فرارو- بیست و هشتم آذر ماه سال 89 هنگامی که محمود احمدی نژاد فرمان اجرای طرح موسوم به "هدفمندی یارانه ها" را صادر کرد، هیچ کس تصورش را نمی کرد هفت سال دیگر این طرح به بزرگترین چالش اقتصاد ایران بدل شود، کسی فکرش را نمی کرد از هدفمندی یارانه ها بدترین بخش آن یعنی فقط 45 هزار تومان بارانه نقدی اش باقی بماند.
به گزارش فرارو، محمود احمدی نژاد با این ذهنیت هدفمندی یارانه ها را آغاز کرد "عمده یارانه ها تا به حال از سوی کسانی مصرف شده که پولدار بوده اند و ما می خواهیم از آنها بگیریم و به افراد کم درآمد و فقیر بدهیم." این ذهنیت را به جامعه هم تزریق کرد. او بعدها گفت که یارانه نقدی متعلق به امام زمان است و همه مردم باید آن را دریافت کنند.
از همان ابتدا طوری در اذهام جا انداخت که "یارانه نقدی" مادام العمر است، این در حالی است که این با کل طرح و قانون تصویب شده در تضاد بود. "یارانه نقدی" در واقع حکم کمک هزینه ای برای خانوارها را داشت تا در جریان "جراحی بزرگ" یعنی "هدفمندی یارانه دستگیر خانواده های کم درآمد باشد. قرار بود یارانه نقدی آرام آرام حذف شود، نه آنکه سالها پرداخت آن ادامه داشته باشد.
هدفمندی یارانه ها با این ذهنیت آغاز شد که می تواند به تولید داخلی و بخش صنعت کمک بزرگی کند. می تواند موانع را از جلو پای تولید کنندگان بردارد. اما این طرح صنعت و تولید داخلی را بیش از گذشته به ورطه ورشکستگی کشاند.
حتی کار به جای کشیده شد که وزیر مسکن از تنبل شدن ایرانی های به خاطر یارانه نقدی سخن گفت. عباس آخوندی سال 93 در این باره گفت: «توزیع یارانه، ایرانی ها را تنبل کرده و گاهی باعث شده افراد در شهرهای کوچک دست از کار بکشند.»
قرار بود با حذف آرام و پلکانی یارانه حامل های انرژی قیمت ها واقعی شود، اما عملا با گذشت هفت سال، نرخ هیچ یک از حامل های انرژی واقعی نشده است. دلیل آن هم روشن است دولت در وضعیت اقتصادی کنونی که میراث طرح هدفمندی است جرات حذف یارانه حامل های انرژی را ندارد. دولت در واقع به درستی از نارضایتی و حتی طغیان های اجتماعی هراس دارد.
اکنون هفت سال از اجرای هدفمندی یارانه می گذرد، قیمت حامل های انرژی واقعی نشده است، یارانه نقدی همچنان پرداخت می شود. صنعت و اقتصاد کشور در رکود به سر می برد و دولت به شدت بدهکار است، بدهکاری که بخشی از آن ناشی از هزینه های پرداخت یارانه نقدی است. هفت سال گذشته است و اکنون علی طیب نیا وزیر پیشین اقتصاد در مراسم تودیع خود می گوید: «فرصت مدیریت هزینهها و واقعی کردن هدفمندی یارانه از دست رفته است.»
طیب نیا 4 سال پیش پس از دولت محمود احمدی نژاد وزیر اقتصاد شد و در تمام این چهار سال تلاش کرد مهمترین میراث هدفمندی یارانه ها یعنی "تورم" سرکش را کنترل کند، تلاشی که موفقیت آمیز بود اما هزینه آن سنگین و جبران ناپذیر.
او اکنون پس از 4 سال وزارت بر گور هدفمندی مرثیه می خواند او در تمام این چهار سال از پرداخت یارانه نقدی گلایه کرد و سختی های تامین هزینه های آن گفت.
اکنون هفت سال از اجرای هدفمندی می گذرد، از هدفمندی فقط "یارانه نقدی" آن باقی مانده است. سوال اساسی این است که دولت دوم حسن روحانی برای "یارانه نقدی" چه طرحی دارد. وزیر کنونی اقتصاد تاکنون در این باره طرحی ارائه نکرده است.
