هر شهری آداب و رسوم و فرهنگ خودش را دارد که مشخصه بارز آن دیار می شود. روزگاری مردم در شهرها و روستاها تمام تلاش خود را می کردند که برای اجرای آیین هایشان آماده شوند، حتی مردم شهرهای همجوار هم به هر نحوی که شده خود را برای برگزاری آن مراسم می رساندند، اما در این روزها اخبار برگزاری آیین های مختلف در شهرها را تنها از طریق رسانه ها مطلع می شویم، آن هم اگر به این بخش خبری علاقه ای داشته باشیم، وگرنه کمتر کسی به دنبال آیین قالی بران خمین، آیین پنجی در اصفهان، آیین شایانه در سنندج و... است، حتی برای شناخت آن هم از خود رغبت نشان نمی دهد، چه برسد به آنکه در ترویج آن بکوشد.
به راستی چرا گرایش به آیین ها و جشنواره های داخلی که نقش غیر قابل انکاری در همبستگی اجتماعی دارد تا این حد کم رنگ شده است؟
همیشه می گویند ایرانی ها در ورزش های گروهی مثل فوتبال ضعیفند، اما در ورزش های انفرادی مثل کشتی موفق عمل می کنند یا در درون یک سازمان معمولا همکاران به اختلاف نظر می رسند و نمی توانند یک کار گروهی را بیحاشیه به پایان ببرند. پیدایش این تصور از کجا نشات میگیرد؟ آیا به واقع ایرانیان فرهنگ انجام کارهای گروهی را ندارند؟ و آیا فقط در انجام کارهای فردی موفق هستند؟ برای رسیدن به پاسخ این پرسش ها کافی است که به گذشته کشورمان نگاهی بیندازیم. در این صورت به راحتی میتوانیم این فرضیه را رد کنیم، چرا که ایرانیان از قدیم الایام در روستاهای خود مشارکت داشته اند و به شکل های مختلف آیین و آداب و رسوم خود را با تعصب هر چه تمام انجام میدادند.
پس به هیچ عنوان نمی توانیم بگوییم که ایرانیان ذاتا نسبت به انجام کار گروهی بیگانه بودند. با وجود این، وقتی فرهنگ کار جمعی یک کشور رو به تعالی باشد، پیشرفت آن الزامی است، چرا که افراد آن جامعه تمایل بیشتری برای سازندگی کشور خود در ابعاد مختلف دارند. حال این سوال پیش می آید که چرا با گذر زمان انجام کارهای گروهی در ایران رو به افول رفته است؟ و چرا دیگر ایرانیان برای تقویت و بازگرداندن خود به فرهنگ دیرینه کارهای جمعی تلاش نمیکنند؟ شاید در ابتدا عدهای بر این باور باشند که حتما ماهیت دنیای مدرن و پیدایش وسایل ارتباط جمعی سبب شده تا افراد در محل کار یا گوشه اتاق خود بشینند و با تلفن همراه دنیا را رصد کنند، بنابراین دیگر به انجام کارهای جمعی گرایش ندارند، اما باید بپذیریم که این اتفاق یک پدیده تازه در ساختار ایرانی است، چرا که کشورهای صنعتی با وجود آنکه در دنیای مدرن به سر می برند، اما همچنان در فعالیتهای گروهی پیشرفت های قابل ملاحظهای دارند که نمونه آن بارها در عرصه های فرهنگی، ورزشی و علمی دیده شده است.
بنابراین شکل گیری رفتاری در یک جامعه بستگی به ساختارهای اجتماعی، فرهنگی، سیاسی دارد که افراد در آن رشد می یابند. با وجود این، عدم شکل گیری آیین ها و جشنواره های مردمی ربطی به ضعف روحیه جمعی یا ظهور مدرنیته ندارد، بلکه باید ریشه آن را در ساختاری بیابیم که کمکی به گسترش این مراسم نمی کند.
تنهایی در اجتماع
در جامعه ای که معضل فقر، بیکاری، اعتیاد، ازدواج و... بیداد می کند، مردمانش به دلیل مشکلات زیاد افسرده می شوند و وقتی نهادهای اجتماعی که مسئول شادی در جامعه هستند در این راه تلاشی نکنند، جامعه بحران زده شتاب بیشتری میگیرد. به گفته وزیر بهداشت ۱۲ درصد از افراد جامعه دچار افسردگی هستند و این موضوع نیاز به درمان دارد. آنچنان که ممکن است این افراد برای پر کردن خلا خود دست به هر کاری بزنند. با وجود این، جامعه افسرده شادی می طلبد تا راحت بحران را طی کند و شکل گیری جشنواره ها در حوزههای اجتماعی، خانوادگی و بهتر زندگی کردن می تواند تا حدودی از بار مشکلات آن بکاهد، اما این جشنوارها و آیین های سنتی در ایران معمولا بدون هدف برگزار میشوند، چون به جای آنکه به نیازهای جوانان پاسخ دهند با بی برنامگی آنان را به معضلات دیگر سوق می دهند.
