روزنامه خراسان با درج یادداشتی نوشت: پنجمین و بزرگ ترین آزمایش اتمی کره شمالی که قدرتی بیش از بمب اتمی منفجرشده برفراز هیروشیما در زمان جنگ جهانی دوم داشت، باعث شد تا کشور های منطقه سراسیمه این اقدام را محکوم کرده و کشور های مختلف جهان نیز از آن به عنوان حرکتی بسیار نگران کننده یاد کنند.
در ادامه این مطلب که در شماره شنبه 20 شهریور به قلم ابومحمد عسگر خانی انتشار یافت، می خوانیم: درک این اقدام کره شمالی و این که آیا چنین عملکردی قابل پیش بینی بود یا خیر، درحالی که پیشتر نیز این کشور چنین آزمایش هایی را انجام داده بود، بسیار اهمیت دارد.
نباید از خاطر برد که «منافع ملی عالیه» و امنیتی، دغدغه ای است که تصمیم سازان را در کشور های عضو جامعه جهانی به خود مشغول کرده است. واقعیت این است که برای فهم این چنین رفتار هایی از سوی «کیم جونگ اون» می بایست علت خروج این کشور را از «پیمان نامه منع گسترش سلاح های اتمی» (NPT) درک کنیم. چیزی که برای خیلی از کشور های عضو جامعه جهانی که نگران امنیت خود هستند، می تواند درس بزرگی باشد.
** ماده 10 پیمان نامه NPT، اساس خروج کره شمالی
اقدامات کره شمالی برای تقویت «امنیت هسته ای» خود، قابل پیش بینی بود. کره شمالی با عنایت به ماده 10 پیمان نامه منع گسترش سلاح های اتمی از این توافق خارج شد. پس ازآن بود که مذاکرات مربوط به مهار کره شمالی و آزمایش های هسته ای این کشور شدت گرفت. در ماده 10 پیمان نامه مذکور، آمده است که هرگاه«رویدادی فوق العاده» رخ دهد که به صورتی، منافع ملی عالیه یک کشور را به خطر بیندازد، آن کشور می تواند هم زمان با تحقق این شرایط، از توافق NPT خارج شود.
کره شمالی با این تفسیر که اگر رویدادی چه در داخل یا خارج از کشورش و یا حتی در خارج از جو محقق شود که امنیت ملی آن را به خطر بیندازد، باید منافع ملی خود را تأمین و امنیت خود را در اولویت قرار دهد، پس از خروج از NPT رفتار هایش را شکل داد. اکنون با کره شمالی طرف هستیم که عضو NPT بوده و از آن خارج شده است، نه پاکستان و هندی که هیچ گاه به عضویت این پیمان درنیامده اند که اگر آن ها نیز چنین خطری را احساس کنند، شاید همانند کره شمالی رفتار خواهند کرد.
اما منشاء تهدید علیه کره شمالی چه چیزی بود؟ برای روشن شدن بحث، مثالی از اظهارات اوباما در نیمه دوم ریاست جمهوری وی می زنیم. رئیس جمهور آمریکا در نیمه دوم ریاست جمهوری خود گفت که آمریکا تضمین نمی کند که از سلاح هسته ای علیه کره شمالی و ایران استفاده نکند. چنین تهدیداتی بود که کره شمالی را به این جمع بندی رساند که می تواند به ماده 10 پیمان نامه NPT استناد کند. درواقع، همان گونه که پیشتر گفته شد، کره شمالی به این جمع بندی رسید که منافع ملی عالیه آن به خطر افتاده است.
** تلاش هایی برای بازدارندگی
پیونگ یانگ معتقد است که آزمایش هسته ای اش، قدرت بازدارندگی دارد؛ یعنی تنها پاسخی است که کره شمالی در مقابل تسلیحات هسته ای و فشار های اقتصادی و سیاسی آمریکا می تواند از خود نشان دهد. کره شمالی کاملاً به حداقل بازدارندگی خود اکتفا کرده است. یعنی برای خود مشروع می داند که امنیت خود را به جهت دفاع از خویش تأمین کند و برنامه های تسلیحاتی خاص خود را داشته باشد. کره شمالی به این شعار باور دارد که «هرچه بیشتر بهتر»، اما کشور هایی مثل ایران در مسیری دیگر گام برمی دارند.
همواره بسیاری از کشور ها مسیر مشابه کره شمالی را خواهند رفت و درست است که هر چه قدرت هسته ای در جهان بیشتر گسترش یابد، امنیت در آن کمتر خواهد شد، اما گویا این سرنوشتی است که برای عرصه بین المللی نوشته شده است. بنابراین، باید در آینده شاهد آزمایش های کره شمالی و به دنبال آن کشور های دیگر باشیم. دنیا به سوی چندقطبی شدن درحرکت است؛ هم از حیث اقتصادی، هم سیاسی و هم نظامی و بلوک های جدیدی در حال تشکیل شدن است. ازاین رو، NPT روح خودش را می بازد و کشور ها به دنبال امنیت خود می روند.
** اتحاد دو کره، امری غیرقابل اجتناب
امانکته ای که غرب را تا به آنجا پیش می برد که رفتار های تحریک آمیزی علیه کره شمالی داشته باشد، نوع نگاه آن به ساختار و مرز شکننده دو کره است. غرب و آمریکا نگران بحث هسته ای در کره شمالی نیست و نگرانی اصلی غرب یک روند است که وضعی پیش رونده دارد. اگر کره شمالی با کره جنوبی ادغام شوند و کنفدراسیونی را تشکیل دهند، قدرت نظامی کره شمالی باقدرت اقتصادی کره جنوبی یک قطب قدرتمند و قمری تأثیرگذار را تشکیل خواهد داد.
یعنی غرب تلاش می کند تا فرآیندی که در آلمان صورت گرفت که هم اتحاد جماهیر شوروی و هم ایالات متحده آمریکا مخالف آن بود، در شبه جزیره کره اتفاق نیفتد.
علت این که می گوییم اتحاد دو کره غیرقابل اجتناب است، ساختار و قطب بندی های نوین جهانی است و همچنین نقشی است که چین در تحقق این اتحاد ایفا می کند. کره شمالی و جنوبی به لحاظ فرهنگی و پیشینه های تاریخی به شدت باهم نزدیک هستند و این مورد بر اتحاد میان این دو مؤثر خواهد بود. مرز های کشیده شده میان دو کره قوی نیستند و «برساخته» نظام بین الملل هستند.
چون در میان دو کره عناصری در بین است که برای هر یک به صورت جداگانه دست نیافتنی است، برای نهادینه شدن اقتصاد، کره شمالی به توانمندی های کره جنوبی نیاز دارد و به جهت بهبود وضع امنیت نظامی، کره جنوبی به توانمندی های شریک شمالی اش محتاج است. ازاین روست که تهدید های غرب و تحریم های آن علیه کره شمالی ادامه خواهد داشت و همچنین، کره شمالی نیز در برابر مؤلفه های قدرت نرم، سخت و یارگیری های آمریکا در منطقه ایستادگی خواهد کرد.