روزنامه کیهان نوشت: «بهمن فرمانآرا طی یادداشتی در یکی از نشریات زنجیرهای، سیل انتقاداتی که به جایزه اسکار فیلم «فروشنده» شده بود را «مزخرفات صد تا و یه غاز» خواند و ضمن حسود خواندن منتقدان، نقد آنها را به گزند و شرارت تعبیر کرد!»
این روزنامه در ادامه نوشت: «فرمانآرا برای منطقی دانستن جایزه فیلم «فروشنده»، از فیلم «شازده احتجاب» خودش در سومین جشنواره شاهنشاهی فیلم تهران مثال آورده که گویا در آن زمان هم «منتقدان و حسودان» جایزه وی را فرمایشی و سفارشی خوانده بودند!
این در حالی است که جشنواره فیلم تهران اساسا یک جشنواره فرمایشی بود که طی ۶ دوره در سالهای ۱۳۵۱ تا ۱۳۵۶ از سوی دفتر مخصوص فرح پهلوی برگزار شد و اتفاقا دورهای که فیلم فرمانآرا یعنی «شازده احتجاب» جایزه بهترین فیلم را دریافت کرد، یکی از پرحاشیهترین دورههای آن محسوب شد که اغلب نشریات داخلی و خارجی در آن زمان به سفارشی بودن جایزه اول جشنواره برای فرمانآرا اشاره کردند. در آن زمان فرمانآرا از کارگزاران درباری به شمار میرفت؛ چرا که پس از مدتی کار برای برادران اخوان (از وابستگان دربار) و یک دوره خوشخدمتی در تلویزیون شاهنشاهی و تهیه و اجرای برنامهای ظاهرا سینمایی (که در آن حتی به تجلیل از فیلم ضد اسلامی «محلل» نیز پرداخت) قرار بود برای مدیریت تولید موسسه فیلمسازی اشرف پهلوی و شوهر سومش مهدی بوشهریپور موسوم به «شرکت صنایع گسترش سینمای ایران» دعوت شود!
از همین روی وقتی فیلم ضعیف «شازده احتجاب» که نوشته یکی از خبرچینان ساواک به نام هوشنگ گلشیری بود، در حضور فیلمهای قویتری مانند «نگهبان شب» (لیلیانا کاوانی) و «جاگرنات» (ریچارد لستر) و ... (که در همان جشنواره سوم فیلم تهران شرکت داشتند) جایزه بهترین فیلم را گرفت؛ اگر چه اغلب کارشناسان و منتقدان سینما در بهت و حیرت فرو رفتند، اما آنها که با ساز و کار و سازمان جشنواره مذکور آشنایی داشتند، چندان متعجب نشدند؛ چرا که مانند ۲ سال قبل همچنان یکی از وابستگان دربار به نام عبدالمجید انصاری، وزیر مشاور و رئیس سازمان برنامه شاه (که هیچگونه سابقه سینمایی نداشت) در هیات داوران جشنواره حضور داشت. وی تنها فردی بود که علیرغم هرگونه اطلاعات و صبغه سینمایی در هر ۶ دوره جشنواره فیلم تهران عضو هیات داوری آن قرار گرفت!
سفارشی بودن جایزه فیلم «شازده احتجاب» بیش از حد واضح و روشن بود، از همین روی در دوره بعد جشنواره یاد شده، بسیاری از سینماگران برجسته، دیگر دعوت جشنواره را برای حضور در هیات داوری نپذیرفته و اعتبار این هیات نزول چشمگیری پیدا کرد اما همچنان وزیر شاه در آن حضور داشت!
حالا فرمانآرا به قول معروف «شاهد از غیب» آورده و برای اثبات حقانیت اسکار «فروشنده» از جایزه فرمایشی فیلم «شازده احتجاب» در زمان شاه مثال آورده و در واقع ناخواسته برای ادعای منتقدان مصداق آورده است!
اما در اینجا یک بار دیگر بداخلاقی متوجه نشریات زنجیرهای و افراد مورد وثوقشان است که بر خلاف ادعاهای شداد و غلاظ خود معمولا هیچ نقد و انتقادی را برنتابیده و با سخیفترین کلمات و عبارات آنها را خطاب میکنند و این بار از زبان یک وابسته دربار شاه که آن هم به تبهکارترین جناح رژیم یاد شده یعنی اشرف پهلوی (سرکرده باندهای مخوف قاچاق مواد مخدر) سرسپرده بود، منتقدین جایزه یک فیلم را حسود و شرور میخوانند!»