فرارو- ربزش غم انگیز ساختمان تجاری کهن سال "پلاسکو" در تهران، ایران را تکان داد. شاید پس از فاجعه بم این اولین بار است که اینگونه ایران از حادثه ای تکان می خورد. سه روز است که هیچ خبری غیر از فاجعه چهار راه استانبول خریدار ندارد. حتی آغاز عصر ترامپ نیز نتوانست کوچکترین تاثیری در کاهش توجه افکار عمومی ایران به این واقعه تلخ داشته باشد. در روز سوم پس از فاجعه افکار عمومی بیش از هر چیز نگران آینده است، نگران ریزش های تازه است، نگران ویرانی های قریب الوقوع است.
به گزارش فرارو، روزنامه های روز شنبه تهران با تیتر، عکس و گزارش و یادداشت های مفصل همگی به ماجرای آتش سوزی ساختمان پلاسکو پرداخته اند، حتی روزنامه های ورزشی نیز یا کل صفحه و یا بخشی از صفحه اول خود را به این ماجرا اختصاص داده اند. اتفاقی که در هنگام درگذشت آیت الله هاشمی کمتر دیده شد.
تیترهای احساسی برای آتش نشان ها، گزارش های انتقادی درباره مسئولان و برخی از مردم که در کار امداد رسانی به حادثه در ساعات اولیه آن اخلال ایجاد کرده بودند در روزنامه های امروز شنبه به چشم می خورد.
هنوز با وجود گذشت بیش از 48 ساعت از وقوع فاجعه اما بیشتر اخبار حول این اتفاق قرار دارد. در روزهای گذشته آنچنان واکنش ها فراوان بوده است که نمی توان به بسیاری از آن ها پرداخت. این حادثه با وجود این که در ظاهر ماهیتی اجتماعی و اقتصادی دارد اما حاشیه های پیرامون آن ابعاد سیاسی و فرهنگی نیز پیدا کرده است.
روزنامه ورزشی پیروزی تمام صفحه اول خود را به تجلیل از آتش نشانان اختصاص داد دستپاچگی در مدیریت میدانی و اطلاع رسانیحادثه تلخ پلاسکو در بعد اجتماعی آن از همان ساعات اولیه مورد توجه قرار گرفت. افکار عمومی و رسانه ها به وضعیت کارگران، فروشنده ها و مردمی که احتمالا در داخل مجموعه پلاسکو بودند توجه نشان دادند. آن ها نگران ابعاد انسانی ماجرا بودند. اخبار مختلفی در ساعات اولیه آتش سوزی و پس از آن ریزش ساختمان درباره محبوس شدگان و جاماندگان زیر آوار منتشر شد.
شایعات خبری گسترده بود. در دقایق اولیه گزارش ها از حبس حدود 300 نفر زیر آوار حکایت می کرد. 300 نفری که گفته می شد یا آتش نشان هستند و یا از مالکان و کارگران واحدهای اقتصادی پاساژ هستند. پس از گذشت دقایقی و بالاگرفتن التهاب در محل حادثه محبوس شدن 300 نفر تکذیب شد.
پس از آن آمار جاماندگان زیر آور به حدود 50 نفر رسید، ساعاتی بعد به 30 نفر کاهش یافت و پس از آن حدود 20 نفر اعلام شد. با این وجود پس از گذشت دو روز از ماجرا هنوز تعداد کسانی که زیر آوار دفن شده اند مشخص نیست.
برخی آتش نشانان خبر از مفقود شدن حداقل 40 نفر از همکاران خود می دهند. در کنار ان از حضور برخی شهروندان و کسبه در ساختمان هنگام ریزش می گویند. اما مسئولان شهرداری تهران همچنان بر عدد 20 تا 25 نفر تاکید می کنند.
انتشار اخبار ضد و نقیض از همان ساعات اولیه حادثه از مهمترین جنبه های فاجعه است و تا امروز که روز سوم پس از حادثه است هنوز ادامه دارد.
