فرارو- وزیر بهداشت در سیوسومین کنگره انجمن علمی روانپزشکی ایران گفت: یکی از وظایف حکومت، افزایش تابآوری جامعه در برابر حوادث زندگی اجتماعی و روزمره است در حالی که آمارها نشان میدهد تابآوری در جامعه به تدریج کاهش یافته و یکی از مشکلات ما و سیاستمداران برای اداره جامعه، همین مسئله است.
سیدحسن هاشمی با تأکید بر اینکه مشکل جدی امروز ما در کشور، خودشیفتگی است و این مسئله در همه ردهها وجود دارد، گفت: زمانی که خودشیفتگی به مسئولان کشور ختم شود، وضعیت بدتر است. خودشیفتگی مسئولان کار دست مردم میدهد. در کشور ما هرکس اظهارنظری دارد؛ مثلا یکی سردار علم بوده، نوحه میخواند و رئیسجمهور و مسئولان را زیر سؤال میبرد؛ دیگری میشود سردار حرم و در همه حوزهها اظهارنظر میکند؛ یکی نیز سردار قلم بوده و در همه حوزهها حرفی دارد.
علل کاهش تاب آوری جامعه چیست؟
دکتر عبدالله ناصری استاد دانشگاه و کارشناس مسائل سیاسی در گفتگو با فرارو گفت: «کاهش تاب آوری جامعه در حوزه بهداشت اجتماعی مطرح است که این نقیصه مخصوص افراد عادی جامعه نیست، بلکه در حوزه حاکمان و زمامداران نیز وجود دارد.»
وی ادامه داد: «در میان مسئولین با کاهش آستانه تحمل و با توجه به قدرتی که در اختیار دارند هزینه های قضایی، نظامی، انتظامی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی بالا می رود. به طور مثال اگر مدیر رسانه ای اسنادی درباره یک نهاد منتشر کرد حتی بر فرض اینکه واقعیت نداشته باشد بلافاصله با شکایت آن نهاد روانه زندان می شود همان کاهش رواداری است که نشان می دهد بهداشت اجتماعی در میان مسئولین نیز بسیار آسیب دیده است.»
وی افزود: «در عموم جامعه نیز در عرصه های مختلف همچون پرخاشگری، فسادهای پنهان و افزایش طلاق موضوع کاهش تاب آوری قابل مشاهده است که ریشه در نوع رفتار حاکمیت با جامعه دارد. به همین دلیل است که گفته می شود مردم به امرا و زمامداران خود شبیه تر هستند تا به والدین خود.»
این فعال سیاسی اصلاح طلب اظهار کرد: «بنابراین در وهله اول حکومت باید الگوی رواداری باشد، در حالی که امروز این موضوع در کشور ما مشاهده نمی شود و نه قدرت انتقادپذیری مسئولین بالا است و نه تحمل شنیدن حتی اظهارات کذب را دارند.»
وی ادامه داد: «لذا اصل اول برای افزایش تاب آوری جامعه این است که حکومت، اعتماد را در جامعه افزایش دهد که منشاء و نقطه آغاز این موضوع نیز این است که در رفتار حکومتی و حاکمیتی خود آستانه تحمل و رواداری را بالا ببرد.»
وی افزود: «نکته دوم اینکه مسئولین در هر حوزه و رده ای که هستند در هر عرصه از امور اجتماعی مردم ورود نکنند چراکه بسیاری از حوزه های اجتماعی توسط خود مردم مدیریت می شود و این تجربه تاریخی بشریت است. مثال بارز این موضوع، جنجالی است که درباره بازی فوتبال ایران و کره جنوبی در روز تاسوعا ایجاد شد که هزینه های فکری، فرهنگی و اخلاقی زیادی بر کشور تحمیل کرد در حالی که بازی برگزار شد و به گفته مسئولین هیچ اتفاقی هم روی نداد.»
این کارشناس مسائل سیاسی تصریح کرد: «لذا حاکمیت باید باور کند در بسیاری از عرصه های اجتماعی خود مردم بهتر از حاکمیت قادر به مدیریت هستند.»
