bato-adv
کد خبر: ۳۲۲۶۴۳

گفت‌وگو با معلم‌های دوران دبیرستان میرزاخانی

تاریخ انتشار: ۱۴:۱۵ - ۲۵ تير ۱۳۹۶
از دیروز صبح که خبر درگذشت مریم میرزاخانی بر اثر بیماری سرطان در رسانه‌ها منتشر شد تا امروز، یادداشت‌ها و خبرهای زیادی در فضای مجازی درباره او منتشر شده است که فصل مشترک همه آنها ابراز تاسف از مرگ اوست.

به‌ گزارش جام‌جم‌آنلاین، این تاثر و حسرت وقتی بیشتر می‌شود که پای صحبت افرادی می‌نشینیم که او را از نزدیک می‌شناختند؛ افرادی که سال‌‌ها معلمش بوده‌اند و با این نابغه ریاضی سر کلاس درس دبیرستان تیزهوشان فرزانگان تهران خاطره‌ها دارند.

به همین بهانه با «صدیقه پابرجا» معلم هندسه و « جعفر نیوشا» معلم ریاضی مریم میرزاخانی گفت‌وگو کرده‌ایم.

خانم پابرجا حتما خبر فوت مریم را شنیده‌اید؟
بله ... خیلی متاثر شدم. هنوز هم باورم نمی‌شود که به این راحتی او را از دست داده باشیم.

از بیماری ایشان خبر داشتید؟
بله، چند روزی بود مطلع شده بودم اما فکرش را هم نمی‌کردم که بیماری اینقدر پیشرفت کرده باشد.

مریم چند سال شاگرد شما بود؟
دوسال ... من سال اول نظری و سال دوم ریاضی در دبیرستان فرزانگان معلم هندسه مریم بودم.

مریم از همان زمان هم در ریاضی استعداد خاصی از خودش نشان می‌داد؟
از همان سال اول دبیرستان. اولین بار هم مریم را اینجوری کشف کردم که سر کلاس وقتی داشتم برای بچه‌ها مساله حل می‌کردم، دیدم مریم دارد یک کار دیگر می‌کند. رفتم ته کلاس و گفتم مریم تو داری چه کار می‌کنی؟ گفت مساله حل می‌کنم. من برگه‌هایش را که نگاه کردم دیدم مریم در حال حل مساله‌های سال سوم دبیرستان است. 

گفتم مریم تو اینها را حل می‌کنی؟ گفت: بله خانم ... اگر شما ناراحت نمی‌شوید ... پرسیدم چرا؟ گفت: من مساله‌های کلاس اول را بلدم، دوست دارم اینها را حل کنم. بعد گفت الان این مساله‌ای را که شما پای تخته نوشتید و بچه‌ها یک تخته برایش جواب نوشته‌اند تا حل شود، من با یک خط نوشتن به جواب می‌رسم. من خیلی تعجب کردم و گفتم خب تو بیا راه حلت را بگو که مریم هم آمد پای تخته و جواب خودش را نوشت. 

آنقدر این راه حل برایم عجیب بود که همان موقع رفتم دفتر مدرسه و با معلم‌های دیگر مطرح کردم که این دختر یک نابغه است؛ ما یک نابغه توی مدرسه داریم. حتی یادم است سال بعدش، یعنی سال دوم دبیرستان، مریم در یک مسابقه ریاضی در دانشگاه شریف شرکت کرد و به سوالی جواب داد که در دوره فوق لیسانس مطرح بود. به خاطر همین هم 20 هزار تومان جایزه گرفت که آن موقع خیلی زیاد بود.

همان زمان در المپیاد ریاضی شرکت کرد؟
سال سوم بود. آن موقع با وجود اینکه بچه‌های سال سوم دیگر برای المپیاد‌ها نمی‌رفتند اما مریم را معرفی کردند و مریم رفت و مدال طلا گرفت. سال چهارم هم با نمره کامل در المپیاد مدال طلا گرفت و بعد هم که وارد دانشگاه شد.

