سردار دکتر سید یحیی صفوی، دستیار و مشاور عالی فرماندهی معظم کل قوا گفت: «پیشنهاد من این است که ما باید روابطمان را با کشورهای عمان، کویت، حتی قطر بیشتر کنیم و در رابطه با سعودی ها مدارا کنیم. ما به هیچ وجه نباید به سمت تنش سعودی ها حرکت کنیم.»
سخنرانی سردار صفوی در نشست مشترک موسسه آینده پژوهی جهان اسلام و مرکز آموزش و پژوهش های بین المللی وزارت امور خارجه را در ادامه می خوانید: بنده صحبتم را راجع به تاثیر وزن ژئوپلیتیکی ایران بر روابط میان کشورهای منطقه ی پیرامون ایران آغاز می کنم. حدود 24 تعریف از ژئوپلیتیک وجود دارد ولی آن تعریفی که در بحث امروز مورد نظر بنده است، روابط و تاثیر سه حوزه سیاست، قدرت و جغرافیا و تعامل این سه حوزه با یکدیگر است. تعریف دومم راجع به وزن ژئوپلیتیکی است؛ وزن ژئوپلیتیکی عبارت است از وزن یک دولت یا یک کشور در مناسبات قدرت و همچنین میزان تاثیرگذاری در کنشگرانی در مقیاس منطقه ای یا فرا منطقه ای یا محیط جهانی. در واقع یعنی آن ظرفیت، پتانسیل و منزلتی که یک کشور و یک دولت با همان تعریفی که کردیم چه در مناسبات منطقه ای و چه در رابطه با تاثیرگذاری روی سایر کنشگران منطقه دارد. تعریف سوم مربوط به منطقه است. منطقه مورد بحث من در جلسه امروز، حوزه ژئوپلیتیکی پیرامون ایران است.
ما اطراف ایران شش حوزه ژئوپلیتیکی داریم: حوزه ژئوپلیتیکی خلیج فارس مرکب از 8 واحد سیاسی یعنی ایران، عراق، کویت، عربستان سعودی، قطر، بحرین، امارات و عمان.
حوزه ژئوپلیتیکی دوم، حوزه ژئوپلیتیک دریای عمان است؛ شامل کشورهای ایران، عمان، پاکستان و هندوستان و امارات.
حوزه سوم، حوزه ژئوپلیتیکی فلات کبیر ایران است. فلات کبیر ایران شامل سه کشور ایران، پاکستان و افغانستان است. فلات کبیر ایران 260 هزار کیلومتر مربع وسعت دارد. در شرق فلات کبیر ایران جلگه سند و پنجاب را داریم، در جنوب فلات کبیر ایران دریای عمان و خلیج فارس است، در غرب فلات کبیر ایران جلگه بین النهرین یا عراق فعلی است، در شمال فلات کبیر ایران دریای خزر و جلگه آسیای مرکزی را داریم. پس خود فلات کبیر ایران هم یک حوزه ژئوپلیتیکی است.
حوزه ژئوپلیتیکی چهارم، حوزه ژئوپلیتیکی آسیای میانه یا آسیای مرکزی شامل کشورهای ترکمنستان، ازبکستان، تاجیکستان، قرقیزستان و قزاقستان است.
حوزه پنجم ژئوپلیتیکی پیرامون ایران، حوزه ژئوپلیتیکی دریای خزر است که شامل ایران، ترکمنستان، قزاقستان، روسیه و آذربایجان می شود و حوزه آخر یا ششم، حوزه ژئوپلیتیکی قفقاز است که در این حوزه ژئوپلیتیکی کشورهای آذربایجان، ارمنستان، گرجستان و ترکیه را داریم.
از نظر بنده، ایران از وزن بالاتر ژئوپلیتیکی نسبت به این 6 حوزه برخوردار است. یعنی ایران هم از نظر قدرت سیاسی و هم از نظر موقعیت جغرافیایی نسبت به این شش حوزه از وزن بالاتری برخوردار است که در ادامه صحبتم اشاره خواهم کرد.