این وضعیت مورد انتقاد روزنامه شرق است این روزنامه ضمن اشاره به دست پاچگی و سرگیجه خبری در نحوه پوششش حادثه از صداوسیما نوشته است: «دستپاچگی و سرگیجه، فقط رسانه را فرا نگرفته است. در «میدان» مشابه همین وضعیت حاکم است. همه مسئولان به منطقه حادثه سرازیر میشوند. گویی باید مقابل دوربینها بود تا بگویند فلان مقام مسئول پای کار است.»
شرق همچنین با اشاره به تناقض هایی آماری مسئولان می نویسد "شبکه موردنظر این یادداشت، این جمله را از سخنگوی نهاد متولی مدیریت شهری زیرنویس میکند که بیش از ٣٠ اخطار به هیئتمدیره پلاسکو داده شده است. بعدا یك عضو شورای شهر تهران در برنامه شبانگاه همان شبکه، آمار را هفت اخطار اعلام میکند و رئیس شورای شهر تهران، ١٤ اخطار! تناقض آماری پابرجاست. افکار عمومی در پیامرسانها و توییتر میپرسند مگر تعداد اخطار، آتشنشانان ازدسترفته را زنده میکند؟"
این روزنامه همچنین سوالات دیگری نیز مطرح می کند "چرا مدیریت واحد خدمات شهری در کلانشهر پایتخت، به یک رؤیا میماند و تهران شهری بیدفاع است؟ چرا سازمان حیاتی آتشنشانی و خدمات ایمنی، دارای تجهیزات بهروز و استاندارد نیست؟ چرا ضوابط ایمنی در ساختمانهای کلانشهر پایتخت رعایت نمیشود؟"
بحث مدیریت بحران حادثه و نقاط ضعف آن در بسیاری از روزنامه ها مورد بررسی قرار گرفته است برخی روزنامه ها نیز به این موضوع توجه نداشته اند و بیش از هرچیز سعی کردند فقط به انتشار اخبار واقعه بپردازند.
طرح روزنامه شهروند آیا مردم گوسفند و گوساله هستند؟برخی دیگر از رسانه ها نیز به دنبال جهت دهی اخبار به سمت و سویی خاص هستند. روزنامه وطن امروز در متن گزارش اول خود نوشته است "اگرچه آلودگی هوای تهران مانع از دیده شدن دود شدید ناشی از این حریق گسترده در فواصل دوردست شده بود اما شبکههای اجتماعی موجب شد تعداد زیادی از مردم با حضور در صحنه در کار نیروهای آتشنشانی و امدادی اختلال ایجاد کنند."
بحث اخلال در کمک رسانی به حادثه دیدگان از مسائل بسیار داغ رسانه ها است. هجوم مردم به محل حادثه، ثبت فیلم و عکس و تماشای ماجرا موضوع گزارش ها و یادداشت های رسانه هاست. انتشار تصاویری از حضور گسترده مردم در اطراف پلاسکو که باعث ایجاد ترافیک شدید در ساعات اولیه حادثه شده بود باعث شد انتقادها از رفتار مردم افزایش یابد.
حملات شدیدی در شبکه های اجتماعی به سلفی بگیران و عکاسان آماتور حادثه صورت گرفت. در شبکه های اجتماعی برای کسانی که از واقعه سلفی و عکس گرفته اند هشتگ "من گوسفند هستم" یا "من گوساله هستم" تعریف شده است. در این بین روزنامه شهروند نیز گزارشی از تجمع مردم در اطراف پلاسکو داده است که نشان می دهد بیشتر حاضران بی مورد در آنجا توقف کرده بودند.
این روزنامه حضور شبانه مرم در اطراف پلاسکو را گزارش می کند و می نویسد: "در خیابان لالهزار سه سرباز پابهپا میشوند و به کرکره مغازه و تابلوی راهنمایی تکیه میدهند. از اصرار خسته شدهاند. با صدایی نه چندان بلند مردان و زنانی را که پشت نوار ایستادهاند، خطاب میکنند. «چرا نمیرید خونه از تلویزیون ببینید؟ برید سینما.» ساعت ١٢ و ١٥ دقیقه شب است. محمد همراه زن و دخترکش از خیابان نیرو هوایی آمده به تماشا. «نمیشه بریم تو؟» سرباز حوصله ندارد. رو برمیگرداند."
