هرچقدر که اطرافیان احمدینژاد بگویند او قصدی برای انتخابات ریاست جمهوری ندارد باز هم نمیتوان قبول کرد که علت این سفرهای استانی یا نامه نوشتن به اوباما، انتخابات و بازگشت به سیاست نباشد.
به گزارش خبرآنلاین، همه کسانی که قاطعانه می گفتند «او» قصد بازگشت به قدرت رسمی را ندارد حالا بعد از آخرین سخنرانی اش از یک سو و نامه عجیب به باراک اوباما از سوی دیگر نظرشان را عوض کرده اند و از احتمال بازگشت مرد رفته از پاستور به عرصه سیاست میگویند، کار به آنجا رسیده که وزیر کشور گفته است:« ما قبلا هم اعلام کردیم فعالیتهای انتخاباتی زودرس خلاف قانون است چون قانون برای فعالیت های تبلیغاتی انتخاباتی زمان مشخص کرده است. اگر احساس کنیم کسانی از این تجمعات و جلسات بهره برداری انتخاباتی می کنند قطعا از کار آنها جلوگیری می شود. این موضوع را ما به دوستان آقای احمدینژاد هم اعلام کردیم به آنها هم گفتیم و هم تذکر دادیم به دلیل مسائل امنیتی و حفاظت، این جلسات حتما باید تابع شوراهای تأمین استان ها و شهرستان ها باشند و هم اینکه در موضوع مباحث انتخاباتی نباشند.»
«وقت» بازگشت احمدی نژاد رسیده است؟
حرف و حدیث های جدید از اینجا آغاز شد«من در جريان مسائل كشور هستم اما فعلا مصالح اقتضاء نمي كند ورودكنم. وقتش كه شد درخدمت ملت خواهم بود» محمود احمدی نژاد این سخنان را در سخنرانی اش در قالب سفراستانی به بافق بیان کرده است. سفرهایی که حواریون رسانه ایش نام آن را به اختصار «قیام» گذاشته اند. پیش تر وقتی درباره احتمال نامزدی اش در انتخابات از او پرسیده می شد تنها سکوت می کرد یا با یک شوخی نه چندان بامزه از کنار سوالات اینچنینی رد می شد.
احمدی نژاد در تمام این مدت اگر چه تمایل زیادی داشت تا خود را در قاب دوربین های عکاسان خبری قرار دهد اما ترجیح می داد صوت دندان گیری برای ضبط های خبرنگاری نداشته باشد. پاورچین، پاورچین همه ماه های بعد از صدارتش را پشت سر گذاشت و حالا روزگارش سکوتش را برای حامیانش و البته آن دیگرانی که سوال های متعددی در این مورد دارند توجیه کند و می گوید او هم مثل همه از از مسایل با خبر بوده اما ترجیح داده بنا به مصالحی سکوت کند تا به وقتش در در مورد آنها با مردم حرف بزند. همان «وقت» موعدی که به نظر می رسد سال 95 باشد.
سخنرانی جدید محمود احمدی نژاد حرف های گفتنی زیای دارد باید با تحلیل محتوای آن دقیقا پی برد که این شخصیت سیاسی چه پازلی را برای 29 اردیبهشت 96 آماده کرده است چه اینکه به نظر می رسد تا اینجای کار که هنوز احزاب و تشکل های هر دو جناح آنچنان وارد پرونده انتخابات 96 نشده اند او عجول ترین فرد برای تصمیم گیری در این مورد بوده است .
رویای دو قطبی همچنان در سر مرد رفته از پاستور
احمدی نژاد گرچه تا چندی پیش در سخنرانی هایش کلی گویی می کرد و به مباحثی چون عدالت، مدیریت جهانی و انقلاب و ...می پرداخت اما حرف های تازه او متفاوت از قبل است. او در این اظهارات شیب انتقاداتش را به وضع موجود افزایش داده و تمام تلاشش را کرده تا هم خود را در وضعیت منتقد وضعیت موجود قرار دهد و هم اینکه دولت مستقر را مسئول آنچه وضعیت نامناسب فعلی می داند معرفی کند. ساده تر بگوییم او زیرکانه برای وضعیت فعلی دو طرف ایجاد کرده است؛ یک طرف حسن روحانی و «دولتش» و یک طرف محمود احمدی و نژاد و «ملت».
احمدینژاد ایجاد دو قطبی 96 را کلید زده است. این اولین نکتهای است که می توان از تحلیل محتوای سخنرانی اخیر او داشت.
دو قطبی او برخلاف دو قطبی است که از سال 92 پدید آمده است . او یک جنبش بازگشت به عقب را طرح ریزی کرده و دنبال شیفت دو قطبی فعلی به همان دو قطبی سال 84 است . به یک معنا او می خواهد از دوگانه« دلاور / دلواپس» گذشته و به دو گانه «عدالت / ثروت» بازگردد. این را به خوبی می توان از تحلیل محتوای سخنرانی های او فهمید . می توان شماره کرد که چند بار از کلید واژه های «ثروت / عدالت / فقر / فرصت / تاجر/ مردم / حق » استفاده کرده است.
