ایکنا نوشت:
در هفته دفاع مقدس قرار داریم، هفتهای که یادآور هشت سال مجاهدت و تلاش برای حفظ تمامیت ارضی کشور است. صدها هزار نفر سالها با عشق به میهن در جبهههای نبرد حق علیه باطل بدون هیچ چشمداشتی و صرفا به خاطر پایبندی به آرمانهای امام راحل (ره) و حفظ میهن اسلامی از دست متجاوزان بعثی حضور یافتند.
پیگیری آرمانها و اهداف امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری، یعنی اتحاد جهان اسلام چند سالی است به میدانهای نبرد خارج از کشور منتقل شده و بسیاری از جوانان این مرز و بوم برای حفظ اتحاد جهان اسلام و در کنار آن تمامیت ارضی عراق و سوریه راهی میدانهای نبرد شدهاند تا با از بین بردن عناصر تکفیری - صهیونیستی، کماکان شاهد عراق یکپارچه باشیم که بعد از سرنگونی رژیم بعثی توانسته است مجال بیشتری را برای رشد افکار شیعی فراهم آورد.
هنوز از آزادی بسیاری از مناطق تحت سلطه داعش در عراق زمان زیادی نمیگذرد و چند روزی است سردار «قاسم سلیمانی» وعده سرکوب کامل داعش در دو ماه آینده را داده است، اما امپریالیسم جهانی و در راس آن رژیم جعلی صهیونیستی از طریق کُردهای عراق به دنبال فتنه جدیدی در منطقه هستند. باید به اجبار باور کنیم که جنگ، ناآرامی و خشونت بخشی از فرهنگ خاورمیانه را شکل می دهد و گویی قرار است قصه پدید آمدن رژیمهای جعلی در منطقه نقطه پایانی نداشته باشد. ظاهرا برای استکبار جهانی ایجاد جوامع بزرگ و جدید در منطقه خاورمیانه به مثابه تهیه یک جامعه بزرگ است.
در خارج از مرزهای کشور بر اساس واقعیتهای موجود روابط بینالملل نمیتوانیم دیگران را به رعایت منافع ملیمان متعهد کنم، اما مشخص نیست مرز منافع ملی در داخل باید چگونه تعریف شود تا اجماع همگانی بین همه سطوح ارگان نظام، نهادهای رسمی و غیر رسمی، صاحب نظران و مردم ایجاد شود. هر اتفاقی که در داخل کشور و یا خارج از کشور میافتد باز برخی به دنبال رساندن صدایی متفاوت از داخل کشور هستند. با توجه به قرار گرفتن در هفته دفاع مقدس احساس میشد در این برهه بیش از زمانهای دیگر باید حفظ تمامیت ارضی کشور مود توجه صاحب نظران باشد، اما متأسفانه شاهد آن هستیم در واکنشها به رفراندوم اقلیم کردستان نسبت به این امر غفلت جدی شده و برخی بسیاری از واقعیتهای موجود اقلیم را که در آینده تمامیت ارضی کشور را به طور جد مورد تهدید قرار خواهد داد نادیده گرفته و به استقبال مستقل شدن اقلیم کردستان بر مبنای افکار باستانگرایانه رفتهاند. این صاحبنظران هنوز مشخص نکردهاند اگر قرار بر تجزیه دولت عراق است پس چرا اکنون بسیاری از جوانان این مرز و بوم به دنبال کوتاه کردن دست تعدیگران در عراق و سوریه هستند. آیا واقعا تجزیه عراق و سوریه کمکی به افکار ناسیونالیستی و باستانگرایی آنها خواهد کرد؟
مسعود بارزانی با حمایت علنی و همهجانبه رژیم جعلی صهیونیستی به دنبال تجزیه کشور عراق به عنوان دومین کشور پرجمعیت شیعی خارومیانه است و این نزدیکی و قرابت به وضوح در رفتارهای حامیان بارزانی قابل رؤیت است و همواره در مراسمهای مختلف اقلیم، پرچمشان را دوشادوش پرچم رژیم صهیونیستی به اهتراز در میآورند.
رویکرد اصلی نظام و مقام معظم رهبری با عطف به اینکه این اتفاق نامیمون در آینده نزدیک منطقه را آبستن حوادث متعددی خواهد کرد کاملا مشخص بوده و نسبت به آن موضعگیریهای مشخص را اعلام کردهاند و در این راستا طی چند روز اخیر اقدامات عملی و عینی همچون بستن مرزهای هوایی و زمینی را شاهد هستیم. با وجود تمامی این خطوط قرمز کشور و نظام باز ملاحظه مینماییم که برخی به صراحت از حق تعیین سرنوشت ملتها در این منطقه سخن میرانند و بدون توجه به منافع ملی تلاش در رساندن صدای دیگری از داخل به خارج هستند.