روزنامه اعتماد هم در این باره در گزارشی نوشت: حضور غیرمسوولانه مردم در محل حادثه فریاد امدادگران را بلند كرده. مجری تلویزیون مدام در این مورد تذكر میدهد. كاربران به زبانهای مختلف حضور مخرب مردم در محل حادثه را تقبیح میكنند. اما گوش شنوایی نیست. بسیاری از كاربران هم جملهای واحد را در توییتر و اینستاگرام منتشر كردند تا شاید در شرایط مشابه چنین رفتاری از مردم سرنزند: «اگر هنوزم اطراف ساختمون پلاسكو هستین و دارین سلفی میگیرین میتونین عكساتون رو با هشتگ من یك گوسالهام منتشر كنید.»
برخی بازیگران هم خود را با صحنه رساندند برخی تحلیلگران این نحوه رفتار مردم در فاجعه پلاسکو را یک "فاجعه فرهنگی" خوانده اند. روزنامه شرق در این باره نوشته است: «متأسفانه رفتار عمومی در این زمینه نشانگر این موضوع است که کنجکاوی مردم در این زمینه نهتنها یاریرسان نیست، خطرناك است؛ زیرا منطقهای که بر اساس اعلام نیروهای امدادی هنوز خطر از آن رفع نشده، ممکن است سلامت شهروندان را به خطر بیندازد.»
اما محمد درویش کارشناس محیط زیست و فعال اجتماعی در یادداشتی در صفحه اینستاگرام خود از رویکرد رسانه ها و فعالان شبکه های اجتماعی علیه حاضران در صحنه حادثه انتقاد کرد.
او نوشته است: "چرا همگی در حال نواختن بر طبلی هستیم که بوی بربریت و سرکوفت و حقارت می دهد. چرا کسی نمی بیند که شمار فراوانی از شهروندان تهرانی خود را به مراکز انتقال خون رسانده و ساعتها در صف ایستاده اند تا خون خویش را برای زخمی های حادثه پلاسکو اهدا کنند؟ چرا کسی از گلباران خودرو آسیب دیده آتشنشانی چیزی نمی نویسد؟ چرا به خود نمی بالیم که هموطنان مان در اغلب شهرهای ایران، راهی ایستگاه های آتشنشانی شده تا خداقوتی بی منت پیشکش همرزمان سلحشورانی کنند که زیر آوار پلاسکو جان دادند؟ "
او در ادامه اورده است: «واقعاً چرا همه فقط زشتی ها را می بینیم و انعکاس داده و ملت خود را داوطلبانه با گوسفند مقایسه می کنیم که البته نفس این مقایسه با حیوان هم که در شمار آیه های خلقت است، عملی غیراخلاقی است.»
روزنامه جهان صنعت نیز در گزارشی به گونه ای دیگر به ماجرا پرداخته است و در گزارش خود از مردم دفاع می کند. این روزنامه نوشته است: «اینکه مردم حاضر در صحنه را به عنوان مقصر اصلی و مزاحم ورود ماشینهای امداد معرفی کنیم، نهایت ظلم و دروغپردازی است. مساله اصلی این است که پس از شروع آتشسوزی، حدود ۴۰۰ ماشین از سازمانهای مختلف مثل آتشنشانی، هلال احمر، یگانهای انتظامی، شهرداری تهران و ارتش به محوطهای وارد شدند که در نهایت ظرفیت پارک ۱۰۰ ماشین را داشت و خود آقایان مانع امدادرسانی سریع شدند.»