در حالی جامعه امروزی با کمبود تفریحات، جشن و شادی مواجه است که باید این کمبود از طریق مراکز فرهنگی تامین شود. رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران درباره انجام فعالیتهای گروهی می گوید: انجام کارهای گروهی معیارهای خاص خودش را می خواهد که اگر آن معیارها فراهم شوند، کار گروهی شکل می گیرد. برای مثال در برخی نقاط کشور همچنان کارهای گروهی انجام می شود، گروهی جوی ها را لایروبی می کنند و عروسی و عزاداریشان به صورت جمعی برگزار می شود.
سید حسن موسوی چلک در پاسخ به این سوال که آیا روحیه انجام کار گروهی در ایران ضعیف است، عنوان می کند: متاسفانه امروزه کارهای گروهی کمرنگ شده است، اما به این معنی نیست که ما علاقه ای به انجام این کارها نداشته باشیم، چرا که عموما بازی ها در قدیم گروهی بود، حتی کمتر دیده می شد که افراد بازی فردی یا ثابت انجام دهند. او بیان می کند: برای انجام کارهای گروهی باید افراد را درست انتخاب کنیم و معیارهایمان برای کار همگن مناسب باشد. موسوی چلک ادامه می دهد: اگر امروزه فعالیت جمعی کمتر برگزار می شود، چون تابع ضوابطی است که کار را سخت میکند.
او اظهار میکند: ما اکنون بیشتر در خودمان هستیم، یعنی در اجتماعیم و سرمان شلوغ است، اما احساس تنهایی می کنیم. رئیس انجمن مددکاران ایران با بیان اینکه هدف از برگزاری جشنواره های فرهنگی و اجتماعی استفاده از ظرفیتهای مردمی است، می گوید: شکل گیری و تداوم این جشنوارهها نشانه خوبی است، چون به شرایط فرهنگی و نیازهایی که مردم دارند، بیشتر توجه می شود و جشنواره ها را کاربردی می کند. او خاطرنشان می کند: حتی این مراسم شور و نشاط خاصی به مردم می دهد. برای مثال جشنهای مذهبی و ملی سبب سر زندگی مردم می شود.
افزایش همبستگی با جشنوارههای مردمی
هر از گاهی جشنوارهایی در سراسر ایران به قصد ایجاد شادی در جامعه و ترویج فرهنگ آیینی کهن این بوم و برگزار میشود. یکی از آنها جشن سلام است که همه ساله مردم مازندرانی مقیم تهران بر اساس سنت دیرین خود آن را برگزار می کنند. در این جشن که به بهانه دیدار نوروزی تشکیل می شود، اجرای برنامه هایی از قبیل صله رحم، نوروزخوانی، شعر و موسیقی مازندرانی به همراه آواز محلی، تخم مرغ شکستن که در مازندران به «مرغنه جنگی» معروف است، اجرا میشود. همچنین جشن شکوفه ها، جشن عاطفه ها، گلریزان برای آزادی زندانی ها، جشن مهر در کاشان، جشنواره انار در گیلان وجشنواره زعفران در تربت حیدریه، از جمله آیین های فرهنگی و اجتماعی هستند که در ایران برگزار می شود.
موسوی چلک با اشاره به اینکه ایرانیان در ذات کار جمعی را دوست دارند، ادامه می دهد: مردم علاقهمند به برگزاری جشنواره های متعدد هستند، به ویژه امروزه که ما بیشتر از هر زمان دیگری نیاز به کارها و شادی های گروهی داریم. او عنوان میکند: باید فرصت برگزاری این مراسم فراهم شود، اما آنقدر گرفتاری ها زیاد شده که منتظریم دیگران این فرصت را ایجاد کنند و ما استقبال کنیم. به گفته این مددکار اجتماعی جشنواره های مردمی باعث ایجاد همبستگی می شوند، چرا که وقتی جشنواره های اقوام برگزار می شود، در مفاهیم فرهنگی تاثیر گذارند و احساس تعلق را افزایش می دهند. به ویژه اینکه ساختار گروهی و خانواده ها به گونه ای است که این جشنواره ها رضایت افراد را جلب میکند. موسوی چلک درباره ضعف برپایی نمایشگاهها میگوید: هماهنگی برگزاری این مراسم سخت است.
باید مردم از هفت خوان رستم بگذرند. بنابراین عطای آن را به لقایش می بخشند. او در مورد تقویت بخشی جشنواره ها بیان می کند: باید زیر ساخت ها را فراهم کنیم تا مردم علاقه بیشتری از خود نشان دهند، چون هماهنگی برای برگزاری جشنواره ها زمانبر است و می تواند مانعی برای گرایش مردم به این مراسم باشد. او ادامه می دهد: اگر از برگزاری جشنواره ها حمایت کنیم و نگاه های امنیتی را کاهش دهیم، روحیه گروهی مردم تقویت می شود. موسوی چلک با اشاره به اینکه نباید برای ظرفیت ها مانع ایجاد شود، می گوید: باید شهرداری بر اساس چهارچوب قوانین، ارزشها و هنجارها تسهیلات مدیریت شهری را ایجاد کند تا شادی گسترش یابد. باید دستگاه های انتظامی و امنیتی در برگزاری این مراسم ها تحلیلگر باشند. موسوی چلک عنوان میکند: همچنین دستگاه های اجرایی هم باید ظرفیت ساز در این بخش باشند، حتی باید ظرفیت ها را در اختیار کسانی بگذاریم که می خواهند جشن برگزار کنند.