و دائما میگفت که میخواهد کاری برای محدود کردن مالکیت سلاح انجام دهد اما او عملا هیچ کاری انجام نداد. او فقط مانع تراشیهای خصمانه کنگره را مقصر این وضعیت میدانست اما حقیقت این است که محدود کردن سلاح برای او هرگز اولویتی پیدا نکرد.
برای ترامپ هم این موضوع صادق خواهد بود. کاخ سفید بعد از کشتار لاسوگاس سریعا برگشت و گفت: هنوز برای صحبت درباره محدود کردن اسلحه در آمریکا خیلی زود است! این چیزی است که انجمن ملی اسلحه آمریکا و حامیانش همواره بعد از این کشتارها میگویند به این امید که همه را ساکت کنند اما دقیقا چه زمانی برای صحبت در این باره مناسب است؟ به طور میانگین در آمریکا در هر روز 85 نفر توسط اسلحه کشته میشوند. در مقام مقایسه اما در بریتانیا در هر سال فقط 32 نفر توسط اسلحه کشته میشوند و در ژاپن شاید دو یا سه نفر باشد. اما در آمریکا در هر سال 32 هزار نفر با اسلحه کشته میشوند و 70 هزار نفر دیگر زخمی میشوند.
این رقم خیلی بیشتر از مجموع تلفات ناشی از اسلحه در 20 کشور ثروتمند بعد از آمریکا در جهان است.
این کشتار بزرگ در لاسوگاس باید یک بیدارباش برای آمریکایی باشد که شدیدا نیاز به انجام کاری به منظور تغییر این فرهنگ منزجر کننده خشونت مسلحانه دارد. با این حال تجربه نشان داده که این بیدارباش دوباره به محاق خواهد رفت، چون وقتی که کشتار دانش آموزان کلاس اولی در کلاس درس و مشاهده حفرههای گلولهای به اندازه یک توپ گلف روی دیوار این کلاس نتواند تغییر ناگهانی و تاثیرگذار در قوانین مربوط به مالکیت سلاح ایجاد کند، اینجا نیز همین اتفاق خواهد افتاد. این واقعیت عملی و وحشتناک در آمریکا وجود دارد که آمریکاییها نسبت به اسلحه و تاثیر وحشتناکش بر جامعه آن بیحس شدهاند.
تنها در دو هفته گذشته موارد متعددی وجود داشته که کودکان خردسال با تفنگهایی که والدین بی خیال آنها در جایی رها کردهاند کودکان دیگری را کشتهاند و هیچ کدام از آنها تبدیل به یک خبر جنجالی نشده است. این دیگر عادی شده که در آمریکا هر ساله 500 کودک در اثر اسلحه کشته میشوند. اما اگر عامل کشتار لاسوگاس یک مسلمان و افراط گر بود ترامپ بی درنگ آن را یک حمله تروریستی میخواند و از آن برای توجیه ممنوعیت مسافرتی خود استفاده میکرد و مسلما این ممنوعیت را گستردهتر میساخت و بعد از آن قوانین سختگیرانه جدیدی به بهانه جلوگیری از رخداد دوباره این اتفاق تصویب میشد.
اما به جای آن عامل این حمله فقط یک سفیدپوست آمریکایی سبک مغز بود که به دلایلی که ما هرگز نخواهیم فهمید در ذهنش به دنبال قتل بود؛ بنابراین اینجا ترامپ انگشتهایش را در گوشهایش فرو میکند و وانمود میکند که هرگز این اتفاق رخ نداده تا کوچکترین نگرانی و ناراحتی برای اربابانش در انجمن ملی اسلحه ایجاد نکند.
پداک فقط به این خاطر تا بن دندان مسلح بود چون در آمریکا شهروندان اجازه دارند تا بن دندان مسلح باشند. حقوق افرادی که او کشت و دچار نقص عضو کرد ابدا در مقابل حق او برای مالکیت و شلیک سلاح اهمیت بیشتری نداشته و در درجه دوم اهمیت قرار دارد!
در آمریکای مدرن واقعیت بی رحم و دشوار این است که شما ممکن است در هر زمانی و در هر جایی مورد اصابت گلوله قرار بگیرید. این یک مشکل تنها منحصر به آمریکاست اما به نظر نمیرسد در این کشور هیچ ارادهای و یا هیچ راهی برای درست کردن این مشکل وجود داشته باشد. چون دونالد ترامپ تلاش کرد برای واکنش در برابر این کشتار به خدا متوسل شود بنابراین من هم این کار را کرده و میگویم: جناب رئیسجمهور محض رضای خدا چشمانت را به روی این ناهنجاری نفرت انگیز در قلب کشورت باز کن و کاری درباره آن انجام بده.