این نوع رفتار، زمانی که از سوی یک استاد حوزه روابط بین الملل تکرار می شود بسیار تعجبآور میشود چرا که بدون توجه به منافع ملی و موضعگیری مشخص ارگانهای رسمی کشور و با تمام افتخار به استقبال جدایی اقلیم کردستان از عراق میرود و از آن به عنوان «ایران دوم» یاد میکند.
«احمد نقیبزاده» استاد گروه علوم سیاسی و روابط بین الملل دانشگاه تهران، در بخشی از یادداشت جدید خود تحت عنوان «استقلال اقلیم کردستان؛ یعنی تولد ایران دوم» آورده است: «دولت کردستان به مرکزیت اربیل هیچگاه علیه ایران شمشیر نخواهد کشید و دوستیاش با دشمنان ما از جمله اسرائیل را به ضرر ایران توسعه نخواهد داد. همه ویژگیها و خصوصیات فرهنگی، اجتماعی و سیاسی که در این منطقه وجود دارد باعث میشود تا من از تولد محتمل «ایران دوم» از آن یاد کنم؛ ایران دومی که انشاءالله بدین سان شکل خواهد گرفت هیچگاه خاک خود را در اختیار معاندان ایران قرار نخواهد داد».
در ابتدای این یادداشت نیز اشاره شده است «کُردها و دیگر ایرانیان دارای پیوندهای عمیق و ناگسستنی تاریخی و فرهنگی هستند از سه خانوادهای که امپراتوری ایران را تشکیل میدادند، مادها، پارسها و پارتها، که گام اول را مادها یا کردها برداشتند».
در حالی در این نوشتار نویسنده سخن از این رانده است که به باور من دولت کردستان به مرکزیت اربیل هیچگاه علیه ایران شمشیر نخواهد کشید، که در روزهای اخیرا به شکل گستردهتری شاهد ترسیم «نقشه خیالی کردستان بزرگ» در آینده هستیم که بسیاری از مناطق ترکیه، سوریه و غرب ایران به خاک این کشور تحقق نیافته، اضافه شده است. حال مشخص نیست از نظر اساتیدی همچون آقای نقیبزاده اضافه شدن بخشی از خاک ایران به اقلیم کردستان در آینده با انجام رفراندومی دیگر محل اشکال است یا نه؟ چرا که وی معتقد است اقلیم هیچگاه علیه ایران شمشیر نخواهد کشید. یعنی اگر اقلیم بدون شمشیر به دنبال ترسیم نقشههای خیالی خود برای کردستان بزرگ با تعدی به خاک کشور از طریق رفراندوم باشد باید به استقبال این امر برویم، چرا که به بزرگ شدن ایران دوم کمک میکنیم.
در تحلیل مسایلی با این میزان اهمیت باید به میدان واقعیت وارد شد و خارج از فضای ناسیونالیستی، احساسی و هیجانی قلمفرسایی کرد. بسیاری از اتفاقها و برنامههای این کشور تحققنیافته نشان از این دارد که در آینده شاهد درگیریها و خشونتها در منطقه با محوریت اقلیم کردستان و اسراییل خواهیم بود که به دنبال تغییر مرزهای قانونی و موجود خاورمیانه هستند. بسیار سادهانگارانه است که بپذیریم شکلگیری کشور جدید در منطقه بوجود آمدن «ایران دوم» است. این عمل نه تنها میسر نخواهد شد بلکه شواهد و قراین نشان از آن دارد که در صورت تحقق چنین عملی «ایران دوم» برای توسعه هر چه بیشتر چشم به خاک ایران اول و کشورهای منطقه خواهد داشت.
بسیار قابل توجه مینماید که چطور ممکن است نویسنده برای نگارش یادداشت خود اندکی تامل درباره تحولات اخیرا اقلیم نداشته و وقایع تلخ موجود در منابع اینترنتی را نادیده گرفته است. اینکه در یک فضای انتزاعی اقدام به نظریهپردازی، آن هم در حوزه روابط بین الملل شود و از رصد آخرین تحولات منطقه برای غنی شدن بهتر مطلب دوری شود، جای بسیار تعجب است. قلمفرسایی در حوزههای مختلف جامعه باید با تکیه بر آخرین اطلاعات و رویدادها باشد و از بودن در تاریخ و گذشته دوری شود.
