اين روزها نحوه مواجهه اصلاحطلبان با انتخابات رياستجمهوري سال آينده در محافل سياسي و عرصه عمومي به صورت مداوم مطرح ميشود. اصلاحطلبان در سال ٩٢ با يك ائتلاف عقلاني روي نامزدي حسن روحاني اجماع كردند و اين اجماع را در انتخابات دهمين دوره مجلس شوراي اسلامي نيز تداوم بخشيدند.
آنها در كنار اينكه معتقدند براي سال آينده مشكل جدي در حمايت از روحاني وجود ندارد اما اعلام اين حمايت را منوط به گفتوگو با او و مشروط ميدانند. آنها معتقدند اصلاحطلبي در ذات خود با نقد و اصلاح همراه است و نميتوان بيچون و چرا با كسي عقد اخوت بست.
سيد محمود ميرلوحي، عضو شوراي مركزي حزب اتحاد ملت ايران اسلامي نيز با تاكيد بر همين موارد ميگويد: «فعلا به ائتلاف اصلاحطلبان و آقاي روحاني در سال ٩٦ ائتلاف مشروط گفته شود. بايد صبر كنيم تا شرايط شفافتر و روشنتر شود.»
اصلاحطلبان چه موضعي نسبت به دولت روحاني بايد داشته باشند؟ آيا بايد از دولت بيچون و چرا حمايت كنند يا اگر نقدي نسبت به دولت دارند بايد آن را ابراز كنند؟ اين نقدها در چه راستايي بايد بيان شود؟
برآورد من از قراين اين است كه اصلاحطلبان ائتلاف مشروطي را با آقاي روحاني حفظ كرده و ادامه خواهند داد. بر دو كلمه ائتلاف و مشروط تاكيد دارم. با آقاي روحاني ائتلاف خواهيم داشت به جهت اينكه در سال ٩٢ به عنوان گام اول و سال ٩٤ را به عنوان گام دوم همكاري اصلاحطلبان با دولت آقاي روحاني ياد ميكنيم. اصلاحطلبان از اين همكاري و ائتلاف به عنوان يكي از نقاط مثبت سياستورزي اصلاحطلبانه ياد ميكنند و از آن راضي هستند و آن را به نفع كشور و درراستاي حل مشكلات كشور ميدانند. اين افتخار را اصلاحطلبان داشتند كه با ترجيح منافع ملي به چنين تدبيري دست زدهاند و نتايج بسيار خوبي هم براي مردم، كشور و نظام رقم زدند. جريان اصلاحطلبي مبتني بر خرد جمعي است.
همانطور كه در انتخابات اخير شوراي عالي سياستگذاري تشكيل شد و بر مبناي تصميمات، سياستها و راهبردهايي كه اتخاذ كرد، راه سياستورزي اصلاحات را گشود. اكنون هم اين جريان در فكر اين است كه در انتخابات آتي شوراي عالي سياستگذاري با همين تشكليابي كنوني ادامه ميدهد يا بايد دستخوش تغييراتي بشود. اين كار احتمالا تا پايان مردادماه نهايي شود و بعد از آن قاعده و تصميمات انتخابات سال آينده تدوين شود. بهطورطبيعي اينبار شرايط با ائتلاف سال ٩٢ متفاوت خواهد بود. در سال ٩٢ ما يك ائتلاف دقيقه نودي را با آقاي روحاني تجربه كرديم. در سال ٩٤ نيز جريان اصلاحات محور تصميمات بود.