چه کسی مقصر است؟پس از حادثه پلاسکو اظهار نظرهای مختلفی درباره ماجرا، تحلیل و بررسی ابعاد آن صورت گرفت. یک سوال غالب بود "مقصر کیست؟" در همان آغاز کار نوک پیکان حملات در پاسخ به این سوال اساسی به سوی شهرداری تهران رفت. اینکه چرا شهرداری تهران اجازه فعالیت در ساختمانی با این سطح از مقاومت را داده است؟ اینکه چرا هشدارها پیگیری نشده است؟ چرا ساختمان پلمپ نشده است و... ده ها سوال دیگر در محکوم کردن شهرداری.
در این بین حضور دیرهنگام شهردار در میدان حادثه به خاطر سفر او به قم بر دامنه بحث ها اضافه کرد. در توئیتر و فیس بوک انتقادات شدیدی به محمد باقر قالیباف شد. عده ای خواهان استعفای او شدند. عده ای هم خواهان پاسخگویی او.
با این حال قالیباف با ناتمام گذاشتن سفرش به قم به میدان حادثه آمد و تعبیر سخنگوی شهرداری تهران "فرماندهی میدان" را بر عهده گرفت. او در اولین تصویر با بی سیمی کنار رییس پلیس تهران در محل ساختمان پلاسکو دیده شد.
محمد باقر قالیباف و رییس پلیس تهران پس از این حضور حملات افزایش یافت. انتقادات از شهرداری با واکنش هایی از درون مجموعه شهرداری روبه رو شد. گبل آبادی سخنگوی شهرداری تهران و آتش نشانی تلاش کردند که توپ را به زمین مالکان پاساژ بیاندازند. آنها تاکید کردند که 30 بار درباره وضعیت بحرانی پاساژ هشدار کتبی داده اند اما توجهی نشده است.
مالک پاساژ کیست؟ بنیاد مستضعفان کارفرمای اصلی پلاسکو است. حسین اکبری فعال مسائل کارگری می گوید: «درحالحاضر مالک اصلی این ساختمان بنیاد مستضعفان است که خود کارفرمای بزرگی بهشمار میرود. این بنیاد، واحدهای تجاری و کارگاههای این مجموعه را به کارفرمایان خرد اجاره داده است، اما این کارگاهها، امکانات فنی، بهداشتی و ایمنیشان بسیار اندک است. بهنحویکه حتی برخی از مکانها لولهکشی گاز هم ندارد.»
محمد سعیدی کیا رییس بنیاد مستضعفان در کنار رحمانی فضلی وزیر کشور در حال حضر بیش از دو روز از واقعه گذشته است اما بنیاد مستضعفان هیچ توضیحی درباره ادعاهای شهرداری و آتش نشانی درباره وضعیت ساختمان و هشدارها نداده است.
با این حال امروز محمد سعیدی کیا، رئیس بنیاد مستضعفان در بازدید از محل حادثه گفته است که این نهاد سرقفلی همه مغازهها را واگذار کرده بود. او افزود: "ما هیچ چیزی در اختیار نداشتیم جز اصل مالکیت ساختمان. البته ما هم مسئولیتی داریم و از زیر بار مسئولیت شانه خالی نمیکنیم." سعیدی کیا وعده داده که بنای جایگزین ساختمان پلاسکو ظرف دو سال ساخته و واحدهای تجاری آن به ذینفعان واگذار شود.
او درباره حضور خود در محل حادثه هم گفته است که "انتقادهایی وارد بود که چرا دیر سر زدم و باید بگویم که وجودم اینجا خیلی ضروری نبود".
برخی اعضای شواری شهر وزارت کار را نیز در این ماجرا مقصر می دانند. موضوعی که حسین اکبری هم آن را تائید می کند.
او اظهار کرد: «شرکت ملی گاز بنا بر اینکه ساختمان این مجموعه، در اشلهای استاندارد نمیگنجیده، از اعطای گاز به آنها خودداری کرده است. حتی اگر درخواستی از سوی مالکان برای اتصال به شبکه ملی گاز نشده باشد، همین مسئله هم دارای اشکال است، زیرا وزارت کار بررسی نکرده که وسایل گرمایشی استاندارد است یا خیر که اگر نیست، وزارت کار باید از آنها میخواست تا آنها ملزم شوند از طرف قرارداد که بنیاد مستضعفان است، بخواهند به شرکت ملی گاز درخواست اتصال به شبکه ملی گاز را بدهد.»
