روز 27 تیر پسربچه سنقری همراه با خواهر بزرگترش در حاشیه مزرعه پدرشان سرگرم بازی بود که یک گرگ در حملهای ناگهانی و در غفلت والدینش او را به چنگ آورد و در حالی که کودک در میان آروارههای حیوان درنده دست و پا می زد، گرگ گرسنه او را به بیشهزار کشاند.
به گزارش ایران، دقایقی بعد پدر و مادر کودک نگونبخت که در حال برداشت محصول بودند با فریادهای دخترشان متوجه شدند گرگ،پسرخردسالشان را برده است.
همان موقع زن و مرد، هراسان دست از کار کشیدند و در حالی که پدر با در دست گرفتن یک داس به سوی بیشهزار میدوید، همسرش هراسان رو به روستا رفت تا از مردم کمک بخواهد. ساکنان روستا هم با چوبدستی، داس و بیل هیاهو کنان رو به بیشهزار دویدند.
دقایقی بعد گرگ گرسنه در میان یک بوته زار طعمهاش را بر زمین گذاشت و برای خوردن پسربچه شروع به دریدن او کرد که با هیاهوی روستاییان، متوجه آنها شد و از ترس، پیکر نیمه جان وخونین کودک را رها کرد و پا به فرار گذاشت.
روستاییان پسر بچه را با شکم دریده، ریه و دهان آسیبدیده و سر و تن خونین که از چنگ و دندان حیوان وحشی زخم برداشته بود، به بیمارستان رساندند و پزشکان پس از چند ساعت جراحی او را به بخش مراقبتهای ویژه انتقال دادند. اما با وجود همه تلاشها این کودک دوام نیاورد و ظهر دهمین روز بیهوشیاش تسلیم مرگ شد.
پدر این کودک گفت: «گرگی که پسرم را دریده یک پلاک ویژه به گردن داشت که بتازگی با چند گرگ دیگر از سوی سازمان محیط زیست برای بقای نسل آنها در بیشهزارهای حاشیه روستای بیشهآباد رها شدهاند.»
ساکنان محل هم تأیید کردند یک هفته قبل از این حادثه سازمان حفاظت محیطزیست کرمانشاه تعدادی گرگ را با پلاکهای مخصوص برگردنشان در سطح منطقه رها کرده بود. با پیگیریهایی که اهالی داشتند پی بردند هدف از رهاسازی این گونه از گرگها در بیشهزارهای اطراف روستاها بقای نسل آنها بوده است.
اما اگر برنامه رهاسازی حیوانات درندهای چون گرگ و پلنگ و انواع دیگر جانوران وحشی بدون اجرای برنامههای توجیهی برای ساکنان روستاهای اطراف انجام گیرد و جان و مال این خانوادهها با خطر حمله اینگونه جانوران درنده روبهرو شود، هرگز چنین برنامههایی به نتیجه مطلوب نخواهد رسید. ضمن اینکه بارها شاهد بودهایم که با حلمه خونین حیوانی وحشی به روستایی، ساکنانش بهدشمنی نسبت به این نوع حیوانات برخاستهاند.
کارشناسان محیطزیست هنگام رهاسازی تعدادی گرگ از یکنژاد در محدوده روستای بیشهآباد به آویختن حلقهای به گردن آنها بسنده کردهاند ولی به گفته ساکنان روستای بیشهآباد وقتی یکی از این گرگهای گرسنه با انسانی روبهرو میشود وجود چنین حلقهای نمیتواند از خطر حمله آن جلوگیری کند.
بنابراین برای جلوگیری از خطرات احتمالی که اینگونه حیوانات برای ساکنان روستاها بهوجود میآورند باید پیش از رها کردن انواع حیوانات وحشی مسئولان محیطزیست منابع غذایی موجود در محل رهاسازی را در نظر بگیرند تا به این ترتیب از هجوم درندگان گرسنه به روستاها جلوگیری کنند و گرنه در صورت وقوع حادثهای چون حمله گرگ نشاندار به یک کودک 3 ساله، مردم خشمگین روستایی میتوانند خود عامل کشتار این نوع حیوانات شوند.
آيا به روستاييان هشدار لازم داده شده بود ؟! كار درستي بود كه اين حيوانات نزديك روستا رها شوند ؟!
حداقل در برنامه هاي مستند ديديم كه براي آموزش و پرورش حيوانات وحشي، مربيان بدون اينكه ديده شوند حضور دارند تا حيوانات به ديدن و نزديكي با انسان عادت نكنند !
در مجموعه محيط زيست كسي هست كه براي تكثير و رهاسازي حيوانات و فرهنگسازي و ...برنامه اي داشته باشد ؟!
جواب بچه اي كه زير دندان گرگ درد كشيد، خانواده اي كه داغدار شدند را مي دهيد ؟!
همه جاي دنيا حيوانات براي انسانها خطراتي ايجاد مي كنند ولي اينجا خودمان انها را بلاي جان مي كنيم.
با بلايي كه سر جنگلهاي شمال، ببر سيبري، يوز ايراني و ... آورديد، به درد حمايت از حيات وحش نميخوريد كه هيچ بلاي جان مردم كوه و بيابان هم شديد!!
فقط لحظه اي فرزندان خودتان را در اين صحنه تجسم كنيد تا بدانيد چه بر سر اين خانواده آمد.
- گرگها همیشه در طبیعت هستند و ایا باید اونها را کشت ؟
- چوپانها و مزرعه داران باید و باید همیشه سگ نگهبان داشته باشند
- مراقب باشند سگها ها برای قوی شدن با گرگ جفت گیری نکند کاری که معمولا در برخی روستاها انجام میشه چون نسل دوم آن توله ها به نام گرگاس هستند که بجر صاحب اصلی خودشان دقیقا خلق و خوی گرگ را خواهند داشت . این نکته بسیار مهمه که متاسفانه بدلیل نا آگاهی بسیار هم مورد استقبال برخی از روستائیان قرار داره .
-