نشانههای ارزشمند زیادی وجود دارند که ثابت میکنند جنگ آمریکا در عراق اشتباهی ویرانگر و وحشتناک بود. اما تاریخ عاشقِ رویدادهای مهم است که یکی از آنها میتواند رفراندوم است
فرارو- نشانههای زیادی وجود دارند که ثابت میکنند جنگ آمریکا در عراق اشتباهی ویرانگر و وحشتناک بود. اما تاریخ عاشقِ رویدادهای مهم است که یکی از آنها میتواند رفراندوم استقلال کردها در 25 سپتامبر 2017 باشد.
این رفراندوم به این معنا است که در عمل دیگر "عراق" وجود ندارد.
هر جانی که گرفته شد (تقریباً یکمیلیون نفر که 4424 نفرشان آمریکایی بودند)، هر دلاری که خرج شد (تریلیون ها دلار) و تمام عواقب غیرمنتظره جنگ (ظهور داعش، درگیری در روسیه، صدمه دیدن دموکراسی در ترکیه) همگی بیهوده و غیرضروری بودند.
ناکامی جنگ جهانی اول در ایجاد یک دولت کرد موجبِ آوارگی و پراکندگی سی میلیون کرد در سراسر خاورمیانه شد. حمله آمریکا به عراق در سال 2003، نظم شهری و مدنی را در بسیاری از مناطق کردنشین برهم زد. سیاستهای غلط عراق در قبال سنیها راه را برای گروههای تکفیری مانند داعش هموار کرد.
زمانی که ارتش ملی عراق که توسط آمریکا آموزشدیده بودند (هزینه: بیستوپنج میلیارد دلار) در سال 2014 سلاحهای خود را انداختند و فرار کردند، شبهنظامیان شیعه قدرت کافی برای پر کردن جای آنها را نداشتند. بنابراین اوباما ارتش آمریکا را به عراق بازگرداند و کردها را که تحت تهدید داعش بودند را نجات داد. آمریکا بهتدریج نیروهای کرد را در مبارزه علیه داعش در عراق و سپس در سوریه مستقر کرد. این اقدام مصلحتی بود، نه یک استراتژی؛ در غیر این صورت هیچ نیرویی برای پر کردن جای خالی در دسترس نبود.
و این اقدام جواب داد، حداقل در کوتاهمدت.
کردها به کمک آمریکا پیشرفت داعش را قطع کردند. مشکل
اینجا بود که وقتی دیپلماسی آمریکا و مشکلات ارائه تدارکات از راه دور سبب شد
نیروهای کرد در برخی مناطق جایگزین شبهنظامیان شیعه شوند، کردها از آوارگی سنیهای
عراق استفاده کرده و در شمال به منافع خود دست یافتند. اما قصد نداشتند پیروزیها
و دستاوردهای خود را ترک کنند.
نیاز به تسلیحات آمریکایی رهبران کرد را وادار کرد تا رفراندوم استقلال را به تأخیر بیندازند. سه سال بعد که داعش تضعیف شد، واشنگتن دیگر هیچ تسلطی بر رویای کردها نداشت. و بااینکه رفراندوم 25 سپتامبر پایهی قانونی ندارد، اما رهبران کرد از نتیجه رأیگیری استفاده میکنند تا برای رسیدن به استقلال کامل به بغداد فشار آوردند. دونالد ترامپ، پنجمین رئیسجمهور متوالی آمریکا که وارد جنگ با عراق شد، ممکن است آخرینِ آنها باشد. زیرا ممکن است دیگر عراقی وجود نداشته باشد که بخواهند در آن بجنگند.
حقیقت کنونی عراق (کردستان در شمال، استانهای شیعه در جنوب، و سنیهای به حاشیه کشیده شده در غرب) همان معاملهای است که در سال 2006 میتوانست حاصل شود. در آن سال سناتور "جو بایدن" پیشنهاد داد که عراق به مناطق کوچکتر تقسیم شود. مجلس سنای آمریکا هم قطعنامهای در حمایت از این ایده صادر کرد.
در سال 2006 ارتش تازهنفس آمریکا هم در مرز غربی عراق با ایران و هممرز شرقیاش با افغانستان حضور داشت. سوریه منطقه نسبتاً آرامی بود و بشار اسد یک چهره اصلاحطلب به شمار میرفت. ترکیه باثبات بود و روسیه نقش مهمی در خاورمیانه نداشت.
در عوض، حوادث دهه گذشته به این معناست که استقلال کردها نقشی در ثبات منطقه نخواهد داشت.