جريان حاميان دولت با اصلاحطلبان همكاري كردند. طبيعتا اصلاحات امروز در جايگاهي است كه بايد جوانب كار را بررسي كند؛ راهبردهاي منطقي و مفيدي را اتخاذ كند و با آقاي رييسجمهور وارد گفتوگو و توافق شود. اينكه گفته شود بدون قيد و شرط در سال ٩٦ با آقاي روحاني ائتلاف ميكنيم برخلاف نظام تصميمگيري اصلاحات است. اين هم كه گفته شود اصلاحطلبان از روحاني عبور ميكنند، حقيقت ندارد و حرف سنجيدهاي نيست. روساي جمهور در ايران معمولا دودورهاي بودهاند و آقاي رييسجمهور هم حول تعهداتي كه به مردم دادهاند با ادامه سياستهاي خود ميتواند آثار مثبت و بركات براي كشور رقم بزند. براي اينكه هم تصور عبور از روحاني ايجاد نشود و هم ساختار اصلاحطلبي و هويت اصلاحطلبانه مغفول نماند، پيشنهاد ميكنم فعلا به ائتلاف اصلاحطلبان و آقاي روحاني در سال ٩٦ ائتلاف مشروط گفته شود. بايد صبر كنيم تا شرايط شفافتر و روشنتر شود.
آقاي رييسجمهور هم در انتخاب سياستها و تصميمات دور دوم بايد بررسيهايي انجام دهد و هم در گفتوگو با گروهها بايد بتواند سياستها و پيشنهادات خوب را بشنود و اگر لازم است، تغييراتي در برنامههاي خود ايجاد كند. اميد است كه در چارچوب گفتوگوي فراگير بين هواداران و طرفداران و موتلفين با دولت كه اصلاحطلبان هستند، به راه مشخصي برسند.
اشاره كرديد حمايت از آقاي روحاني در سال ٩٦ مشروط است و اصلاحطلبان بايد قبل از حمايت در انتخابات ٩٦ با آقاي روحاني واردگفتوگو شوند. توافق و گفتوگو با آقاي روحاني چه محورهايي دارد؟
مواضع و ديدگاههاي جريان اصلاحات روشن است. عملكرد آقاي رييسجمهور از سال ٩٢ به اين سو مورد رضايت بوده و خوشحال هستيم كه آقاي روحاني تعهداتي كه با مردم در حوزه مسائل بينالمللي دادند، به سرانجام رساندند و در مسائل داخلي با تلاش دولت تورم مهار شد و تعهداتي در رونق اقتصادي، اشتغال، حقوق شهروندي لايحهاي را پيشنهاد كردند. اصلاحطلبان همه تلاشهاي دولت را ارج مينهند. اگر دولت همين مسيري را كه تاكنون آمده ادامه دهد، طبيعي است كه اصلاحات هم همچنان حمايت و همكاري خود را با دولت ادامه خواهد داد.
من به عنوان يك عضو اصلاحات هستم و ساختار اصلاحات بر اساس خردجمعي استوار است اما به عنوان يك عضو اصلاحطلب برآورد من اين است كه همكاريهاي ما و دولت ميتواند ادامه پيدا كند. اگر عدهاي بگويند حمايت اصلاحطلبان از آقاي روحاني بيقيد و شرط است، اين معني ندارد. تا رسيدن به انتخابات زماني در پيش است و نميتوان بدون پايه و اساس و بيچون و چرا كاري را انجام داد. در جريان اصلاحطلبي كسي داراي چنين قدرت و اختياري نيست كه به تنهايي تصميمي بگيرد و همه تصميمات بايد در سازوكار خرد جمعي صورت گيرد.
هويت اصلاحطلبي، در ائتلاف چگونه نمود پيدا ميكند؟
كشور ما چند سالي است كه در عرصه سياستورزي مراتب رشد و بلوغ مدني و سياسي را طي ميكند. در كشورهاي ديگر بر اساس تئوريهاي دموكراسي به هيچوجه پيروزي مطلق وجود ندارد. در كشورهاي پيشرفته هميشه بر اساس مدلهاي ٥١ و ٤٩ يا ٥٥ و ٤٥ يا مدلهاي ديگر از پيروزي سهم ميبرند. اين طور نيست كه كسي همه اختيارات را داشته باشد و ديگران هم تا انتخابات بعدي خانهنشين شوند. بلكه همه فعال صحنه سياست هستند. چه برنده كه دولت و مجلس را تشكيل ميدهد و چه اقليت كه احترام و جايگاه محفوظي در تصميمات دارد. لذا ما هم در انتخابات ٩٤ به يك فرمول قدرتمند و جذاب رسيديم كه اصلاحات، حاميان دولت و اصولگرايان معتدل را در برگرفت. چيزي به نام ائتلاف مطلق نداريم. ائتلاف مطلق يك واژه جهان سومي و غيرتوسعهيافته است.
