شرق نوشت:
آقای ترامپ کمتر حرف منطقی میزند، اما از معدود سخنان درستش در زمان مبارزات انتخاباتی این بود که عربستان را به عنوان کانون و گهواره اصلی تولید و صدور تروریسم سلفی به خاورمیانه و جهان نامید. ضمنا خواهان غرامت قربانیان و جبران خسارات فاجعه ١١ سپتامبر از محل ٧٠٠ میلیارد نقدینگی عربستان در آمریکا شده بود.
کنگره آمریکا نیز قانونی را به نام «جاستا» یا «عدالت علیه حامیان اعمال تروریستی» در همین زمینه به تصویب رساند که حتی وتوی اوباما شکسته شد و نتوانست مانع تصویب قاطع آن در کنگره آمریکا شود.
عربستان به این قانون که اصل مصونیت دولتها را نقض میکند، معترض است، اما آمریکا، خصوصا آمریکای ترامپ، گویی کشورهایی را که در طبقهبندی خود حامی تروریسم میداند، از شمول این اصل بینالمللی خارج کرده است.
آقای الجبیر که خودش را یکپا آمریکایی و آشنا با زبان و منش آنان میداند و کوشیده است برای عربستان جایگاهی بینالمللی ابتیاع کند و جنگ یمن را نیز به کلکسیون جنگهای عربستان در افغانستان، عراق، سوریه و لیبی افزوده است، کوشش فراوانی کرد تا بلکه بتواند راهی برای خروج از بنبست «جاستا» بیابد. عربستانی که به عضویت شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد و بامزهتر از آن به عضویت در کمیته برابری جنسیتی ملل متحد پذیرفته شده است، میکوشد با توسل به همان جذابیتها مشکلات دیگر خود را نیز حل کند.
الجبیر با تکیه بر خصومت شدید ترامپ با ایران که قبلا تمایلش را به توسل به زور علیه کشورمان پنهان نکرده بود، کوشید با کیشدادن آمریکا به سوی ایران، هم انتقام خصومت دیرینش را بستاند و هم خودش را در پناه آمریکا از مخاطرات بعدی در امان نگاه دارد. جبیر با توسل به وعده پول که با مزاج ترامپ سازگاری دارد و با توجه به خرید ٨٠ میلیارد دلار تسلیحات قبلی و وعده خریدن ٣٥٠ تا ٤٥٠ میلیارد دیگر در سالهای آینده از او دعوت کرد که به عربستان برود.
پس از دریافت پاسخ مثبت، کوشید از سران کشورهای عرب و اسلامی نیز دعوت کند تا با حضور در اجلاسی در حضور ترامپ و سپس با بحث در میان خودشان، جبهه متحدی برای مقابله و حتی جنگ با ایران تشکیل دهند.
سپس با سرمستی از توفیقی که یافته بود با همان غمزههای ویژهاش اعلام کرد که جنگ را به درون خاک ایران خواهد کشاند و با حملهای از درون خاک پاکستان و شهادت ١٠ مرزبان جوان ایرانی کوشید جدیبودن خودش را نشان دهد. الجبیر، پادشاه پیر و فرزند جوانش را به نمایش گلریزانی به پای ترامپ واداشت؛ از حضور در پای پلکان هواپیما تا تقدیم شمشیر طلا و عباهای جواهرنشان تا کشتی تفریحی. الجبیر پادشاه پیر و ترامپ و السیسی رئیسجمهور مصر را به نمایش مسخره دستگذاشتن بر گویی بلوری به شیوه جادوگران باستانی واداشت و از جیب میزبان سخاوت بسیار نشان داد.
از بخت بد، روز نمایش همزمان شد با همان روزی که نتیجه انتخابات ایران اعلام شد و روحانی با شعار صلح و اعتدال و عقلانیت و دیپلماسی به جای جنگ، با رأی بسیار بالای مردم انتخاب شد. انتخابات ایران از لحاظ ابراز اعتماد به روحانی -که قول رفع تحریم و مسالمت و رفاه داده است- پاسخی جدی به آمریکا بود که در کشوری که بویی از دموکراسی و نقش و سهم مردم نبرده و در میان سران کشورهایی که شناختی از دموکراسی ندارند، چگونه ایران را خطر صلح در منطقه مینامد.
این امر واکنش شدیدی در میان مطبوعات آمریکا برانگیخت. زمانی که ترامپ سفر دلخواه الجبیر را به پایان رساند و از عربستان خارج شد، جنایت بزرگ دیگری از سوی جوان لیبیاییِ سلفی در منچستر موجب قتل جوانان بریتانیا شد که در ادامه سفر ترامپ به میان سران ناتو و سپس گروه هفت بر جمع آنان سایه افکند و یادآور میلیاردهادلاری بود که عربستان در اروپا و آمریکا تا مصر و لیبی و پاکستان و اندونزی و ترکیه صرف تربیت جنگطلبان وهابی کرده است و «جاستا» نیز هنوز مانند شمشیر داموکلوس بسته به مویی بر فراز سرش آویزان است.
با همه این احوال میتوان این امتیاز را به الجبیر داد که به دلیل مذاکره مستقیم با همه طرفهای درگیر، این توانایی را داشته است که گروه بزرگی شامل بیشترین کشورهای اسلامی جهان را در مجمعی با شعار مخالفت با ایران زیر لوای شخصیت نامطمئنی مانند ترامپ گرد هم آورد.
ایران با پرهیزی خودخواسته و با وجود آنکه از مذاکره مستقیم برای نیل به برجام نتیجه نسبی گرفته است، ادامه مذاکره مستقیم با آمریکا را مجاز نمیداند.
این در حالی است که ایران و آمریکا در مبارزه با طالبان و داعش، کمک و حتی همکاری چندجانبه که شامل ترکیه و روسیه هم باشد، اشتراک منافع دارند و میتوانند با مذاکره و جلب اعتماد متقابل به ایجاد آرامش و مسالمت در سوریه و لبنان و افغانستان و عراق و رفع سوءتفاهمهای مواقع اضطراری کمک کنند. خصوصا اینکه آمریکا به هیچ وجه مایل نیست در باتلاق دیگری در خاورمیانه درگیر شود.
اخیرا به مناسبت درگذشت ژبینیو برژینسکی مشاور امنیتی پیشین کاخ سفید از قول او اعلام شد که پس از حمله روسیه به افغانستان آمریکاییها خشنود شدند و برژینسکی گفته بود که اکنون روسیه وارد ویتنام خودش شده است که درست هم میگفت و منجر به فروپاشی شوروی شد. منظور این است که آمریکا میداند که دیگر نباید خود را به آنگونه باتلاقها بکشاند، بلکه از باتلاق به عنوان ابزاری برای به کام خود کشیدن دیگران با اهرم درگیری در جنگهای فرسایشی، بهره جوید.