ایران در مرز مانورهای نظامی انجام میدهد. آیا ترکیه که اکنون ازلحاظ سیاسی با ناتو فاصله دارد، در مناطق مرزی با کردستان به جنگ میپردازد؟ پارلمان ترکیه مجوز تهاجمهای فرا مرزی خود را برای یک سال دیگر تمدید کرد. آیا اسرائیل که در جستجوی متحدان منطقهای از استقلال کردها حمایت میکند، سلاح در اختیار آنها قرار میدهد؟
در بهترین حالت، اگر همه وضعیت فعلی کردستان را بپذیرند (مانند تایوان که بهطور رسمی بخشی از چین است اما بهعنوان یک کشور مستقل عمل میکند)، این امکان وجود دارد که در آیندهای نزدیک به ثبات برسند. حتی اگر بغداد میزان قابلتوجهی آزادی به کردها دهد، باز هم بهآسانی با استقلال کردها کنار نخواهد آمد. مثلاً بغداد نیروهای پلیسش را از شهر جنجالی "کرکوک" خارج کرده و آن را در اختیارِ تام نیروهای کرد گذاشته است. کردستان همین حالا هم در آموزش، امنیت، مالیات و مسائل نظامی و دیپلماتیک کاملاً مستقل و خودمختار است. مسعود بارزانی رئیس دولت منطقهای کردستان با زبان دیپلماتیک مبهمی سخن گفته است: "خودمختاری به معنای جدایی مستقیم از عراق نیست."
پیشبینیهای بدبینانهتر نیروهای سوریه و روسیه را در رقابت و جدال با اشغالگران کرد در داخل سوریه پیشبینی میکنند. ارتش عراق برنامههایی برای ورود مجدد به کرکوک دارند و ترکیه در حال حاضر درگیر جنگ با مبارزان کرد است.
مدتی است که سیاست آمریکا گنگ و مبهم بوده و بدون تایید یا مخالفت با استقلال کردستان، خواستار تعویق همهپرسی شد. وزارت خارجه آمریکا از قدیم طرفدارِ عراق متحد بود. درحالیکه پنتاگون که سابقه همکاریهای متعددی با کردها دارد، رویکرد مثبتتری به استقلال آنها دارد. واکنش آمریکا به رفراندوم (تاکنون هیچ بیانیهای دراینباره صادر نشده است) میتواند نشان دهد که کدام بخش از حکومت در حال حاضر سیاست خارجی آمریکا را تعیین میکند.
واضح است که هر چه جلوتر میرویم نقش آمریکا محدود به حوزه دیپلماسی میشود و این به نفع کشور نیست. به نظر میشود واشنگتن علاقهای به استقرار مجدد تعدادِ زیادی از نیروهای نظامیاش را ندارد.
ارتش آمریکا که زمانی میتوانست نقشی مشابه با بازگرداندن صلح به یوگوسلاوی سابق داشته باشد، در عوض حضوری غیر منسجم در میان نیمه- متحدانِ متخاصمش دارد. چنین سناریویی اوضاعی که میتوانست در سال 2006 حاکم باشد را یادآور میشود. اکنون آمریکا تقریباً نقش نظارهگر را دارد.
منبع: Middleeastmonitor
ترجمه: وبسایت فرادید
بطوری که بعداز همهپرسی سخنگوی نخستوزیر عراق گفته:
تروریستهای داعش همچنان در استان کرکوک حضور دارند و اولویت دولت عراق آزادسازی کامل استان کرکوک است.
آمریکاییها قبلا غیرمستقیم به داعش کمک کرده بودند(بطوری که خانم هیلاری کلینتون وزیرخارجه سابق آمریکا قبلا اعتراف کرد که داعش را خودمان ایجاد کردیم) و در جنگ با تروریستهای داعش برای نیروهای دولت عراق دردسر ایجاد کرده بودند.
جالبه خود نویسنده در آخر معترفه پنتاگون سابقه همکاری برای جدایی کردها داشتهاند که در واقع بخش اصلی حکومت آمریکا به ثبات و حفظ تمامیت ارضی عراق اعتقاد ندارند که این نشاندهنده دروغ بودن کمک آمریکا به عراق است.
ولی واقعن میشه گفت ذات امریکا در تنش زایی و فروش سلاح به کشورهای منطقه هست
کافی به میزان فروش تسلیحات به اعراب و کردها و غیره نگاه کنید . اینها امنیت مردم در منطقه رو نمیخوان . اینها میخوان سلاح بفروشند به قیمت نا امنی مردم خاورمیانه
و کسانی هم که احمقانه دنباله روی دسیسه های این نامردان میشوند مثل جناب بارزانی بعد از اینکه خون هزاران نفر ریخته شد به اشتباه خود پی خواهند برد .
اسراییل تا روز قبل از همه پرسی از اون حمایت میکرد و هندونه زیر بغل بارزانی میگذاشت و حالا که خرشون از پل گذشته ساکت شدند و به خریت امثال بارزانی میخندند که چقدر راحت وارد بازی اینها شدند .