روحانی در دولت اول تلاش کرد با طرح هایی همچون خود اظهاری و یا با شناسایی ثروتمندان یارانه نقدی آن ها را حذف کند. آخرین اقدام در سال 95 صورت گرفت که سه میلیون نفر از چرخه دریافت یارانه کنار گذاشته شدند. اما این روند در سال 96 متوقف شد، شاید به خاطر انتخابات و تبعات سیاسی آن.
اما اکنون دولت فرصت دارد تصمیم درست درباره یارانه نقدی بگیرد. اخیرا پرویز فتاح رییس کمیته امداد پیشنهادی در این باره ارائه کرده است. او گفته: «به دولت اعلام کردیم حاضریم متولی پرداخت یارانه باشیم به این صورت که پرداخت یارانه را قطع و اعلام کند هر کس نیازمند دریافت یارانه است، به کمیته امداد مراجعه کند. در آن صورت خود به خود، بسیاری از دریافت یارانه انصراف می دهند و ما اهلیت متقاضیان را بررسی می کنیم.»
در همین رابطه مهدی پازوکی در گفت و گو با فرارو اظهار کرد: «پرداخت یارانه نقدی به شکل کنونی قطعا خطاست. این شیوه هدفمند کردن یارانه ها نیست بلکه توزیع پول است.»
او در ادامه افزاود: «از جمعیت 80 میلیونی ایران بیش از 74 میلیون نفر یارانه نقدی می گیرند. یعنی دولت سالانه حدود 42هزار و پانصد میلیارد تومان یارانه می دهد. پولی که سالانه باید هدف سرمایه گذاری شود از سال 89 توزیع شده است. از سال 89 تا پایان سال94 میزان یارانه نقدی بیش از دو برابر بودجه عمرانی این 5 سال بوده است.»
این کارشناس مسائل اقتصادی اظهار کرد: «این نشان می دهد که ما نه تنها یارانه نقدی را هدفمند نکرده ایم، بلکه با توزیع پول مشکلات بزرگی برای بودجه، اجرای طرح های عمرانی و اشتغالزایی در کشور بوجود آوردیم.»
پازوکی با اشاره به استدلال های دولت محمود احمدی نژاد درباره یارانه نقدی گفت: «متاسفانه به دلیل تبلیغات نامناسب دولت قبل مردم یارانه نقدی را حق قانونی خود می دانند. چندی پیش برای کاری تحققی به کرمانشاه رفته بودم در آنجا یک پزشک که ماهانه 70 میلیون تومان درآمد دارد بارانه 45 هزارتومانی دریافت می کرد با این استدلال که پول امام زمان است و حق ماست.»
این اقتصاددان تاکید کرد که با توجه به نرخ تورم اکنون قدرت خرید با این رقم یارانه نقدی بسیار کاهش یافته است بنابراین مجموعه نظام (سه قوه) باید تصمیم بگیرند که یارانه نقدی به این شکل حذف شود.
او در اینباره پیشنهاد کرد: «فقط به سه دهک پایین جامعه -افراد تحت پوشش کمیته امداد، بهزیستی و دیگر خانوارهای فقیری که توسط وزارت رفاه شناسایی می شوند- یارانه نقدی پرداخت شود. حداکثر تعداد این افراد زیر 24میلیون نفر هستند.»
این کارشناس اقتصادی ادامه داد: «اگر این کار انجام شود می توانیم در مرحله بعد یارانه نقدی را برای این سه دهک افزایش دهیم تا در کاهش فاصله طبقاتی اثر گذار باشد و حق به حقدرا برسد.»
او تاکید کرد: «البته دولت باید کاری کند که با توانمند سازی افراد نیازمند آنها را آرام آرام از زیر پوشش خود خارج کند. آنها باید بتوانند خود کسب درآمد کنند و نیازی به یارانه دولت نداشته باشند. اینکه دولت برای آموزش و بهداشت هزینه کند مناسب است اما توزیع یارانه از بین بردن منابع است.»
این کارشناس مسائل اقتصادی در ادامه از وضعیت بانک اطلاعاتی کشور برای تصمیم گیری های اقتصادی انتقاد کرد و گفت: «براساس گزارش یک گروه پژوهشی در وزارت رفاه 42 درصد از افراد مستمری بگیر کمیته امداد غیر نیازمند هستند. 72 درصد از کسانیکه به عنوان کارگر ساختمانی بیمه شده اند، نیازمند نیستند در واقع اصلا کارگر ساختمانی نبوده اند و ...»