مریم میرزاخانی را امروز همه دنیا به عنوان نابغه ریاضی می‌شناسند. به عنوان معلم مریم بگویید که این نابغه ریاضی چه خصوصیاتی داشت؟
واقعا همین طور است. مریم مثل صحبت کردن ما، ریاضی حل می‌کرد، یعنی به همین راحتی و روانی ... انگار مساله‌ها خودبه‌خود در ذهن او حل می‌شدند. حتی یادم است که از همان سال اول بچه‌ها به او می‌گفتند مریم تو اینشتین هستی! اما مریم چون خیلی متواضع و فروتن هم بود، هیچوقت به خودش مغرور نمی‌شد یا فکر نمی‌کرد که با بقیه فرق دارد. 

الان هم که خبر فوت مریم را شنیدم خیلی ناراحتم ... مریم واقعا روح بزرگی داشت، اندیشه بزرگی داشت و نه فقط ما که دوستان او بودیم بلکه تمام مردم دنیا او را از دست دادند.

آقای نیوشا شما چه سالی معلم مریم بودید؟
از سال 73 تا 76. یعنی از دوم دبیرستان تا چهارم دبیرستان معلم ریاضی مریم بودم.

شما هم وقتی مریم دانش‌آموزتان بود متوجه نابغه بودن او شده بودید؟
بله ... معلمی نبود که با مریم کلاس داشته باشد و متوجه تفاوت او با بقیه دانش‌آموزها نشود. آن موقع یادم است که مریم با یکی از دوستان همکلاسی‌اش به اسم رویا بهشتی که الان ایشان هم استاد ریاضی است در آمریکا، همیشه در حال حل مساله بودند. دو نفری به دور از بقیه بچه‌ها و هیاهوی کلاس می‌نشستند و مساله حل می‌کردند. 

همیشه از برنامه کلاس جلو بودند و من هم هیچ اصراری نمی‌کردم که با کلاس پیش بروند. اینها اصلا کاری به برنامه کلاس نداشتند. به معلم هم احتیاجی نداشتند و واقعا در سطح بالا ریاضی را می‌فهمیدند و خودشان خودشان را اداره می‌کردند.

شما سه سال معلم ریاضی مریم بودید، از او خاطره خاصی دارید؟
من یک کتابی دارم در مدرسه فرزانگان و در این کتاب، یک مساله‌ای را برای دانش‌آموزان توضیح داده‌ام. این مساله راه حل جالبی دارد که آن را مریم میرزاخانی وقتی دانش‌آموز سال دوم دبیرستان بود نوشته است. من در توضیح این مساله نوشته‌ام: این راه‌حلی که اینجا می‌بینید خانم مریم میرزاخانی نابغه ریاضی ایران در سال دوم دبیرستان نوشته است. یعنی از همان زمان نشانه‌های نبوغ در مریم مشخص بود. او یک استعداد ناب ذاتی داشت.

شما جزو معلم‌هایی بودید که مریم را برای المپیاد ریاضی پیشنهاد کرد؟
خب، مریم نبوغش را به همه نشان داده بود. مریم سال سوم در المپیاد هنگ کنگ مدال طلا گرفت، سال بعدش هم در المپیاد کانادا از 42 نمره امتیاز 42 را گرفت که نمره کامل بود و اولین بار بود که یک نفر این نمره‌ را می‌آورد. بعد هم که به خاطر علاقه‌ای که به ریاضی داشت به دانشگاه شریف رفت و در رشته ریاضی درس خواند. 

بعد هم رفت دانشگاه هاروارد و فوق لیسانسش را گرفت و بقیه مراحل را هم به همین سرعت گذارند... مریم از همان اول یک سروگردن از همه بالاتر بود، فرقی هم نمی‌کرد در چه مقطعی و چه جایگاهی باشد، چه در دبیرستان چه دانشگاه و ... همه جا جلوتر از بقیه بود.

از بیماری مریم باخبر بودید؟
تازه مطلع شده بودم، اما فکر نمی‌کردم که اینقدر پیشرفته باشد، چون معمولا خانم‌هایی که با سرطان سینه درگیر هستند ، عمل می‌شوند و عارضه قابل درمان است. فکرمی‌کردم مریم هم درمان می‌شود اما انگار بیماری خیلی پیشرفته شده و متاستاز کرده بود. الان هم خیلی متاسفم که ما مریم را از دست دادیم ... او واقعا یک نابغه بود، دراین راه هم کسی به او کمک نکرد ، استعداد خودش بود و هیچکس نمی‌تواند مدعی شود که من استعداد ریاضی مریم را پرورش دادم.
bato-adv
مجله خواندنی ها