از حوزه ژئوپلیتیکی آسیای میانه اگر شروع کنیم، همان طور که اساتید محترم مطلع هستید این 5 کشور آسیای میانه با جمعیت بالای 62 میلیون (جمعیت ازبکستان حدود 30 میلیون نفر است، بعد قزاقستان 27 میلیون است، و سه کشور ترکمنستان، تاجیکستان و قرقیزستان زیر 5 میلیون نفر جمعیت دارند) محاط در خشکی هستند و راه دریایی برای تعاملات اقتصادی شان ندارند. آنها برای این که بتوانند منابع خامشان از نفت و گاز و معادن طلا و انواع محصولات مثل پنبه را به خارج صادر کنند، و فقط در حوزه نفت و گاز اگر بخواهند صادرات داشته باشند، حوزه سنتی مسیر نفت و گازشان از روسیه رد می شد و اگر بخواهند به سمت دریای عمان یا خلیج فارس بیایند دو مسیر پیش رو دارند. برای آنها یک مسیر وجود دارد که از مسیر افغانستان و پاکستان عبور کنند و نفت و گاز خود را به دریای عمان یا هند برسانند در این راه آنها با سه مشکل برخورد می کنند؛ مشکل اول: عدم ثبات و امنیت در این دو کشور است. مشکل دوم: عدم وجود زیرساخت است؛ لوله های نفت و گاز و جاده و ... وصل نشده است و مشکل سوم عبور از این دو کشور پرداخت حق ترانزیت است. یعنی دو تعرفه ترانزیت باید به این دو کشور بدهند. در حالی که اگر بخواهند از ایران عبور کنند، ایران در حال حاضر از ثبات و امنیت برخوردار است، لوله های نفت و گازش به ترکمنستان وصل است. خط راه آهنش به ترکمنستان وصل است. براحتی هم اکنون از طریق بندرعباس می توانند صادر کنند و در آینده نزدیک با اتصال خط آهن چابهار به سرخس و ترکمنستان می توانند نفت و گاز و محصولات خامشان را از طریق چابهار صادر کنند و حتی در آینده با اتصال راه آهن ما از خرمشهر به بصره که فقط 25 کیلومتر و یک پل مانده که وصل شود، کشورهای آسیای مرکزی می توانند محصولات خامشان را از طریق راه آهن به دریای مدیترانه برسانند. یعنی خط راه آهن ایران و عراق، عراق به سوریه، به لاذقیه در کنار دریای مدیترانه؛ یعنی صادرات را به سمت اروپا داشته باشند و محصولات ساخته شده را از اروپا یا آمریکا به سمت آسیای مرکزی وارد کنند.
ایران در این حوزه از یک حوزه زبان فارسی و یک حوزه تمدنی و همچنین از یک روابط سیاسی طولانی مدت برخوردار است. شما می بینید حوزه تاجیکستان کاملا فارسی زبان است. ترکمن ها فارسی می دانند و یک حوزه تاریخی در این منطقه است، هر دو طرف مسلمان هستند و هم مرز هستیم و ایران می تواند یک تعامل بسیار خوبی داشته باشد. همچنین قابلیت سوآپ وجود دارد. یعنی به صورتی که ما نفت آنها را در دریای مازندران تحویل بگیریم و عین آن نفت را در خلیج فارس به آنها تحویل دهیم. هم اکنون لوله نفت از بندر نکا در دریای خزر به پالایشگاه تهران ما وصل است. ما از ترکمن ها می توانیم نفت بگیریم و به صرفه است. چرا که نفت پالایشگاه تهران باید از خوزستان پمپاژ شود ولی این مسیر نسبت به آن کوتاه تر است. و ما می توانیم در خلیج فارس به آنها به همان میزان اکتان به آنها نفت بدهیم.
در رابطه با حوزه ژئوپلیتیکی پاکستان و افغانستان از نظر من این دو کشور در حال گذار ژئوپلیتیکی هستند. هنوز تثبیت نشده اند، 4 قدرت بزرگ درگیر این منطقه هستند. آمریکا، روسیه، چین و هند به این منطقه نظر دارند. هندی ها در افغانستان بسیار فعال هستند. سدی را به اسم سد سلما روی هریرود احداث کردند که سد دوستی ما را تحت تاثیر قرار می دهد. سرمایه گذاری خوبی در افغانستان می کنند. چینی ها از دره پنج شیر یک خط راه آهن را دارند به کابل می کشند. آمریکایی ها که از سال 2001 عملا وارد افغانستان شدند و هم اکنون 12 هزار نیروی آمریکایی به همراه سایر کشورها - حدودا سی و چند کشور اروپایی - در افغانستان حضور دارند که از این 12 هزار نیرو حدود 7 هزار نفر فقط امریکایی هستند.
