محسن آرمین از اعضای سازمان مجاهدین انقلاب به ادعاهای اکبر براتی پاسخ داد. براتی که به گواه تسنیم از چهرههای امنیتی دهه ٦٠ به شمار میرود و از سال ٥٩ که از سازمان مجاهدین انقلاب جدا شده، فعالیتهایش را در سپاه ادامه داده، در مصاحبهای با این خبرگزاری، اتهاماتی را علیه برخی اعضای سازمان از جمله بهزاد نبوی، محسن آرمین، فیضالله عربسرخی، ابوالفضل قدیانی و صادق نوروزی مطرح کرده بود.
به گزارش شرق، به ادعای براتی، آرمین و عربسرخی بازجوهایی بودند که رفتارشان مشابه رفتار بازجوهای ساواک در زمان شاه بوده است. اما محسن آرمین یکایک این ادعاها درباره خود و همقطاران سابقش را تکذیب کرده و گفته که فعالیتهای اطلاعاتی و امنیتی سازمان در آن دهه متعلق به جریان چپ سازمان نبوده است. آرمین گفته، نزدیک به یک سال در سپاه بوده و بعد از اعلامیه امام مبنی بر انتخاب فعالیت نظامی یا سیاسی از سپاه بیرون آمده و عربسرخی هم در بخش گزینش اطلاعات سپاه فعال بوده است.
او همچنین تأکید کرده او و همقطارانش در سالهای دهه ٦٠ نه حضوری در زندانها داشتند و نه مسئولیتی. این عبارات پاسخی است به ادعایی که خبرگزاری تسنیم یک روز بعد از مصاحبه براتی به بهانه گزارشی مطرح کرد که شرق دراینباره منتشر کرده بود. تسنیم در گزارشی با عنوان «چرا چپِ دهه ۶۰ گذشته امنیتی خود را انکار میکند؟» نوشته بود: «...چپهای دهه ٦٠ که در آن دوره غالبا مناصب امنیتی، قضایی، تقنینی و غیره کشور را از آن خود کرده بودند، حالا با گذشت سه دهه از آن مقطع، برخی اعضای این جریان به دلیل برخی رویکردها و عملکردهایشان یا کمتر از آن سالها سخن به زبان میآورند، یا برخی وقایع آن زمان را جور دیگری بازگو میکنند... بازخوانی درست دهه ٦٠ در این ایام از اهمیت زیادی برخوردار است تا کسانی که امروز به هر دلیلی مسئولیتهای خود و رفتارهایشان را انکار میکنند، در برابر تاریخ و افکار عمومی پاسخگوی عملکردشان باشند؛ هرچند داشتن مسئولیتهای قضایی و امنیتی در دهه ٦٠ آنهم در مقابله با گروهکهای جنایتکاری مثل منافقین افتخاری بزرگ است، اما نافی اندک بدرفتاریهای شخصی برخی در مسئولیتهایشان نمیشود؛ رفتارهایی که هرگز مورد تأیید نظام و نهادهای آن نبوده و نیست».
پاسخ آرمینآرمین اما پاسخ اتهامات را یک به یک داده و گفته است: «آقای براتی مدعی شده است صادق نوروزی، عربسرخی، قدیانی و امثال آنها بودند که در اوایل انقلاب بازجو شدند و تخلفات زیادی کردند... این ادعاها از اساس کذب و خلاف واقع است. اولا آقایان صادق نوروزی، قدیانی و عربسرخی هیچگاه بازجو نبودند. آقایان نوروزی و قدیانی هیچگاه عضو سپاه یا وزارت اطلاعات یا دادستانی انقلاب نبودند که کسی را بازجویی کرده باشند. البته آقای عرب عضو سپاه بود، اما مسئول گزینش در واحد اطلاعات سپاه بود و شغل ایشان هیچ ربطی به متهمان و بازجویی از ایشان نداشت. این حقیقتی نیست که آقای براتی از آن بیاطلاع باشد و متأسفانه چارهای نداریم جز اینکه بگوییم آقای براتی آگاهانه و صریحا دروغ میگوید».او ادامه داده: «آقای براتی درباره آقای نبوی افاضه فرمودهاند که نبوی گفت من مسلمان سهساله هستم معنای این سخن این است که آقای نبویی حداکثر در سال ۵۶ مسلمان شده است... . شهید رجایی که سالیانی دراز را در زندان با نبوی گذرانده بود، بیش از هر کسی به دیانت و صداقت او باور داشت. کسانی که با وی در زندان بودند، خوشبختانه امروز در قید حیات هستند، بنابراین این ادعاهای کذب حتی در حدی نیست که نیازمند پاسخ یا توضیح و تبیین باشد».
