یادداشت زیر را یکی از خوانندگان به نام آقای علی احمدی به سایت فرارو ارسال نمودهاند
زمانی دکارت دچار شکاکیت شد و نسبت به وجود داشتن همه چیز حتی به وجود خودش هم شک کرد. تا آنجا که به صرافت افتاد، ببیند اصلا چیزی واقعی وجود دارد یا همه چیز مجازی وبرآمده از ادراک ماست.
او جست وجوی ذهنی خود را در یافتن حقیقت شروع کرد و بعد از مدتی به این نتیجه رسید که همین تکاپوی ذهنی و اندیشیدنش هست که واقعیست، بنابراین نتیجه گرفت اگر این اندیشیدن واقعیست، پس واقعا من هم که می اندیشم، هستم.
اما درباره دیوان سالاری به بیانی ساده فلسفه وجودی بروکراسی اداری و کارگزارانش برای این هستند تا امورات افراد و در نهایت جامعه را به بهترین نحو ممکن جلو ببرند و این مشخصترین کارویژهی نهادی است که نامش دولت است.
برورکراسی دولت ایران امروزه با بیش ازچهار میلیون کارمند، گویی محتضری رو به موت است و به گونه ایست که هرکس گذرش به هر ادارهی دولتی افتاده باشد این عجز و ناتوانی در ادارات دولتی را در اجرای کارویژه خود می بیند، اما چرا این سیستمی که در برخی کشورها کارایی بالایی دارد در کشور ما این گونه ناکارآمد و فشل است.
جدای از غیربومی و وارداتی بودن برورکراسی و دیوان سالاری اداری در ایران و نبود زیرساخت ها و عدم توجه به الزامات آن در کشور و نیز حاکم بودن نگاه ایدئولوژیک در آن و تاثیر سوئی که بر روند اجرای مناسب آن دارد، آنچه که در این نوشته مدنظر است، نگاهی از منظرفردی به برخی کارگزاران این سیستم است.
بسیاری از آنها در ادارات باکار خود و حتی بخشی از عمر و حیات خود بیگانه شدهاند و در نتیجه آن را چیزی بیرونی می بینند و برای آن و تعالیاش هیچ ارزش و احترامی قائل نیستند یاحداقل تاجایی به آن توجه دارند که برایشان دردسر نشود و یا مانع ترقی و زیاده خواهی شخصیشان نشود.
آنها هویت یابی شان را در چیزهای دیگر جست وجو می کنند وکارشان را از خود و بخشی از بعد وجودی خود نمی دانند و به تعبیری با آن بیگانه شده اند.
اما مصیبت در ادارات آنجاست که برخی با پی بردن به پوچ بودن سایر هویت سازی های دیگر خود، این بار به سمت کار روی نموده اند، اما به جای توجه مثبت به کارخود و انجام آن به نحوی خلاقانه و به بهترین شکل ممکن، هویت و وجودداشتن خود را در کارنکردن و ایجاد مانع برسرکارمردم تعریف کرده اند و به این شکل باعث جلب توجه دیگران به خود می شوند و پیش خود می گویند: من کار نمی کنم پس هستم!