چینی ها در پاکستان سرمایه گذاری کلانی کردند. بندر گوادر را دارند توسعه می دهند. پاکستانی ها سلاح اتمی و تکنولوژی ساخت تانک را از چین گرفته اند. از نظر تکنولوژی روابط پاکستان و چین روابط نزدیکی است. پاکستانی ها در مقابل قدرت تهدیدکننده هند به چینی ها نزدیک شدند، آمریکایی ها هم به پاکستان نظر دارند. ارتش پاکستان ارتشی است که تکنولوژی غرب را دارد و با آمریکایی ها هم در عملیات مختلف شرکت می کند. در آزادسازی کویت 1991 پاکستان شرکت کرد. هرچند پاکستانی ها هم با چین هم با آمریکا و هم با عربستان دارند کار می کنند، ولی پاکستان عمق ژئواستراتژیک ایران است و ایران هم عمق استراتژیک پاکستان است، پاکستانی ها روابط تاریخی، فرهنگی و سیاسی با ایران دارند. پاکستان هم اکنون 183 میلیون نفر جمعیت و 860 هزار کیلومتر مربع وسعت دارد. سی میلیون نفر شیعه دارد. ما روابط خوبی با اینها داریم. ما حدود 947 کیلومتر مرز داریم و تعاملاتی با اینها داریم.
بلوچستان پاکستان که بزرگترین ایالت آنهاست، در سال 1905 میلادی در عهدنامه پاریس از ایران جدا شد. ما در بلوچستان پاکستان 6 میلیون آریایی تبار بلوچ داریم. بلوچ ها تماما ایرانی الاصل هستند. دو میلیون بلوچ در ایران داریم. یک میلیون در خط مرزی پاکستان و افغانستان داریم. تعاملات ما با پاکستان تا به حال تعاملات ضعیفی بوده، خط گازی که تا ایرانشهر آوردیم که به پاکستان و هندوستان برسد هنوز حل نشده است، ولی به عنوان خط صلح می تواند نقش مثبتی ایفا کند. ما با پاکستانی ها صحبت کرده ایم و به آنها گفته ایم که این خط لوله گاز به نفع شماست و تامین کننده صلح بین هند و پاکستان است. پاکستان نیازمندی های زیادی هم از نظر محصولات و هم از نظر روابط سیاسی به ایران دارد. اگرچه پاکستان از نظر قدرت فرامنطقه ای با آمریکا بیشتر کار می کند و از نظر قدرتهای محلی پیرامون ایران با سعودی ها بیشتر روابط سیاسی و اقتصادی دارد. با این حال ایران باید نسبت به پاکستان توجه بیشتری بکند. چون اساس جدا شدن پاکستان از هندوستان در 1947 اسلام بوده است. من خاطرم هست خانم بوتو (رحمت ا... علیها) نخست وزیر فقید پاکستان که به ایران آمد به ملاقات مقام معظم رهبری رسید، حضرت آقا اولین جمله ای که فرمودند این بود که "شما مثل دختر من هستید" و اساس استقلال پاکستان اسلامیت مردم پاکستان بوده است. سعی کنیم این اسلامیت را حفظ کنیم. مسئولان پاکستانی مانند رئیس جمهور و وزیر امور خارجه و ... که به ایران می آیند، به زبان فارسی حرف می زنند. علاقه ای که ما از نظر ایدئولوژیک به کربلا داریم پاکستانی ها به امام رضا (ع) دارند و یک علاقه در تاریخ این منطقه هم هست.
به هر جهت ما از حوزه ژئوپلیتیکی افغانستان و پاکستان مدتهاست غفلت کرده ایم. الآن راه آهن ما از مسیر زاهدان به پاکستان وصل است و ما می توانیم این راه آهن را تا هندوستان حتی چین ادامه دهیم. ما با پاکستانی ها می توانیم روابط خوب اقتصادی سیاسی حتی نظامی داشته باشیم. من یادم هست در زمان حضرت امام خمینی (ره) ارتشی های پاکستان در رفتن یا برگشتن از حج به دیدار امام می آمدند. یک علاقه ای بین دو ملت وجود دارد. علاوه بر این، خیلی از ایرانی های ما مخصوصا بلوچ ها، همسرشان از بلوچستان پاکستان است. در سفر اخیر خود به سیستان و بلوچستان، در خلیج گواتر دیدم جمعیت نیست، گفتند آن طرف در پاکستان عروسی است اینها سوار بر قایق به عروسی در پاکستان رفته اند. از نیروی انتظامی در این خصوص سئوال کردم که گفتند این مساله ای عادی است. برای مراسم جشن یا ترحیم به پاکستان می روند، شب می مانند و دوباره بر می گردند و هیچ نوع ویزایی در کار نیست!
