مسئله بعدی، خلافگوییهای قالیباف است. ایشان آمار و ارقام خلاف واقع را
مطرح میکند که من تعجب میکنم چطور از زبان ایشان بیان میشود.
به گزارش شرق، محمدباقر قالیباف شهردار تهران در حالی در مناظرهها و میتینگهای انتخاباتی عملکرد دولت روحانی را به باد تندترین انتقادات گرفته است که عملکرد ١٢ساله او و اصولگرایان در شهرداری تهران از سوی فعالان سیاسی و متخصصان شهری با سؤالات و ابهامات زیادی روبهروست. با مرتضی الویری شهردار اسبق تهران درباره عملکرد قالیباف و راستیآزمایی شعارها و وعدههایی که مطرح کرده صحبت کردیم که ماحصل آن در پی میآید.
شما سابقه مدیریت شهری را در کارنامه خود دارید، با توجه به مطالبی که آقای قالیباف در مناظرهها مطرح میکند، آیا اساسا با این عملکرد در حوزه مدیریت شهری، قابلیت مدیریت کشور را دارد؟
در یک کلام بگویم که مدیریت آقای قالیباف، کشور را به قبل از سال ٩٢ باز خواهد گرداند. اولا عملکرد ایشان در شهرداری تهران نامطلوب و نامناسب است و با توسعه پایدار فاصله زیادی دارد. مطلب دوم هم خلافگویی ایشان در ذکر اعداد و ارقام است. درباره قسمت اول باید بگویم که عملکرد ایشان در شهرداری موجب تعهد سنگینی برای شهرداری شده است.
یعنی آینده شهر را ایشان پیشفروش کرده است. بر مبنای اطلاعات و آماری که وجود دارد، بدهیهای شهرداری تا ٦٠ هزار میلیارد تومان گفته شده است.
اما بدهیهای احصاشده به پیمانکاران، سیستم بانکی و سایرین، دستکم ٣٦ هزار میلیارد تومان است. همچنین شهرداری در بسیاری از مواردی که در سند چشمانداز پیشبینی شده بود و بايد براساس طرح جامع مصوب سال ٨٦ در آن مسیر حرکت میکرد که از این مسیر منحرف شده است.
قالیباف در حوزه فضای سبز شهری، آلودگی هوا، حملونقل شهری، شهرسازی و نظایر آن عملکرد مناسبی نداشته است.
مسئله بعدی، خلافگوییهای قالیباف است. ایشان آمار و ارقام خلاف واقع را مطرح میکند که من تعجب میکنم چطور از زبان ایشان بیان میشود. یا ایشان از مجموعهای که مدیریت میکند، اطلاعی ندارد یا آنکه خلاف میگوید. بهعنوان مثال وقتی ایشان در مناظره میگوید زبالههای تهران تبدیل به برق میشود، بعید میدانم از واقعیت مطلبی که میگوید خبر نداشته باشد.
واقعیت این است که از هشت هزار تن زبالهای که در تهران تولید میشود، یک واحد ٢٠٠تنی در کهریزک موجود است که در حال تولید برق با راندمان پایین است. بنابراین اگر این واحد در بهترین حالت ممکن کار کند، فقط دوونیم درصد زباله تهران را به برق تبدیل میکند و این میزان برق حداکثر میتواند برق کهریزک را تأمین کند.
به آقای قالیباف پیشنهاد میکنم به مدت ٢٤ ساعت مجموعه جمعآوری زباله کهریزک را از برق سراسری قطع کنند، ببینیم این واحد تولید برق زباله میتواند برق واحد کهریزک را تأمین کند یا نه؟ در زمینه بهکارگیری مذاهب دیگر در شهرداری، ایشان یک نمونه ارائه دهد که حتی در مدیریت میانی به کار گرفته شده باشند.
درباره جوانگرايی، نهتنها انجام نشده بلکه برخی از بازنشستههای ناجا و نیروی نظامی در پستهای کلیدی شهرداری منصوب شدهاند که گزارش بازرسی کل کشور درباره حدود صد نفر از آنان موجود است. من تصور میکنم اصولگراها همانطورکه از رأیدادن به احمدینژاد پشیمان شدند، از رأیدادن به قالیباف هم پشیمان خواهند شد.
به دلیل اینکه متأسفانه در این آمار و ارقام و مطالبی که از جانب ایشان طرح میشود، صداقت وجود ندارد. ایشان کپیبرداریهای ناشیانهای از دو واقعه تاریخی دارند؛ یکی بگمبگمهای احمدینژاد در سال ٨٨ است.