در شبکه «رود» متعلق به بارزانی در برنامه هواشناسی آن به هفت استان ترکیه، شمال سوریه و استانهای غربی ایران نیز در چارچوب کشور کردستان اشاره می شود. سه سال پیش بود که سایت شبکه تلویزیونی «روداو»، متعلق به «نیچروان بارزانی» نخستوزیر دولت اقلیم کردستان عراق تصاویری از اسکناسهای کردی را به نمایش گذاشت که در آن بخش اعظمی از آذربایجان غربی و بخشهایی از ترکیه و سوریه در نقشه کردستان بزرگ دیده میشوند. در تازه ترین اقدام نیز در جریان مراسم تبلیغات رفراندوم کردستان عراق در ترانهای که بر روی سن، خواننده کردی اجرا کرد به صراحت بخشهایی از ایران اسلامی همچون ارومیه، مهاباد، سنندج، نقده و حتی قزوین را جز خاک کردستان مینامد و این درحالی است که در فضای مجازی به شکل وسیعی کلیپی در حال پخش است که در آن برخی از مردم کردزبان کشور پرچم اقلیم را در دست دارند و خواهان الحاق به اقلیم هستند. اینکه دو سال پیاپی در نمایشگاه کتاب ارومیه نام استان آذربایجان غربی از سوی برخی انتشارات تحریف میشود و نام استان ارومیه درج میشود آیا نشاندهنده برخی حرکات مرموز و مشکوک در داخل کشور نیست؟ آیا می توان پذیرفت اینکه این روزها به صورت متعدد در فضای مجازی شاهد تصاویر مجسمههایی به شکل دعوت از کولبرها به سوی اقلیم کردستان هستیم بدون برنامهریزی و اتفاقی است و بیشتر بر هیجانات و احساسات استوار است؟
با ذکر واقعیتهای موجود حال پرسش اصلی این است که آیا افرادی که قائل به حق تعیین سرنوشت ملتها در عراق هستند، فردای شکلگیری این رژیم جعلی، فریاد حق تعیین سرنوشت را در داخل پیگیری خواهند کرد؟ آیا آنها چنین حقی را برای مردم کرکوک و اقلیتهای دیگر نیز قائل هستند؟ آیا قرار بر تجزیه و نابودی کامل دومین کشور شیعی منطقه است؟ آیا «ایران دوم» قرار است در آینده برای توسعه بیشتر چشم به خاک «ایران اول» بدوزد که هنوز یاد و خاطره هزاران شهید دفاع مقدس آتشی بر روح و روان این مرز و بوم می گذارد و مادران بسیاری هنوز چشم به راه برگشتن عزیزان خود هستند؟ آیا در هفته دفاع مقدس که باید بیش از هر زمان دیگر مباحث مربوط به تمامیت ارضی کشور مورد توجه مسئولان، صاحبنظران و... قرار گیرد، بیان کردن چنین تحلیلهایی شایسته و عقلانی است؟
اصل فتنه در بحث تجزیه عراق در اتاق فکرهای ضد ایرانی، یعنی صهیونیستها طراحی شده است. توطئه طراحان ایجاد کردستان با تجزیه عراق خیلی فراتر از این حرفها بوده و در پشت این توطئه در فکر این هستند که یک کشور جدید با تجزیه چهار کشور عراق، ترکیه، سوریه و ایران ایجاد کنند و با تحریک مباحث قومی و مذهبی کشوری وسیع و نیرومند تشکیل داده و رسما قلب منطقه خاورمیانه را مورد هدف قرار دهند. امید است در صحنه بینالملل در حل این مسئله حیاتی همه کشورهای اسلامی دست به دست یکدیگر دهند و این جنین رشد نایافته را سقط کنند و در داخل کشور نیز شاهد اظهارنظرهای غیر کارشناسی نباشیم و در فضای غبارآلود منطقه در راستای اهداف امپریالیسم جهانی مباحثی مطرح نشود که نشان از دوگانگی تصمیمگیرندگان داخلی باشد و بخواهد ناخواسته مقدمات نظری این اتفاق نامیمون را فراهم آورد.
رحمت مهدوی، دانشآموخته علوم سیاسی
متاسفم که سرتونو کردین زیر خاک و فقط با تعصب حرف میزنین !! طرف نصف مملکت رو غصب کرده و رو نقشه جعلیش چاپ کرده !!! این از رویاهاش میگه !!!
بی خود کنند تو داخل بخواند از کارها کنند