در حوزه ژئوپلیتیک خلیج فارس ما یک رقیب استراتژیک به نام عربستان سعودی داریم. مخصوصا در وضعیت فعلی شان با مدیریت آمریکایی ها یا شاید صهیونیست ها به نظر من می خواهند با ایران یک روابط تنش آلود به وجود آورند. سعودی ها نسبت به افزایش وزن ژئوپلیتیکی ایران معترض هستند و شکست های خود در سوریه، عراق، لبنان و حتی در یمن را به گردن ایران می اندازند. در حالی که این نتیجه سیاست های نه چندان خوب آنها و خرید سلاح و ... بر مبنای پول های زیاد نفتی است. ضمن این که ایران تا به حال بسیار خویشتن داری کرده است. در جنگ 8 ساله بیشترین دولت هایی که به عراق کمک کردند عربستان و کویت بودند. میلیاردها دلار را به عراق دادند و عراق این پول ها را تبدیل به موشک و بمب علیه ایران کرد که در شهادت 200 هزار نفر شهید ایران شریک است. عربستان تا به حال فجایع بزرگی برای حجاج ما به وجود آورده است که نمونه اش فاجعه منا و شهادت چندصد ایرانی در سال قبل بود.
به هر جهت در این حوزه پیشنهاد من این است که ما باید روابطمان را با کشورهای عمان، کویت، حتی قطر بیشتر کنیم و در رابطه با سعودی ها مدارا کنیم. ما به هیچ وجه نباید به سمت تنش سعودی ها حرکت کنیم. صلح و امنیت و قدرت برتر خلیج فارس از آن ماست، این را آمریکایی ها هم می دانند. ما در این منطقه 2020 کیلومتر از خلیج گواتر تا دهانه فاو ساحل داریم. تمام جمعیت آن شش کشور عربی شورای همکاری خلیج فارس را با هم جمع کنیم نصف جمعیت ایران هم نخواهد شد. ما یک جمعیت 80 میلیونی داریم یک تمدن وتاریخ چند هزار ساله داریم. عربستانیها 1932 به استقلال رسیدند. کویت 1961، قطر، بحرین و امارات 1971 به استقلال رسیدند. یعنی صد سال از عمر تشکیل کشور در این ها نمی گذرد. البته قدرت های فرامنطقه ای پشت سر آنها هستند. الآن بیش از 78 ناو آمریکایی، فرانسوی و انگلیسی در منطقه هستند و در این حوزه نفتی چیزی در حدود 63 تا 65 درصد نقت خام جهان در این منطقه است. فقط عربستان 264 میلیارد بشکه نفت دارد، بعد ایران با 154 میلیارد بشکه نفت قطعی در رده دومین کشور ذخایر نفتی قرار دارد. بعد عراق با 125 یا 132 میلیارد بشکه است. بعد کویت با 95 میلیارد بشکه است. بعد از آن امارات است. از نظر گاز ما بالاترین هستیم. حدود 16.5 تا 17 درصد گاز جهان را ما داریم. بعد قطر با 14.7 درصد است. ولی اگر مجموع نفت و گاز را جمع کنیم ما در مقام اول جهان هستیم.