روزنامه قانون نیز در بررسی مقصر ماجرا نوشته است: «مدعی هستند بارها اخطار داده اند و باز نتوانستند مانع بهره برداری شوند، حال این پرسش پیش می آید پس چگونه آن کسبه پلاسکو توانستند سالها موفق به تمدید پروانه و ادامه کسب خود شوند و چگونه توانستند پاسخ استعلام از مراجع اداری را کسب کنند و شما در بستن محل کسب خطرزا چه اقداماتی کردید؟ ضمنا چگونه شرکت بیمه ایران توانست چنین ساختمانی را که مورد اخطار مکرر هم قرار گرفته بود مورد بیمه ساختمان و یا سایر پوششهای بیمه ای قرار دهد؟»
روزنامه قانون در این باره نوشته است "سازمان مربوطه آتش نشانی و نهاد
شهرداری موظف به بهره برداری روشهای نو و تامین وسایل ایمنی متعارف برای
کارمندان و ماموران خود هستند و آیا این روشها و ابزارها و امکانات ایمنی و
اطفای حریق درروز حادثه به اندازه متعارف و یا معقول برای ابعاد آن حادثه
بود یا خیر؟این که مردم با هجوم به مغازه ها برای جمع آوری دارای های خود
جان ماموران را به خطر انداختند نمی تواند رافع مسئولیت مراجعی باشد که در
حفظ نظم و جلوگیری از ورود و هجوم مردم در طول چند ساعت حادثه و تلاش
ماموران آتش نشانی ناموفق عمل کردند."
جهان صنعت نیز در گزارش خود
به بررسی علت حادثه پرداخته است و نوشته "تمام مغازههای این ساختمان که در
زمینه تولید پوشاک فعالیت میکردند، بیش از حد استاندارد پارچه و لباس در
مغازهها انبار کرده بودند وقتی ۱۵ ایستگاه آتشنشانی به طور همزمان شروع
به وارد کردن آب به طبقات مختلف این ساختمان کردند، چیزی حدود ۲۰۰ تن به
وزن ساختمان اضافه شد و یکی از ستونهای اصلی هم طاقت تحمل این وزن را
نداشت و شکست. آیا نمیشد با خراب کردن همان دو طبقه بالایی که آتش گرفته
بود، از ورود آتش به طبقات پایینی جلوگیری کرد؟ چرا آتشنشانان حاضر در
صحنه هم از فرماندهای واحد حرفشنوی نداشتند و هر ایستگاه به صورت مجزا
فعالیت میکرد؟"
اما روزنامه های کیهان و جوان به دفاع از شهرداری پرداخته اند. روزنامه جوان در این باره نوشته است: «فراخواندن مردم به هشتگگذاری علیه شهرداری و شورای شهر و سوءاستفاده از احساسات عمومی در حالی شکل گرفت که بر اساس اسناد منتشر شده از سوی شهرداری تهران، برای جلوگیری از چنین اتفاقی بارها به مدیران ساختمان پلاسکو اخطارهای لازم داده شده بود. اتفاقاً همینهایی که امروز عملکرد شهرداری تهران را زیر سؤال بردند، در زمان تخریب طبقات علاءالدین به عنوان یکی دیگر از سازههای غیر اصولی، طرفدار ساخت و ساز غیرمجاز شدند.»
حضور تعدادی از نمایندگان مجلس برای عرض تسلیت در پلاسکو ماهیگیری سیاسی حادثه پلاسکو واکنش های سیاستمداران را در پی داشته است. رییس جمهور در همان ساعات اولیه دستور پیگیری واقعه را به وزیر کشور داد. پس از آن طی پیامی به آسیب دیدگان و بازماندگان این حادثه را تسلیت گفت. رییس مجلس نیز هم پیام تسلیت داد و هم خواستار پیگیری ماجار توسط کمیسیون های تخصصی مجلس شد.