اما چرا به این تحلیل رسیده است؟
برخی می گویند محمود احمدی نژاد معتقد است هیچ کس نمی تواند در دوقطبی «برجامیان و نابرجامیان » حسن روحانی را شکست دهد . چنین است که او تصمیم گرفته همان صحنه سال 84 را زنده کند. او البته در حال عکس نشان دادن واقعیت هاست و مانند همین نامه اخیرش به باراک اوباما می خواهد آنچه بوده و هست را به گونه ای دیگر نشان دهد .در همین نمونه آخر که نامه اش به رییس جمهور ایالات متحده بوده او آنچنان خود را در کاراکتر قهرمان و ناجی ملت قرار داده که گویی همه فراموش کرده اند که مقصر به تاراج رفتن آن ثروت کلان ملی اشتباه او و دولتش بوده است.
محمود احمدی نژاد راهی جز این ندارد . جای دفاعی باقی نمانده ؛ او تنها چاره اش این است که بخش های مهمی از تاریخ صدارتش را از نظرها پنهان نگه دارد .
او البته در اقدامی پیش دستانه ممکن الست از برخی اتفاقات بد دوران خودش استفاده انتخاباتی هم بکند. چه اینکه خیلی ها معتقدند این نامه اخیر او در زمره برنامه انتخاباتی او برای رقابت سال آینده است . در همین راستا است که محسن کوهکن میگوید :« اگر احمدینژاد هزار بار هم قسم بخورد که کارش انتخاباتی نبوده، اکثر سیاسیون باور نمیکنند و حرکت وی را انتخاباتی تلقی میکنند.»
احمدی نژاد باز هم مهمان ناخوانده اصولگرایان می شود؟
«ما هنوز بحثی نداشتهایم اما درباره احمدی نژاد هم فکر نمیکنم حمایتی صورت بگیرد.» این حرف آخرین آیت الله موحدی کرمانی است البته دیگر بزرگان جناح اصولگرا هم چندان روی خوشی به او نشان ندادهاند . از جمله اینکه علی لاریجانی در سخنانی قابل توجه در مورد احتمال نامزدی او گفته است.« فکر نمیکنم در ایران خیلی جاذبهای باشد، آنها که دو دوره رئیسجمهور بودند دوباره به صحنه بیایند. مخصوصا آنکه خیلی تجربیات موفقی هم نداشته باشند. دولت گذشته آشفتگی سیاسی را دامن میزد. اگر رئیس دولت تحریکآمیز کار کند، کشور به دستهبندیها و اختلافات زیادی میرسد و حتما آشفتگی سیاسی ایجاد میشود.»
یا در اظهار نظری دیگر محسن کوهکن گفته است:«در شرایط فعلی حمایت اصولگرایان از احمدینژاد را بعید و حتی کمتر از 10درصد میدانم. احمدینژاد اخیرا شعارهای پوپولیستی جدیدی به ویژه در زمینه چند برابر کردن یارانهها میدهد. استنباط نیمی از کسانی که نگاه مثبت به عملکرد احمدینژاد دارند (به ویژه در شهرستانها) این است که میگویند احمدینژاد به ما یارانه داده است، در حالی که طرح هدفمندی یارانهها یک تصمیم حاکمیتی و چندقوهای است اما چون دولت آن را پرداخت میکرد، مردم چنین دیدی دارند. به هر صورت با وجود آنکه باید حرمت کسانی که هنوز طرفدار احمدینژاد هستند را نگه داشت، اما اگر احمدینژاد به صحنه انتخابات آینده نیاید و به خاطر خدا از گزینه مطلوب اصولگرایان حمایت کند، ما از همین الان از وی تشکر میکنیم.»
یا در اظهارنظری دیگر جعفر شجونی، عضو جامعه روحانیت گفته است: «عملکرد احمدینژاد باعث شده اصولگرایان از او روی برگردانند و اگر در انتخابات سال 96 نامزد شود، از او حمایت نخواهند کرد. قطعا اگر احمدینژاد در این دوره نامزد شود اصولگرایان و توده جامعه از وی حمایت نخواهند کرد، زیرا در دور دوم عملکرد ناامیدکنندهای از خود برجای گذاشت و باعث شد کشور به خطر بیفتد.»
همسو با او چهره های دیگر از اصولگرایان هم مخالفاتشان را با نامزدی محمود احمدی نژاد اعلام کرده اند . از جمله اینکه حمید رضا ترقی گفته است: «جریان اصولگرایی تاکنون هر ضربهای خورده، از محمود احمدینژاد بوده است و این اشتباه را نباید تکرار کند.»
پس تا اینجای کار معلوم شده که طبقات مختلف اصولگرا برای احمدی نژاد فرش قرمز پهن نکرده و روی خوشی هم به او نشان نداده اند و البته جز آن عده محدودی از «اصولگرایان نوپدید» که میگویند : «تنها راه وحدت اصولگرایان محمود احمدینژاد است.» این فقط حرف شاخه ای از چهره های جبهه پایداری است.