سال ٦٠ از سپاه استعفا کردمآرمین از اینجا به بعد به اتهاماتی که علیه شخص او مطرح شده پاسخ داده است: «آقای براتی درباره بنده نیز در یکی دو جا در این مصاحبه مطالبی گفتهاند از جمله اینکه: مثلا محسن آرمین هوادار گروه صف بود و بروجردی را دوست داشت. اولا بنده عضو گروه توحیدی صف بودم و نه هوادار. ثانیا رابطه دوستی و عاطفی من با مرحوم بروجردی بسیار بیش از آقای براتی با ایشان بود. ثالثا عضویت من در گروه صف و اعتماد مرحوم بروجردی به من در حدی بود که من و ایشان بهعنوان نماینده گروه صف در مذاکرات ائتلاف گروههای مسلمان برای تشکیل سازمان بودیم... درباره بازجویی و اقدام به شیوه ساواک و... هرچند قبلا هم یکی دو بار توضیح دادهام و نیازی به توضیح نمیبینم، عرض میکنم که بنده هیچگاه عضو وزارت اطلاعات، نهادهای اطلاعاتی و امنیتی یا دادستانی نبودهام. در سال ۶۰ همزمان با اعلام جنگ مسلحانه از سوی مجاهدین خلق بنده به همراه جمعی دیگر از اعضای سازمان برای کمک به سپاه برای مبارزه با مجاهدین خلق به سپاه رفتیم. کمتر از یکسال عضو پیمانی سپاه بودم. اما از آنجا که اولا امام دستور داده بودند که اعضای گروههای سیاسی میان سپاه و عضویت حزب و گروه خود یکی را انتخاب کنند و ثانیا گرایش و علاقه من به کارهای فکری و سیاسی بود و نه نظامی و اطلاعات و ثالثا در طول این مدت شاهد مسائلی بودم که ترجیح میدهم درباره آن سخنی نگویم، به همکاری خود با سپاه پایان دادم و به فعالیتهای فکری و سیاسی خود ادامه دادم».
دهه ٦٠ مسئولیتی در زندانها نداشتیمآرمین درباره اتهامات امنیتی و اطلاعاتی به جریان چپ سازمان هم گفته: «اختلاف ما در سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی با آقای اکبر براتی و دوستانش البته اختلافاتی فکری بود... ما با برخوردهای چماقی با مخالفان نظام موافق نبودیم. آن زمانی که اداره سازمان دست دوستان ما بود، وقتی حادثه ورزشگاه امجدیه اتفاق افتاد و عدهای موسوم به چماقدار با هواداران سازمان مجاهدین خلق درگیر شدند، سازمان اطلاعیه داد و پدیده چماقداری را محکوم کرد و خواهان پایاندادن به این شیوه برخوردها شد. آقای براتی گفته است برخوردهای خشن در زندان باعث کینه و خصومت خانوادههای متهمان شد. و مدعی است امثال بنده مسئول این کینهها و خصومتها بودهاند... . اگر این تحلیل ایشان صحیح باشد؛ یعنی مقصر اصلی این کینه و خصومت مسئولان زندان باشند، ما و دوستانمان در طول سالهای دهه ٦٠ در زندانها نه حضوری داشتیم و نه مسئولیتی؛ بنابراین خوب است رسیدگی شود کسانی که با رفتارهای خشن خود چنین جفایی در حق نظام و کشور کردند، چه کسانی بودند».
رابطه براتی و احمدیمقدمآرمین سپس به ارتباط براتی و احمدیمقدم پرداخته و گفته: «...من وضعیت آقای براتی را درک میکنم. از گرفتاریهای سالهای اخیر ایشان مطلعم و میدانم که آقای براتی و دوستانشان بهعنوان مدیرعامل و اعضای هیئتمدیره سابق شرکت... در دولت گذشته بودند و پس از رویکارآمدن دولت جدید از سوی تعاونی مذکور به کلاهبرداری و تصرف در مال غیر و میلیاردها سوءاستفاده مالی متهم شدند. نهایتا ایشان و دوستانشان به حکم شعبه... به اتهامهای مختلفی نظیر «کلاهبردی به نحو فروش مال غیر»، «مشارکت در فروش مال غیر» و «خیانت در امانت» محکوم به زندان شدند. آقای براتی مدتی نزدیک به یکسالونیم مجازات زندان را تحمل کرد».
براتی تکذیب نکردآرمین به گفتوگوی برادرش با براتی اشاره کرده و گفته: «پس از انتشار این مصاحبه برادرمان با ایشان تماس گرفت و به او یادآور شد این مطالبی که از قول شما منتشر شده است، کذب محض و بهشدت مغشوش است و از ایشان خواست که تکذیب کند. ایشان در پاسخ گفته است که این مصاحبه متعلق به مدتها پیش است و مطالب و تاریخها از سوی خبرگزاری تسنیم پسوپیش شده. برادرمان از ایشان خواسته بود حال که اینطور است؛ پس تکذیب کنید؛ اما پاسخ ایشان این بود که من با خبرگزاری تسنیم رابطهای ندارم و به زبان بیزبانی گفته بود امکان تکذیب ندارد... . البته فرقی هم نمیکند من شرایط ایشان را درک میکنم. بالاخره پس از آن محکومیت و زندان طبیعی است که ایشان در پی جلب نظر برای بازگشت و احراز موقعیتهای قبلی خود باشد».