اعضای شورای شهر تهران، نمایندگان تهران در مجلس و همچنین دستگاه قضایی نیز در این باره واکنش هایی نشان دادند.
اما در حاشیه ماجرای واکنش ها به حادثه پلاسکو هجوم مسئولان به محل حادثه نیز مورد توجه ناظران قرار گرفته است. طبیعتا برخی از مسئولان حضورشان ضروری و واقعی است. اما برخی رفتارها و حضور ها مورد انتقاد مردم در شبکه های اجتماعی قرلار گرفته است.
نحوه حضور شهردار تهران، استاندار تهران و حتی حضور رییس جمهور در این واقعه مورد بحث قرار گرفته است.
با این حال نظرهای درباره حضور مسئولان در محل حادثه متفاوت است. برخی آن را سیاسی قلمداد می کنند و برخی آن را مفید و ضروری می دانند.
احمد توکلی دراین باره نوشته است: "در حالیکه همه از حادثه پلاسکو متأثرند و در عین حال به قهرمانی آتشنشانان میبالند، برخی مردهخوار سیاسی پی بهرهبرداری پای صندوق رأی هستند."
او این توئیت را روز گذشته منتشر کرد. هنوز مشخص نیست منظور توکلی کدام سیاستمدار است.
تصویری قدیمی از ساختمان پلاسکو فاجعه اقتصادی حادثه تلخ "پلاسکو" فقط ابعاد انسانی و اجتماعی ندارد، ابعاد اقتصادی حادثه اگر بیشتر از دیگر موارد نباشد، کمتر نیست. پلاسکو نمادی از صنعت پوشاک ایران است. براساس گزارش ها شش درصد اقتصاد پوشاک ایران در این ساختمان در گردش بود. آماری که برای یک ساختمان 17 طبقه بسیار بالاست.
روزنامه دنیای اقتصاد نوشته است "برآوردهای اولیه نشان میدهد که میزان خسارت از 600 میلیارد تومان تا 1200 میلیارد تومان است. از سویی کمیته ویژه رسیدگی به حادثه ساختمان پلاسکو و وضعیت اصناف این سانحه در دستورکار اتاق اصناف ایران قرار گرفته که این کمیته ابعاد مختلف این حادثه را مورد بررسی قرار داده است."
رئیس اتاق اصناف ایران نیز گفته است"برآورد اولیه از میزان خسارات در این حادثه هزارو ٥٠٠ میلیارد تومان است."
گفته می شود حدود 4 هزار نفر در این ساختمان مشغول به کار بودند. چهارهزارنفری که در کارگاههای زیر ١٠ نفر مشغول کار بوده و به لطف قانون کار، در شمول قوانین مربوط به بازرسی و نظارت ایمنی و حفاظت محیط کار قرار نداشتند. از طرف دیگر ده ها نفر نیز به صورت غیر مستقیم از خروجی این ساختمان ارتزاق می کردند.
شواهد نشان می دهد که واحد های تولیدی پلاسکو با این حادثه به خاک سیاه نشسته اند. روزنامه شهروند نوشته است: «آگهیهای فروش واحدهای تجاری تهران در هفته گذشته را که ورق بزنی، به واگذاری سرقفلیهای پلاسکو میرسی. ٣٨ مترمربع با قیمت یکمیلیارد و ٩٩٠میلیون تومان آگهی شده است. پلاسکو ٦٠٠ واحد تجاری داشته است که با این حساب تنها ارزش ملک پلاسکو حداقل هزار و ٢٠٠میلیارد تومان است.»