ناصری در پاسخ به این سوال که فارغ از رفتار حاکمیت، چه دلایل دیگری موجب کاهش تاب آوری جامعه شده است؟، گفت: «بخش قابل توجهی از این نقیصه ریشه در نظام تعلیم و تربیت دارد. باید بسیاری از دغدغه هایی که وجود دارد به نقطه آغاز تعلیم و تربیت باز گردد که البته خلاصه در نظام آموزش و پرورش نمی شود و به هر دستگاهی که نقش آموزش دهنده دارد همچون صدا و سیما و یا حتی خطبه های نماز جمعه مربوط است.»
وی ادامه داد: «بنابراین اگر به کودکی که وارد کلاس اول می شود از همان ابتدا فرهنگ رواداری و افزایش آستانه تحمل آموزش داده شود به دلیل آنکه قدرت فراگیری وی بالا است می تواند از همان کودکی عدم پرخاشگری و آستانه تحمل زیاد را تمرین کند در حالی که در نظام تعلیم و تربیت ما چنین چیزی وجود ندارد.»
وی افزود: «موضوع قابل اهمیت دیگر گفتگو است که به نظر من قبل از آنکه بخواهیم گفتگو میان تمدن ها، ادیان و بین الملل را ترویج کنیم باید گفتگوی میان انسان ها در درون جامعه، اداره و مهم تر از همه در درون خانواده را نهادینه کنیم؛ چراکه مسئول امروز قطعا از درون همین خانواده و نظام تعلیم و تربیت بیرون آمده است.»
ناصری در پاسخ به این سوال که آیا گرفتاری های معیشتی و اقتصادی نیز می تواند در کاهش تاب آوری جامعه نقش داشته باشد؟، گفت: «حتما نقش دارد. اقتصاد که در پارادایم دینی از آن با عنوان عدالت اجتماعی نام برده می شود فلسفه بعثت انبیاء بوده که نقش مهمی در سازندگی تعادل روحی و تعادل اجتماعی بشر دارد. به همین دلیل گفته می شود وقتی فقر از دری وارد شود ایمان از در دیگر خارج می شود.»
ناصری در پاسخ به این سوال که کاهش تاب آوری جامعه چگونه می تواند باعث ایجاد مشکل در اداره جامعه شود؟، گفت: «حکومت و جامعه به منزله راس و قاعده هرم با هم ارتباط دارند و زنجیره ای این دو را به هم وصل می کند که می توان آن را زنجیره فهم دیگری نامید. یعنی عموم جامعه بتواند حاکمیت را در تمام سطوح آن فهم کند و حاکمیت نیز بتواند جامعه را فهم کند.»
وی ادامه داد: «اگر در این زنجیره خللی ایجاد شود مشکلات آغاز خواهد شد. به همین جهت هم گفته می شود مردم تحت تاثیر رفتار حاکمان قرار دارند و به روش و دین آنها رفتار اجتماعی خود را شکل می دهند. لذا اگر در جامعه امروز ایران ریا و دروغگویی به صورت اپیدمی درآمده است واقعیتی است که در سطح مدیریتی جامعه وجود دارد و از فیش های حقوقی تا املاک نجومی و فساد سه هزار میلیاردی بروز و ظهور می کند.»
ناصری در پاسخ به این سوال که خودشیفتگی مسئولین ناشی از چیست؟، گفت: «این خودشیفتگی ناشی از دو چیز است. اول اینکه وقتی فردی به مقام و مسئولیتی می رسد گمان می کند نسبت به عموم جامعه از امتیازات ویژه ای برخوردار است. دوم اینکه گمان می کند بالذات لیاقت ها و استعدادهایی داشته که به این مقام رسیده و بیشتر از دیگران می فهمد و همه کیان جامعه را می تواند به راحتی در دست بگیرد و در دنیای پیچیده تخصصی در همه امور خود را صاحب صلاحیت می داند.»
وی ادامه داد: «لذا مسئولین در ایران با این رویکرد در جایگاه و مناصب قرار می گیرند؛ در حالی که امام علی (ع) می فرمایند هر کس قول «من نمی دانم» را فراموش کند کشتنگاه خود را با دست خود فراهم کرده است.»
وی افزود: «متاسفانه فرهنگ «من نمی دانم» در ایران بسیار ضعیف است که باعث تقویت خودشیفتگی می شود. اگر مسئولین در برابر رخدادها و اتفاقات با صداقت و صراحت به مردم اعلام کنند که یا «نمی دانند» یا «نمی توانند» زمینه خودشیفتگی کم رنگ خواهد شد.»
ولي...
خلايق هر چه لايق .... متاسفانه بايد قبول كرد!