مهمتر از FATF این است که میان شمار مردم حاضر در نماز جمعه و جمعیت آن شهر نسبتی قابل قبول برقرار باشد؛ چراکه از دیرباز گفتهاند: حرمت امامزاده با متولی است. حفظ احترام نماز جمعه نیز بیش از دیگران، با خطیبان آن است...
«عصر ایران» نوشت: «درست است که در شورای عالی امنیت ملی باید درباره FATF تصمیم گرفت نه در نماز جمعه اما نماز جمعه جای روشنگری است. اگر این روند که برخی در پیش گرفتهاند پیش برود، خواهند گفت امامان جمعه وارد مسایل تحلیلی سیاسی هم نشوند.»
این سخنان را آقای سیداحمد خاتمی در خطبههای نماز جمعه تهران و در واکنش به اظهارات اخیر سخنگوی دولت بیان کرده است.
آقای محمدباقر نوبخت در میانه هفته گفته بود: «جای مباحث FATF شورای عالی امنیت ملی است نه تریبون نماز جمعه. طرح برخی مسایل از تریبونهای عمومی سبب میشود که مقام مسئول نتواند پاسخی بدهد که مورد سوءاستفاده دشمنان قرار نگیرد. اگر دنبال پاسخ هستید، پاسخ این است که FATF مورد تأیید قانون است اما اگر میخواهند قانع شوند، بحث دیگری است. آیا دیگر کشورها بخورند و ببرند و ما بمانیم؟»
منظور سخنگوی دولت این است که وقتی در تریبون عمومی نماز جمعه موضوعی مطرح میشود که اتهامی را متوجه دولت یا نهادی دیگر میسازند، همواره دست پاسخدهنده باز نیست. مثلا در مورد اخیر اگر دکتر نوبخت بخواهد به صراحت جواب بدهد، باید بگوید: «چاره دیگری نداریم و اگر بخواهیم با دنیا معامله مالی داشته باشیم باید به این توافق بپیوندیم و گریزی نیست و نمیتوانیم مثل کره شمالی منزوی شویم».
انتقاد نوبخت به این نیست که چرا در نماز جمعه نکته سیاسی مطرح میشود؛ بلکه این است که وقتی اتهام یا ابهامی را به صورت علنی و در تریبون عمومی و از موضع نظام مطرح میکنند، اگر متهمشونده بخواهد دفاع کند و توضیح دهد، دیگران نیز میشنوند. آقای احمد خاتمی انتظار دارد سخنگوی دولت بگوید نمیتوانیم بدون FATF کار مالی انجام دهیم و ناچاریم؟ در این صورت بر او خرده نخواهند گرفت که چرا سخنی از سر ضعف بیان کردید؟
به بهانه سخنان خطیب جمعه تهران میتوان چند نکته را مطرح کرد:
- اگر آنچه در نماز جمعه مطرح میشود تحلیل سیاسی شخص امام جمعه است، چرا این تحلیلها حتی در نوع کلمات و تعبیرات و توصیفاتی که به کار میبرند غالباً شبیه هم هستند؟
کافی است گزارش روزهای شنبه روزنامه جمهوری اسلامی از نمازهای جمعه در شهرستانهای مختلف را بخوانیم تا دریابیم امام جمعه اسطهبانات یا رامهرمز همان تعبیری را به کار برده که امام جمعه لنگرود، و این ذهنیت را ایجاد میکند که منبع همه، متن ارسالی از ستاد نماز جمعه تهران است.
در ماههای برجام، یک هفته اغلب میگفتند بد است و چند هفته بعد اغلب تأیید میکردند که نشان میداد صحبت از تحلیل شخصی نیست؛ توضیح یا توجیه یک تصمیم رسمی است.
- نکته دیگر که خصوصاً در نماز جمعه تهران لحاظ نمیشود این است که مواضع غالب گویندگان با نظر اکثریت شهروندان همان حوزه همخوان نیست. در تهران اکثر مردم به فهرست 30 نفری رأی دادهاند که حامی دولت هستند. امامان موقت جمعه اما به فهرست مقابل رأی دادهاند. بخشی از تعارض ناشی از این است که گرایش گویندگان محترم با فضای غالب جامعه متفاوت است.
- اینکه امام جمعه درباره هر موضوعی موضع بگیرد، در سالهای اخیر باب شده و سنت سالهای نخست جمهوری اسلامی چنین نبوده است. به یاد آوریم خطبههای آیتالله طالقانی را که چه حال و هوایی در شهر ایجاد میکرد و از شهر چهار میلیون نفری، دو میلیون نفر پشت او نماز میخواندند یا آیتالله منتظری که ایده وحدت روحانی و دانشجو را مطرح کرد یا آیتالله خامنهای که با صدای رسا نمازگزاران را به وجد میآورد یا آیتالله هاشمی رفسنجانی که جامعه را حتی پس از شکست در عملیات نظامی در جبههها امید میداد و سخنان او موضع رسمی یا برآیند نظام تلقی میشد.
- در سالهای اخیر اما شمار حاضران در غالب نمازهای جمعه کاهش یافته که هرچند بخشی از آن طبیعی است، اما موضعگیریهای متفاوت با خواست عمومی جامعه که در انتخابات متبلور میشود نیز در آن دخیل است.
کوتاه آنکه مشکل اصلی با موضعگیریهایی از جنس آنچه درباره FATF ابراز شده این است که اولاً بیش از آنکه تحلیل شخصی باشد، از جانب مرکز القا و هدایتشده و متناسب با گفتمان رسمی تغییر میکند و بهترین گواه شباهت گفتارها و حتی تغییر موضع پس از ابلاغ از ستاد مرکزی است.
ثانیاً اگر دولت اصولگرا بر سر کار باشد، به یک گونه است و اگر دولتی متفاوت، به گونهای دیگر. ثالثاً این نکته هم شگفتآور است که چگونه میتوان در حمایت از نظام، با دولت به عنوان رکن اجرایی نظام مخالفت کرد؟
مهمتر از FATF این است که میان شمار مردم حاضر در نماز جمعه و جمعیت آن شهر نسبتی قابل قبول برقرار باشد؛ چراکه از دیرباز گفتهاند: حرمت امامزاده با متولی است. حفظ احترام نماز جمعه نیز بیش از دیگران، با خطیبان آن است...