به هر جهت این حوزه با داشتن نفت و گاز سالیان سال مورد توجه بوده است علاوه بر آمریکایی ها به نظر من هندی ها و چینی ها مایلند در این حوزه حضور پیدا کنند. به هر جهت برا ی حضورشان باید روابطشان با ایران را بهبود ببخشند. در حوزه ژئوپلیتیک دریای خزر قدرت اصلی در دست روسیه است. پیشنهاد من این است که ما با یک راهبرد مناسب می توانیم به تعاملاتی برسیم. ذهنیت تاریخی ایرانی ها نسبت به روسها یک ذهنیت منفی است و این به جای خود باقی است، لیکن در مقابل سیاست های آمریکا در منطقه هم اکنون ما با احتیاط با روس ها در سوریه همکاری می کنیم. به نظر من در تحریم آمریکا و اروپا علیه روسیه ما یک بازار 150 یا 160 میلیونی می توانیم داشته یاشیم. من به شمال رفته بودم فقط در استان مازندران ما 500 تن تولید مرغ داریم. از لبنیات گرفته تا سیب و پرتغال و مرغ و گوشت می توانیم به روسیه بفرستیم. دزفول رفته بودم دوتا هواپیمای ایلیوشین از مسکو با ظرفیت 70 تن آمده بود سبزیجات، کاهو و پرتقال را از دزفول به مسکو می برد. ایران با این تنوع اقلیمی که دارد ظرفیت بالایی در تولیدات کشاورزی دارد. به هر جهت می توانیم با روس ها با احتیاط کار کنیم، روس ها کاملا منافع محور هستند به هیچ وجه ایدئولوژی محور نیستند. هر کجا لازم باشد با آمریکایی ها با هم به توافقاتی می رسند کما این که ممکن است در سوریه هم به توافقاتی برسند. بنابراین بایستی با احتیاط حرکت کنیم و منافع ملی و امنیت ملی خودمان را در نظر بگیریم.
ما در حوزه ژئوپلیتیکی دریای خزر مشکل اصلی مان هنوز عدم تعیین رژیم حقوقی دریای خزر است شاید با کمک روس ها بتوانیم مساله را حل کنیم. در آن جا یک حوزه بزرگ نفتی داریم. در این حوزه کشور آذربایجان هم هست که 78 تا 80 درصد این کشور شیعه است. جمعیت ده میلیون نفری دارد. اگر چه دولتش یک دولت لاییک است با این حال ما می توانیم یک تعامل خوبی با این کشور داشته باشیم. در حوزه قفقاز- آناتولی، ترکیه به عنوان یک رقیب استراتژیک ایران محسوب می شود. ما روابط خوبی در حدود 20 میلیارد دلار هم اکنون با ترک ها داریم. با کودتای نافرجامی که در ترکیه اتفاق افتاد و مواضع اصولی و هوشمندانه ای که ایران گرفت و کودتا را محکوم کرد، می توانیم روابطمان را توسعه دهیم. البته ترکیه تا دو سه سال آینده درگیر مسائل داخلی خواهد بود و کاهش وزن ژئوپلیتیکی پیدا کرده است.
در حال حاضر با وجود نا امنی هایی که در پیرامون کشور است، ایران هم اکنون در امنیت کامل به سر می برد. امیدواریم که سیاست خارجی ما بتواند از موقعیت برتر ژئوپلیتیک ایران، چه در تعاملات سیاست خارجی، چه در تعاملات اقتصادی چه در تعاملات تامین امنیت ملی استفاده کند. ما باید از این وزن ژئوپلیتیکی مانند کریدورهای شمال-جنوب اقتصادی، کریدورهای شرق – غرب و از این وضعیت جغرافیایی ایران که می تواند یک شاه راه استراتژیک باشد استفاده کنیم. مهم این است که دولتمردان ما و سیاستمداران ما از این سرزمین که موهبت خدایی است، از این ملت متمدن، هوشمند و با فرهنگ و از وجود رهبری حکیم و خردمند و اندیشمند بتوانند برای توسعه و پیشرفت و قدرتمندی ایران استفاده کنند. چون ما در افق 1404 می خواهیم قدرت اول منطقه باشیم و این قابل دسترس است. هر چند مشکلاتی پیش آمده است، ولی از نظر من ملت ایران و دولت ایران این لیاقت و شایستگی را دارد به عنوان قدرت اول در این منطقه و حوزه های ژئوپلیتیکی - منهای روسیه و هندکه اندکی نسبت به ما برتری دارند - مطرح شود.
منبع: دیپلماسی ایرانی
مطلب بسيار جامعي بود در حوزه ژئو پلتيكي خزر و قفقازجاي بحث و تحليل ميباشد. همچنين درموضوع افق 1404 هم ابعاد آن و اينكه در كجاي اين مسير هستيم متهم است اميد است فرصتي باشد كه بطور حضوري از محضر درس و بحث حضرتعالي بهره بگيرم . پايدار باشيد
خدارو هزار مرتبه شکر که افرادی هنوز در بین نظامیان هستند که منطقی فکر میکنند!