درحالي فضاي انتخابات با مشخصشدن کانديداي دوازدهمين دوره رياستجمهوري روزبهروز گرمتر ميشود که آشفتگي در اردوگاه اصولگرايان همچنان ادامه دارد.
به گزارش وقایع اتفاقیه، مصداق اين جملات تناقضي است که در اظهارات اخير محمدرضا باهنر، دبيرکل جبهه پيروان خط امام و رهبري با مصطفي ميرسليم، نامزد اصولگراي اين دوره، به چشم ميخورد. تشتتي که غلامحسين کرباسچي، دبيرکل حزب کارگزاران نيز معتقد به آن است و ميگويد: «وحدت اصولگرايان بر سر يک نامزد بعيد است.»
«به نظر ميرسد ميرسليم تا روز انتخابات باقي نميماند چون مؤتلفه اين اطمينان را به آيتالله موحدي دادهاند که مقابل جمنا نيستند.» اين جملات را ديروز باهنر به ايلنا ميگويد و از سوي ديگر، ميرسليم در پاسخ به اين سؤال که ابراهيم رئيسي و محمدباقر قاليباف در عرصه انتخابات حضور دارند؛ بنابراين اگر از شما خواسته شود به نفع کسي کنارهگيري کنيد چه اقدامي انجام ميدهيد، با صراحت توضيح ميدهد: «کسي جرأت ندارد از من درخواست کنارهگيري کند.»
او حتي بهصورت جدي سفرهاي انتخاباتي خود را آغاز کرده و امروز به مازندران ميرود. آنها حتي نسبت به همحزبيهاي خود انتقادات جدي دارند که البته در نوع خود حرکت مثبتي است؛ بهعنوان مثال، ميرسليم در پاسخ به اين سؤال که در رسانهها مطرح شده، شما نامهاي در مورد تخلفات قاليباف نوشتهايد درباره چه مواردي بوده و به کجا رسيده است، ميگويد: «در رابطه با شکايت از قاليباف در ذات وجود من نهفته است که نميتوانم با تخلف کنار بيايم و هيچ فرقي نميکند. موارد مختلفي از خلاف و اشکال پيش آمده که نسبت به آنها حساسيت نشان دادهام و بهعنوان عضوي از حزب پيگيري کردهام. در درجه اول بهعنوان عضوي از مجمع تشخيص مصلحت نظام پيگير تخلفات بودهام و در روزهاي اول سرکارآمدن قاليباف او به منزل من آمد و با او صحبت کردم و خيرخواه بودم و در اسفند ۱۳۹۳ به او گفتم که در شهرداري خلافهايي صورت ميگيرد که قاليباف پاسخ داد؛ دست روي دلم نگذار واويلاست! به او گفتم بايد آنها را درست کني و اعمال بايد درست انجام گيرد. اگر اين کار صورت نگيرد به ضرر مردم تمام ميشود و چه از طرف من و چه از طرف برادر من باشد هيچ فرقي نميکند.»
به هر حال ميرسليم مصرانه پاي تصميم خود ايستاده، اين درحالي است که به گفته رضا روستاآزاد، عضو شوراي مرکزي جبهه مردمي (جمنا)، «براي اينکه تجارب تلخ گذشته پيش نيايد، از دو نامزد اصلي انتخابات دوازدهمين دوره رياستجمهوري (قاليباف و رئيسي) به اضافه ميرسليم امضا گرفتيم و آنان متعهد شدند به سود ديگري کنار بروند تا پيروزي در انتخابات محقق شود.» او در توضيح بيشتر ميگويد: «در صورت اقبال و گرايش مردم که از طريق نظرسنجي (پس از مناظرهها) قابل احصاست بايد نامزدي که اقبال کمتري دارد به نفع نامزدي که اقبال بيشتري دارد کنار برود تا مثل گذشته، آرا شکسته نشود.»
اصلاحطلبان انعطافپذيري خوبي دارندروستاآزاد با يادآوري اتفاقات سالهاي گذشته در جناح اصولگرايان ميافزايد: «نبود انعطافپذيري نامزدها براي کنارکشيدن از صحنه انتخابات به سود نامزد ديگر در انتخابات دوره يازدهم رياستجمهوري، موجب ريزش آرا درباره يک نفر شد؛ بنابراين بايد انعطافپذير بود؛ چيزي که در جناح مقابل بهخوبي وجود دارد که نمونه آن کنار کشيدن آقاي عارف به سود روحاني و ريختن گلدان آراي عارف در سبد آراي روحاني بود. اين حرکت منجر به پيروزي روحاني در انتخابات شد.»
