یادداشت دریافتی- نوید ناصری؛ با سلام خدمت عزیزان خبرگزاری وزین فرارو
به عنوان شخصی که همیشه فرارو و مطلب مختلف آن را دنبال میکنم لازم دیدم در مورد مستند ضد عشق چند نکته ای را خدمتتان عرض کنم، اگر ممکن بود این مطلب را در سایت قرار دهید تا نظر کاربران دیگر را هم در مورد آن بدانیم.
اول باید بدانیم به چه سبکی نامه رپ را اطلاق میکنیم، رپ در تعریف لغوی به معنای "صحبت کردن در قالب شعر و همراه با ریتم" است که شروعِ آن از خیابان های آمریکا و در اعتراض به تبعیض نژادی و نابرابریهای اجتماعی بوده است.
رپ به مانند هر سبک دیگری در آغاز مخاطب های خاص خود را داشته اما به خاطر توانایی در انتقال مفهوم و هدف هنرمند و آزادی در بیان کلمات رفته رفته به محبوبیت رسیده.
صحبت در مورد تاریخچه رپ خود به تنهایی بحث مفصلی است که از حوصلهٔ این یادداشت خارج است.
رپ در ایران از حدود سال ۱۳۸۲ به محبوبیت و شناخت رسید و کم کم بالغ شد، اگر به موسیقیهای سالهای دور رپ فارسی توجه کنید به جز الفاظ رکیک و اشعار ضعیف و پر از نفرت و کینه چیزی نخواهید شنید، اما خیلی زود یعنی در سالهای ۸۴ و ۸۵ رپ فارسی شروع به پوست اندازی کرد و مضامین اجتماعی و فرهنگی به آن وارد شد، هنرمندانی به این عرصه وارد شدند که دغدغه های اجتماعی داشتند اما از طبقات مختلف جامعه بودند.
علت اینکه رپ خیلی زود در میان جوانان دههٔ ۷۰ و بعد هم در بین افراد با سنین مختلف به محبوبیت رسید این بود که بی پرده از مسائلی صحبت میکرد که همه به چشم میدیدیم اما کسی با زبان ساده به آنها نمی پرداخت، ما در ایران گویا همیشه با خودمان تعارف داشتیم و از زشتیها و کاستیها صحبت نمیکردیم، اگر هم صحبت میکردیم در قالب همایشهای دولتی پر هزینه و با ادبیاتی لفظ قلم و شعاری بود که هرگز مشکلی را حل نمیکرد.
من به عنوان جوانی که متولد دهه ۷۰ هستم و با سبک رپ، البته با مضامین پر محتوای آن بزرگ شده ام نکات بسیار خوب، اخلاقی، سازنده و به درد بخوری که هرگز در مدرسه به آنها پرداخت نشد آموختم.
در مورد رپ و دقیق تر در مورد سبک دیس لاو و آن چیزی که در مستند شما به عنوان آسیب اجتماعی معرفی شد چند نکتهای باید مطرح شود:
۱. آهنگهایی که در مستند بیست و چند دقیقه ای پخش شدند به جز یک یا ۲ تا، از خوانندگان بسیار گمنام و ضعیفِ این سبک بودند که اصلا به آن چیزی که آنها میخوانند رپ گفته نمیشود و با استاندارد موسیقی حتی در ایران هم فاصلهای چند هزار کیلومتری دارد، ای کاش وقتی به چنین موضوع مهمی پرداخته میشود با یک نگاه کارشناسانه تر این امر صورت گیرد.
۲. اگر این سبک دارای ویژگیها و جنبه های منفی است، جنبه های مثبتی هم دارد که حتی به یکی از آنها هم اشاره نشد.
۳. اگر رپ را کنار بگذاریم، زیر سوال بردن عشق و متلاشی کردن آن اول در موسیقی وطنی خودمان و خوانندگان ضعیف داخلی که نه از نعمت صدا برخوردار بودند و نه موسیقی گوشنوازی مینواختند آغاز شد و سلیقه مخاطب به شدت تحت تاثیر این اتفاق قرار گرفت.
۴. اگر بی طرفانه نگاه کنیم در سالهای اخیر آهنگهای بسیار کمی با فحشهای رکیک و یا فضای غیر اخلاقی واردِ بازار موسیقی شدند و این تغییر کاملا محسوس است.
