خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) نوشت:
حسن انصاری معتقد است که شماری از محدثان شيعه و سنی هر يك در اردوگاه مقابل مورد توجه و اعتنا بودهاند که موجب داد و ستد حديث در ميان اهل سنت و شيعيان شده است.
حسن انصاری در صفحه تلگرام خود در خصوص دانش حدیث در میان امامیه توضیحاتی داده است. انصاری از اعضاء هيئت علمی مؤسسه مطالعات عالی پرينستون، مدرسه مطالعات تاریخی است. وی همچنین به عنوان استاد مهمان با رتبه پروفسور در دانشگاه پرینستون، بخش خاور نزدیک تدریس کرده و نیز وی از اعضا شورای عالی علمی مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی میباشد. در پی متن کامل این مطلب را میخوانید:
دانش حديث در حقيقت مجموعهای است از علوم مرتبط با آداب و روش روايت، كتابت و تفسير احاديث كه خود در گستره زمان مشتمل بر تعدادی از علوم و دانشهای جزییتر شده است و از اهميت بسيار زيادی برای عقايد و حقوق- فقه اسلامی برخوردار است. در طول تاريخ اسلامی محدثان در كنار فقيهان از اهميت اجتماعی و دينی قابل توجهی برخوردار بودهاند و بخش عظيمی از ادبيات اسلامی (بيشتر به زبان عربی) را فراهم آوردهاند.
امروزه نيز طالب علمان دانشهای مذهبی در سنت حوزهها و مدرسههای علوم دينی در كنار قرآن، به فراگيری كتابهای حديثی (بيشتر در ميان اهل سنت) و حتی حفظ و از بر كردن آن میپردازند و اين امر محك مهمی برای دانش دينی آنان قلمداد میشود.
در ميان اهل سنت مهمترين كتابهای حديثی از لحاظ اعتبار دو صحيح محمد بن اسماعيل بُخاری و مسلم بنحجاجنيشابوری هستند كه در كنار چهار كتاب ديگر حديثی مهم مجموعا و بنابر سنت بيشتر مسلمانان سنی، صحاح سته( يعنی صحيحهای ششگانه) خوانده میشوند. شيعيان امامی طبعا به اين كتابهای حديثی اعتقادی ندارند و در عوض چهار كتاب ديگر كه به عنوان كتب اربعه (=كتابهای چهارگانه) شناخته میشوند و مهمترين آنها كتاب الكاف تاليف محمد بنيعقوبكلينی است، مرجع آنان برای حديث پيامبر و امامان شيعه است كه گفتار و سنت اين امامان نيز برخلاف اعتقاد اهل سنت، برای شيعيان امامی مرجعيت حقوقي دارد. كتب اربعه بر اساس اصول و مصنفات حديثی كهنتر اماميه گردآوری شده است.
يكي از تفاوتهای بنيادی حديث شيعی به طور عام و حديث امامی به طور خاص با احاديث سنی اين است كه در حديث شيعی و امامی، بنابر اعتقاد عمومی شيعيان، امامان شيعه منبع تفسير وحی قرآنی و شريعت هستند و البته با تفسيرهای مختلفی كه از اين مسئله نزد اماميه بوده، آنان يكی از راههای شناخت و دسترسی به احكام شريعت تلقی میشدند. يكی از موضوعاتی كه در همين باره مطرح شده است، اين است كه آنان وارثان علم پيامبر هستند و از اينرو قول، فعل و حتی تقرير (رضايت) آنان حكايت از شريعت میكند و منبع فقه و عقايد مومنان شيعی قلمداد میشود. بنابراين در كتابهای حديثی شيعه و به طور خاص اماميه، احاديث امامان در كنار احاديث منقول از پیامبر نقل میشده و در كتابهای فقهی مورد استناد قرار میگرفته است. اما نكته مهم اين است كه در اين كتابها محدوده احاديث امامان بسيار زياد است، به طوری كه احاديث پيامبر در مقابل آن چندان به نظر نمیرسد. اين امر البته ريشه در اين امر دارد كه ميزان احاديثی كه در سنت اماميه از پيامبر نقل شده چندان زياد نيست. دليل آن هم اين است كه اماميه اعتمادی به نقلهای راويان سنی و حتی بيشتر صحابه از حضرت رسول ندارند و طرق دسترسی به اين احاديث را به دليل اينكه توسط مخالفان آنان روايت شده است، معتبر نمیدانند. اعتبار بسیاری از صحابه و تابعين نزد اماميه مخدوش است و بنابراين نقلهای آنان از احاديث پيامبر نمیتواند مورد اعتماد فقيهان امامی قرار گيرد . از ديگر سو بايد اين نكته را توجه داشت كه دوره تحول فقه و عقايد اسلامی درست هم زمان است با دوره حضور امامان شيعه (تا نيمه سده سوم قمری) و همين امر موجب گسترش احاديث امامان و تنوع آنها و تنوع استناد به احاديث از سوی فقيهان شيعه شده است. بنابراين شمار احاديثی كه به امامان شيعه منسوب شده چندين برابر احاديثی است كه به پيامبر منتسب شده است.
البته احاديث امامان شيعه مورد استناد محدثان سنی نيز بوده است، با اين تفاوت كه منابع حديثی سنی بيشتر مواردی را (وعمدتا از امامان نخستين) نقل میكنند كه امامان در نهايت ناقل احاديث پيامبر بوده باشند. با اين وصف در مورد به ويژه امام علی، منابع سنی به آراء فقهی و يا نقل كلمات او و برخی ديگر از امامان شيعه توجه نشان دادهاند. در اينجا ذكر اين نكته مهم است كه گرايشهای مختلف و منابع گوناگون سنی از اين نقطه نظر با يكديگر تفاوت دارند، بطوری كه برخی از مؤلفان سنی و بويژه در دورههای متأخرتر همانند كسانی كه گرايشات قوی شيعی و يا صوفيانه داشتهاند، به نقل احاديث امامان شيعی تمايل داشتهاند. البته موارد نقل احاديث به واسطه امامان شيعه در كتابهای صحاح سته اندک است. طبعا سنيان در غالب موارد از سنتهای روايی خود در نقل احاديث امامان شيعی بهره میگرفتند و اين سنتها گاهی از ديدگاه مولفان امامی، معتبر قلمداد نمیشده و لذا از نقل آن موارد اجتناب میكردهاند. با اين وصف در دو سده نخستين و در دوره تشيع عمومی، شماری از محدثان وبويژه محدثان سنی كوفه و البته با تمايلات شيعی ناقل احاديث امامان نيز بودند و همين امر موجبات اين مسئله را ايجاد كرده بود كه احاديث شماری از آنان در سنت روايی شيعی و امامی قرار گيرد و حتی مورد استناد فقهی باشد.
در فهرستها و كتب رجالی امامی نيز، از اين دسته از روات به عنوان راويان امامان نام برده شده است. در همين ارتباط بايد اضافه كنيم كه شماری از محدثان شيعه و سنی هر يك در اردوگاه مقابل مورد توجه و اعتنا بودهاند و همين امر موجبات تعامل و داد و ستد حديث را در ميان اهل سنت و شيعيان ايجاد میكرده است. به طوری كه به واسطه اين محدثان سنی، برخی از محدثان شيعه، احاديث زيادی را از پيامبر و يا امامان به واسطه سنتهای روايی سنی در كتابهای حديثی شيعه وارد كردند.