علیرضا عابد، تولیدکننده پوشاک میگوید: «برای هزینه ماشینآلات هر واحد تولیدی حداقل ٢٠٠میلیون تومان در نظر بگیرید و دستکم ٥٠میلیون تومان جنس از پیش آماده شده در هر واحد وجود دارد. به این مبلغ چکهای را اضافه کنید که تولیدکنندگان برای سفارشهای شب عید تحویل گرفته بودند که معمولا مبالغ ٢٠٠-١٠٠ میلیون تومانی است و سفارشهای شهرستانها را هم در بر میگیرد. اینکه هر تولیدکننده چند فقره چک گرفته است، بماند.»
جواد درودیان، رئیس اتحادیه پیراهندوزان که در ساختمان پلاسکو فعالیت میکند، روایت دیگری از رخداد پلاسکو دارد. «یکی از همکارانم سفارش ٨٥٠ دست کتوشلوار را برای اصفهان آماده کرده بود. روز پنجشنبه صبح به پلاسکو آمده بود تا سفارشهای آمادهشده را ارسال کند اما...»
درودیان ادامه میدهد: «همین حالا در ستاد بحران بودم. ٤١٠ یا ٤٢٠ واحد به صورت کامل تخریب شدهاند و کمتر از ٢٠٠ واحد آسیب چندانی ندیدهاند. این واحدها بیشتر واحدهایی بودند که در طبقات زیر همکف واقع شدهاند. اینها بیشتر فروشگاه و واحدهای عرضه بودند و واحدهای تولیدی که از طبقه ششم به بالا بودند، همگی تخریب شدهاند.»
در میان واحدهای تجاری پلاسکو فقط 100 واحد بیمه شده اند. با این حال دولت می گوید خسارت مالباختگان را جبران می کند. هنوز جزییات چگونگی نحوه جباران خسارات اعلام نشده است. با این حال وزارت کار اعلام کرده است در گام اول به هر واحد تولیدی وام 100میلیونی با بهره 4 درصدی داده می شود.
روزنامه دنیای اقتصاد در گزارشی از ابعاد دیگری از فاجعه اقتصادی در پلاسکو نوشته است. به گزارش این روزنامه "در ساختمان 17 طبقه پلاسکو 3 گروه فعالیت داشتند. بازرگانان یا همان فروشندگان پوشاک، تولیدکنندگان و پارچهفروشان که همان انبارداران پارچه هستند. هر چند به نظر میرسد دو گروه اول، خسارت بیشتری را متحمل شدهاند اما پارچهفروشان نیز کم از این افراد ندارند. به خصوص اینکه نحوه درآمدزایی برخی از آنها با سایر کسبه فرق دارد. برخی از پارچهفروشان، کالای خود را بهصورت امانی در اختیار تولیدکنندگان قرار میدهند و تا زمانی که کالای تولید شده (پوشاک) به فروش نرسد، پولی را از تولیدکننده دریافت نمیکنند."
بیش از دو روز از حادثه پلاسکو گذشته است آنچه تاكنون به نمایش گذاشته شده، حاكی از آن است كه فقط تعدادی از گاوصندوقها باقی است. سردار ساجدینیا، فرمانده انتظامی تهران بزرگ گفته است: «اموال و گاوصندوقهایی که در مجموعه پلاسکو بوده، با هماهنگی هیئتمدیره ساختمان، در گنجینه خاصی از سوی پلیس جمع شده و به صاحبان آن تحویل داده میشود.»
روز سوم پس از حادثه است. امروز رییس جمهور از ویرانه های پلاسکو بازدید کرد، او این حادثه را درس بزرگی برای همه مسئولان در زمینه امن سازی زندگی مردم" دانست. اما آیا واقعا این حادثه یک درس بود و یا همچون حوادث پیشین هیچ تاثیری نخواهد گذاشت. زمان این موضوع را روشن خواهد کرد اما تجربه نشان داده است که حوادث اینچنینی از تاریخ پاک نمی شوند ولی در ازهان مسئولین به سرعت ناپدید می شوند.
سه سال پیش روز 30 دی ماه در یک واحد تولیدی در خیابان جمهوری آتش سوزی مهیبی رخ داد که طی آن دو کارگر زن به شکل دلخراشی جان خود را از دست دادند. آن ها که از ترس آتش از ساختمان آویزان شده بودند، به پایین پرتاب شدند.