۵. خواه ناخواه هنر جامعه تحت تأثیر شرایطِ موجود است و در مورد ارتباط میان دختر و پسر نگاه قدیمی و بسیار بیمار مدارس، آموزش و پرورش، صدا و سیما و اکثر مسوولان مربوط به این امر، جوانان را چنان محدود کرده که نه آموزشی برای ارتباط چه از لحاظ کلامی، چه رفتاری و چه جنسی میبینند و نه فضای سالمی برای انجام این معاشرتها موجود است، پس ناگزیر این مدرن شدن به خاطر محدودیتهای موجود دردسرهای غیر قابل جبرانی به بار میآورد.
۶. جناب آقای رسول مرشدلو در مورد یکی از آهنگ هایی که پخش شد و البته هیچ ربطی به بخش دیس لاو نداشت و در دسته هیپ هاپ قرار میگرفت فرمودند که این موسیقی غیر قابل گوش کردن است، و متاسفانه اولین آفتِ ما همین است، که به سلایق احترام نمیگذاریم، گروه تیک تاک اگر مورد پسند نسل جوان نبود قطعاً تا این حد محبوب و پرطرفدار نمیشد، جدا از این مساله که محتوای موسیقی درست است یا غلط این سبک بسیار محبوب است و اگر آسیبی به همراه دارد، برای درمان آن اول باید درد را بفهمیم، مهمتر از همه بپذیریم و سپس با دیدگاه علمی و نه به طور قهری در صدد جبران برآییم.
۷. در سال ۸۶ زمانی که سریال نرگس از صدا و سیما پخش میشد یک فیلم خصوصی از یکی از بازیگرانِ این سریال پخش شد و مردم هم بدون توجه به عواقب آن، تکثیرش میکردند، اگر خاطرتان باشد در همان زمان آهنگ سیدی رو بشکن از یاسر بختیاری به بازار آمد که تاثیر شگرفی در توقفِ این اتفاق داشت.
۸. در ادبیات کهن فارسی که بسیار غنی است و از افتخارات این مرز و بوم محسوب میشود همیشه صحبت از عشق بوده و شعرای ما به زیباترین شکل ممکن عشق و احساس را به نظم در آورده و سروده اند، اما امروز ادبیات جامعه متفاوت است، کلماتی که در صحبتهای روزمره به کار میروند متفاوت است، ادبیات کوچه و خیابان عوض شده، پس مطمئناً ادبیات قرن ۵ یا ۷ هر چند که احترام بسیار زیادی برای آن قائلم اما نمیتواند ادبیات قالب در موسیقیهای امروزی باشد.
۹. در مورد همین ادبیات غنی، آیا در مدارسِ ما در کلاسهای ادبیات و زبان فارسی به غیر از این که نکته کنکوری و معنی کلمات بیان شوند، حرفی از عشق نهفته در اشعار حافظ، سعدی، مولانا، پروین اعتصامی، فریدون مشیری و ... گفت میشود؟
۱۰. در مورد اشعار و آهنگهای زیبایی که پخش شد و مربوط به دوران قبل از انقلاب اسلامی بودند و کارشناسان برنامه در مورد آنها صحبت کردند، آیا امروز فرصتی برای تولید محتوا و موسیقی با آن فضا فراهم است؟ آیا یک نفر از آن خوانندهها یا شعرا اجازهٔ فعالیت در ایران را دارند؟
در پایان برای جمع بندی باید عرض کنم که نگاه آسیب شناسانه باید در کنار نگاه واقع بینانه و سازنده باشد، هیچ سبک موسیقی الزاماً سیاه یا الزاماً سفید نیست، در این طیف خاکستری بدون تعصّب باید برسی کنیم و از فرصتهای موجود بهره ببریم که این وظیفهٔ خطیر بر عهدهٔ نهادهای فرهنگی است که تا امروز بسیار ضعیف عمل کرده اند.
موسیقی دهه 80 میلادی رو با موسیقی امروز مقایسه کنید تا ببینید رپ و هیپ هاپ و مثلا هنرمندان پاپ استار چه گندی به موسیقی زدن.
اولین رپی که شنیدم از یاس بود، درباره بازیگر سریال نرگس، یه بخشش این بود:
تو که حاضری خودتو بکشی واسه حسین ....