رییس جمهور سابق دونده امدادی انتخابات می شود؟
اما در این میان یک بحث دیگر هم شکل گرفته است. برخی می گویند آمدن محمود احمدی نژاد چندان هم بد نیست البته نه برای نامزدی بلکه برای دوران قبل از 29اردیبهشت 96 . این ایده بخشی ازمخالفان دولت است .
بی پیرایه ترش این است که به عقیده مخالفان دولت روحانی، صرف نظر از اینکه احمدی نژاد تایید صلاحیت بشود یا ردصلاحیت، اعلام حضور و شرکت در مبارزات انتخاباتی در فاز زمانی باقیمانده تا اعلام نظر شورای نگهبان میتواند معادلات انتخابات را تغییر دهد. اما این نسخه سیاسی چه هدفی را دنبال می کند؟
شاید ایده آنها این است که محمود احمدی نژاد باید تنها نقش یک دونده امدادی را ایفا کند . وارد این رقابت سخت شود تمام تلاشش را انجام دهد و در نهایت چوب مسابقه را در فاز نهایی تحویل فرد دیگری دهد. اما اگر این فرضیه درست باشد و چنین طرحی هم ریخته شده باشد آیا محمود احمدی نژاد موافق آن است؟
محمود احمدی نژاد ذاتا عاشق بازگشت به قدرت است اما اگر آنچنان که خودش گفته آن روی دیگر ماجرا حاکم شود و مصلحت ایجاب نکند که او وارد صحنه شود احمدی نژاد چه تدبیری خواهد کرد ؟
امیر محبیان، از چهره های شاخص اصولگرا در این مورد چنین عقیده ای دارد :«احمدینژاد مشغول تستکردن فضا و ایجاد ذهنیت است. احمدینژاد برای ورود به انتخابات 96 یکسری فاکتورهایی را لحاظ میکند. وی مایل نیست در انتخابات سال آینده متحمل شکست شود چون با تعریفی که خودش دارد، دلش میخواهد قهرمانانه پیروز شود. احمدینژاد نمیآید که مدل قالیباف یا محسن رضایی را پیگیری کند. احمدینژاد نفر دومی را به عنوان کاندیدا معرفی نمیکند. تنها فردی که احمدینژاد به او اعتماد داشت، مشایی بود که آن هم موضوعش منتفی است.» او البته بر این باور است که احمدی نژاد خود را از همین حالا برای انتخابات 1400 آماده کرده است.» این نظر امیر محبیان البته طرفداران زیادی دارد.
از جمله اینکه محمد عطریانفر می گوید:« روحانی رقیب جدی ندارد و حتی احمدی نژاد نیز با وجود تحرکات پررنگ سیاسی نامزد ریاستجمهوری نمیشود چون دوست ندارد به صحنه بیاید و ببازد.» یا همسو با او مهرعلیزاده گفته است «مردم با رضایت و مراقبت کارهای دولت را دنبال میکنند و امیدوارند همچنان پیرو این سه سالی که دولت در خصوص مسئله برجام تلاش کرده، مسیرها در حال باز شدن است و منتظر دریافت نتیجه آن هستند.»
عقیده این افراد این است که محمود احمدی نژاد بهتر از هر کس دیگری می داند که حسن روحانی شانس بالایی برای پیروزی در این انتخابات دارد . او به خوبی از استباهات دولت خودش که حسن روحانی آن ها را سامان داده آگاه است و می داند که جامعه پذیرفته که چاهی که محمود احمدی نژادبا تحریم ها برای ملت ایران کنده بود با تلاش دولت حسن روحانی و البته یاری افرادی مانند علی لاریجانی و همفکرانش پر شده است و حالا مردم با نگاهی همراه با امید به آینده نگاه می کنند.
برخی اما عقیده دیگری دارند. می گویند محمود احمدی نژاد بی گدار به آب نزده است. آنها معتقدند که احمدی نژاد حضور عیان این روزهایش در عرصه سیاست را کاملا با هدف دنبال می کند؛ می گویند او یک بازی برد - برد طراحی کرده است . اگر مجوز حضور در انتخابات را پیدا کند شانس بالایی برای خود قایل است که بتواند پیروز میدان باشد ، اگر هم تا قبل از انتخابات چراغ برای او سبز نشود در تمام این روزهای باقی مانده تا آن زمان تریبون های مهم و زیادی پیدا خواهد کرد هم برای تطهیر چهره خود و دولتش و هم برای ساختن پشتوانه های حضور در انتخابات سال 1400. این عده که اینگونه فکر می کنند البته در اقلیت هستند چه اینکه رفتار شناسی و هویت شناسی محمود احمدی نژاد ثابت کرده که او خودش را پیروز همه رقابت ها می داند و با کیش شخصیت و خود محوری ای که دارد هرگز خودش را هزینه یک جریان سیاسی یعنی اصولگرایان نخواهد کرد . ساده تر بگوییم؛ او برای کسی نخواهد دوید.
دولت فک کنه چرا من اول این دولت فکر میکردم اگر ۹۶بین حسن و محمود انتخابات به دور دوم برسه،روحانی بهتره اما الان به نظرم مموتی!
فک کنه چرا محبوبیت اقای روحانی از پنجاه درصدش، خیلی کمتر شد!
و خیلی چیزای دیگه!