اگرچه خيلي از راستگرايان به اين معتقد هستند که چنددستگي موجب اختلاف و عدم تحقق اهداف در کار گروهي ميشود بااينحال، مروري بر اظهارات آنها نشان ميدهد اعتقادشان چندان راسخ و البته جمعي نيست؛ بهعنوان مثال همين عضو جمنا ميگويد: «تشتت آرا، نزاع و عدم انعطافپذيري سم مهلکي است که بايد از آن پرهيز کرد.» هرچند ميزان اميدواري آنان با اين همه اختلاف و نبود وحدت ستودني و قابل تأمل است زيرا روستاآزاد ميگويد: «چنانچه در انتخابات 29 ارديبهشت پيروز نشويم، تازه شروع کار ماست و خود را براي رقابتهاي سياسي آينده با پشتوانه مردمي آماده خواهيم کرد.»
اغلب چهرههاي سياسي اصلاحطلبان آشفتگي اصولگرايان را عاملي براي پيروزي نامزد مورد حمايت خود ارزيابي ميکنند. غلامحسين کرباسچي از جمله اين افراد است که در اينباره پيشبيني کرده و به يکي از روزنامههاي صبح گفته است: «هيچيک از کانديداهاي اصولگرايان به نفع ديگري کنارهگيري نخواهد کرد.»
اما نقل سخنان باهنر و ميرسليم و ميزان تضاد ميان آنها موضوعي است که جاي تأمل دارد و نميتوان از آن بهسادگي گذشت. در واقع، «وحدت جمعي» براي آنها در چند سال گذشته به آرزويی دستنيافتني تبديل شده است، نکتهاي که در سوي ديگر ميدان يعني در بين اصلاحطلبان يک رويه و حفظ آن تلاش هميشگي است، همان نکتهاي که اصولگرايان نيز معترف به آن هستند. بااينحال، ميزان پراکندگي آراي اصولگرايان فراتر از تصور است زيرا 25 روز ديگر انتخابات برگزار ميشود اما آنها همچنان از نامعلوم بودن نامزد نهايي حرف ميزنند. به گفته باهنر «درباره آقايان رئيسي و قاليباف علاقهمنديم با هم رقابت کنند تا نامزد نهاييمان مشخص شود اما آنها رقابتشان موجب اختلاف نشود و رقابت اصلي را تحت شعاع قرار ندهد. رقابت آنها بايد درونگفتماني باشد.»
معرفي کانديداي نهايي، 4 روز مانده به انتخاباتنامشخص بودن کانديداي اصولگرايان در گفتوگوي يک عضو ستاد مرکزي جمنا نيز پيداست. به گفته رضا روستاآزاد، «تصميم جمنا درباره حضور يک يا دو کانديدا پس از مناظره دوم اعلام ميشود. يک روز بعد از اين مناظره، نظرسنجي کشوري مورد بررسي قرار ميگيرد و در روز بعد از آن تصميمگيري جمنا درباره حضور يک يا دو کانديدا در انتخابات بهطور رسمي اعلام ميشود.» با توجه به اين اظهارنظر، کانديداي نهايي اصولگرايان چهار روز مانده به روز انتخابات معرفي خواهد شد. از سوي ديگر، به نظر ميرسد تنها اميد آنها دو مرحلهاي شدن اين انتخابات است زيرا روستاآزاد در ادامه اظهاراتش توضيح ميدهد: «نظرسنجيها تاکنون بيانگر اين است که انتخابات دو مرحلهاي خواهد بود و در دور اول رأي غالب نداريم.» در اين ميان، عدهاي از اردوگاه راستگرايان هم به آراي خاکستري دلخوش کردهاند که به عقيده دبيرکل حزب کارگزاران «آرای خاکستري به حساب نامزدهاي اين جناح، واريز نخواهد شد.»
اما اين همه ماجراي اردوگاه اصولگرايان نيست. آنها نهتنها نميتوانند به وحدت درباره يک نامزد براي رياستجمهوري برسند که به مرور زمان در سالهاي اخير بزرگان جمع خود را هم نامحسوس يا محسوس از دست دادهاند. «علي لاريجاني»، «علياکبر ولايتي»، «محمدعلي موحديکرماني»، «حجتالاسلام ناطقنوري» و «مرحوم آيتالله مهدويکني» تنها چند نمونهاي هستند که يا خود را از راستگرايان جدا يا همچون مرحوم مهدويکني در هنگام فعاليتهاي اين جناح سکوت اختيار کردند. حالا نواصولگرايان بيتوجه به نصايح و عقايد بزرگان طيف سياسي خود، تختگاز راه خود را ادامه ميدهند. اينکه اين راه و رويه به کجا و به چه سمتي پيش خواهد رفت، موضوعي است که خودشان هم نميدانند. شايد گره کار آنها در دست يک ناجي سياسي است که تاکنون از دل آنها برنخاسته است.