حادثه آتش سوزی 30 دی سال 92 در تهران در آن حادثه انتقادات شدیدی از عملکرد آتش نشانی صورت گرفت. در آن حادثه نردبان هیدرولیکی آتش نشانی باز نشد و فاجعه رخ داد. شهرداری تهران "باز نشدن نردبان هیدرولیکی" و "ازدحام جمعیت" را به عنوان مقصران حادثه معرفی کرد.
اکنون دقیقا سه سال پس از آن حادثه در همان خیابان جمهوری فاجعه ای دیگر رخ داده است، آتش نشانان قربانی شده اند، تولید کنندگان و بازاریان زیادی مالباخته اند، زنان و مردان زیادی داغ دیده اند و عده ای کثیری منبع درآمدشان از بین رفته است. احتمالا باید منتظر اطلاعیه جدید باشیم درباره "کمبود امکانات"، "ازدحام جمعیت" "ایمن نبودن ساختمان" و "خطای مالکان پلاسکو".
از جمله اینکه مدتها در بیمارستانها باب شده بود تا کسی مصدومی را به بیمارستان می رساند در جا دستگیرش می کردند.
یا اینکه نوشته و اعلام و غیر مستقیم رسانده ایم که اگر کسی در تصادف ،درگیری یا حادثه ای بر زمین افتاد دست به او نزنیم و منتظر اورژانس و پلیس باشیم از یک جنبه بسیار خوب است ولی از بسیاری جنبه ها ایراد دارد.
مثلا خونریزی مصدوم تا رسیدن اورژانس
سرایت اتش در ساختمانهای مجاور
عدم احساس نیاز به کسب مهارت در مدیریت یا جلوگیری از بحران
فرار را برقرار ترجیح دادن یا سلفی گرفتن
انفعال انفعال و به من چه ،خودم را به خطر نیندزم
ممانعت سفت و سخت عوامل انتظامی
اما آنچه که در میدان عمل رخ می دهد تاخیر در رسیدن اورژانس و آتش نشانی و پلیس و کار ازکار گذشتن
باید با مکانیزم و راهکار مناسب قانونی مردم را برای مقابله با حوادث و مدیریت بحران و شرایط مشابه آموزش داد .
مطمئنا بیست سال پیش اگر یک چنین اتفاقی می افتاد همان کسبه با آب و پتوو کپسول و خاک و بیل و غیره آتش را در نطفه خفه می کردند
این را روی تجربه می گویم.
نتيجه بهره برداري و استفاده از ساختمان بدون توجه به ايجاد تجهيزات ايمني نتيجه اي جز اين فاجعه ندارد. تصور كنيد اگر اين واقعه در ده سال آينده و با حضور 3000 كارگر و مشتري صورت مي گرفت . بازهم خدارو شكر كه بيش از چهار ساعت فرصت براي تخليه افراد وجود داشت . موضوع مردم و گرفت عكس سلفي هم در اصل موضوع كه اهمال كاري مسئولين است تغيير ايجاد نمي كند و مسئله اي انحرافي است براي فرار از مسئوليت
خلاصه پایانی اصل مطلب را رساند
علل اصلی
"کمبود امکانات"
، "ازدحام جمعیت" مهمترین عامل زیاد بودن جمعیت ایران به نسبت امکانات و تکنولوژی کشور است، زندگی مدرن وابسته به توانایی ماشینی و زیرساختی یک کشور است.
"ایمن نبودن ساختمان" و
"خطای مالکان پلاسکو"
یک نکته مهم دیگر هم ضعف قانونگذاری و اجرای صحیح قانون است. قانون استاندارد های زندگی را در ایران درست تعریف نکرده است، ضعف قانون گذاری و خلا قانونی یک طرف و ضعف اجرای همین قانون موجود باعث این همه خسارت شده است.
باید قوانین و کشورهای مدرن در مسائل ایمنی و آتش نشانی مطالعه و اجرا شود.