تصور ایشان این است که جامعه هنوز به صورت سال ٨٨ است که تحتتأثیر بگمبگمها قرار بگیرد. نکته دیگر کپیبرداری از نسخه وارداتی آمریکایی است که در جریان والاستریت و بحث یک درصد و ٩٩ درصد رخ داده است. حالا ایشان یک درصد را به چهار درصد تبدیل کرده است.
میخواهم بگویم دوران هر دو این موارد سپری شده است. در همین چند روز میتوان موارد متعددی از خلافگوییهای ایشان را فهرست کرد. ایشان از تلویزیون بیان میکند که در شهرداری تهران از اقوام و مذاهب مختلف یا جوانان در پستهای مدیریتی استفاده کرده است.
کسانی که داخل شهرداری هستند، گواهی میدهند که حتی یک مدیر از اقلیتهای مذهبی یا اهل تسنن در شهرداری وجود ندارد. یا در زمینه بهکارگیری جوانان میبینید که نهتنها این کار انجام نشده، بلکه به جای آن از بازنشستگان نیروهای مسلح استفاده شده است و به موجب گزارش سازمان بازرسی کل کشور، حدود صد بازنشسته نیروهای مسلح را به صورت غیرقانونی در ردههای بالای مدیریتی شهرداری استخدام کرده است.
این در حالی است که بسیاری از نیروهای کارآمد شهرداری که هم تخصص و هم تجربه داشتند کنار زده شدهاند.
فکر میکنید آقای قالیباف با این رویکرد، به دنبال جذب رأی چه لایهای از جامعه است؟
من تصور میکنم آقای قالیباف تنها شانس احتمالی خود را میآزماید. چون میداند که راه شهرداری از این پس بر او بسته است. حتی اگر تمام ٢١ عضو شورای جدید هم اصولگرا باشند، قالیباف بهلحاظ قانونی امکان تداوم کار در شهرداری را ندارد.
نکته دوم این است که اگر نتواند شانس خود را در ریاستجمهوری امتحان کند، بهواسطه عملکردی که از خود در شهرداری به جا گذاشته، بايد منتظر محاکمه در محاکم قوه قضائیه باشد. بنابراین قالیباف با تمام توان به دنبال یک شانس ضعیف است که در حوزه ریاستجمهوری برای خود قائل است.
برخی معتقدند حملات تند و تیز آقای قالیباف علیه دولت به خاطر فضاسازی برای گریز از نقد عملکرد ایشان در شهرداری انجام میشود.
من هم همین اعتقاد را دارم. درباره آقای احمدینژاد اگر یادتان باشد، زمانی که در شهرداری تهران بود، ٣٤٠ میلیارد تومان هزینه فاقد سند و غیرقانونی داشت و قرار بود مورد بررسی قرار گیرد. اما به محض اینکه او بهعنوان رئیسجمهور انتخاب شد، عملا آن پرونده به محاق رفت و نادیده گرفته شد. آقای قالیباف هم فکر میکند اگر در ریاستجمهوری جای بگیرد، پرونده تخلفات شهرداری به کنار خواهد رفت.
اصولگرایان هم گویا اقبالی به قالیباف ندارند و بین دو گزینه رئیسی و قالیباف، رئیسی را ترجیح میدهند.
من نمیتوانم از ناحیه اصولگراها حرف بزنم، چون اطلاع دقیقی ندارم. اما به نظر من یک اصولگرای واقعی طبیعتا بايد در قبال صداقت و راستگویی یک نامزد حساسیت داشته باشد.
نامزدی که دراینباره صداقت نداشته باشد، نمیتواند اصولگرای خوبی باشد. بنابراین کافی است که یک اصولگرا به مسائل خلاف واقع که قالیباف میگوید، توجه کند. اگر اصولگرایان به این مهم درباره احمدینژاد توجه میکردند، وضع بهگونهای دیگر بود.
فکر میکنید شورای شهر آینده میتواند به بررسی دقیق عملکرد ١٥ساله اصولگرایان، از جمله ١٢ سال شهرداری آقای قالیباف ورود کند؟
این یک قصه پرغصه است که قلب من را میآزارد. اینکه چرا با افرادی که تخلفات قانونی آنها اظهر منالشمس است - مثل آقای احمدینژاد- برخورد نمیشود. همین فرمول و نگرانی را هم درباره آقای قالیباف دارم.