بايد هميشه ميان طرفهاي يك ائتلاف گفتوگو وجود داشته باشد. به هر حال در سال ٩٢ فرصت چنداني براي گفتوگو نبود. آن زمان هم بر اساس گفتوگو مذاكره هياتي كه آقاي خاتمي مامور كرد و مذاكراتي كه با آقاي هاشمي، آقاي ناطق، آقاي روحاني و آقاي عارف صورت گرفت، تصميم گرفته شد. در حال حاضر براي انتخابات ٩٦ فرصت كافي وجود دارد و اصلاحطلبان قدرت و جايگاه سياسيشان افزايش پيدا كرده است. آقاي رييسجمهور هم بايد در چارچوب سازوكارهايي كه طراحي ميشود مذاكره كند تا تصميمات لازم اتخاذ شود. آنچه مسلم است اين است كه جامعه اصلاحطلبي همه جوانب را مورد ملاحظه قرار ميدهد. كنش اصلاحطلبان در انتخابات ٩٦ همچنان بر مبناي منافع ملي است.
جريان اصلاحات همواره نشان داده كه اهل فداكاري و ازخودگذشتگي است و سهمخواهي نميكند. اتفاقي كه اخيرا در مجلس افتاد فشار سنگيني بر جريان اصلاحطلبي بود. وقتي كه اكثريت مجلس را ليست اميد تشكيل ميداد طبيعي است كه انتظار بود كه اصلاحطلبان اين حالت غربت و حمايت يك طرفه تبديل به همكاري و ائتلاف دو طرفه ميشد.
بر اساس هويت اصلاحطلبي سازوكار يك ائتلاف و بهخصوص ائتلافي كه در سال ٩٦ قرار است بين اصلاحطلبان و حاميان دولت رخ دهد چه بايد باشد و چه ويژگيهايي بايد داشته باشد؟
بايد اين اصل را پذيرفت كه نيروهاي فعال و تاثيرگذار يكديگر را ارزيابي كنند و متناسب با ظرفيت و اعتباري كه دارند، در گفتوگوي ملي مشاركت داده شوند. اين گفتوگوها بايد كيفي و كارشناسي شده باشد. بايد دو طرف تلاش كنند تصميماتي بر محور منافع ملي و مطالبات مردم و استحكام نظام سياسي كشور گرفته شود. در جريان ائتلاف بايد گذشت وجود داشته باشد. در ائتلاف يك طرف برنده وجود ندارد. تمامي كساني كه در يك ائتلاف هستند برنده هستند و سهمي از پيروزي بايد داشته باشند. اگر هر كس حرف خودش را بزند كه ديگر نام مذاكره روي آن نميتوان گذاشت. ائتلاف بايد ٥٠-٥٠ باشد. هر طرف به نيمي از اهدافش برسد. ليست اميد الگوي خوبي از ائتلاف بود. ما روزي با اصولگرايان معتدل كه به ليست اميد آمدند رقابتهاي سنگيني داشتيم اما در سال ٩٤ حاضر شديم به خاطر منافع ملي در كنار هم در يك ليست قرار بگيريم.
اينها نشان بلوغ سياسي جريانهاي سياسي و غلبه عقلانيت بر احساس، غلبه رفتار حرفهاي بر رفتارهاي احساسي و دمدمي و عوامانه در كشور است. عقلانيت، منطق، مصالح ملي و اهداف مشترك و استفاده از نيروهاي زبده و داراي توان مذاكره و ايجاد گروههاي مذاكره از مسائلي است كه بايد مورد توجه قرار گيرد. ملاحظه كرديد كه در انتخابات پيشين كارگروهي مخصوص تعامل و مذاكره در شوراي عالي سياستگذاري اصلاحطلبان تشكيل شد و اين نشان از اهميت اين موضوع براي اصلاحطلبان دارد. همين دقت نظر باعث شد تا نتيجه مثبت و خوبي را در انتخابات ٩٤ شاهد باشيم.
مشابه اين كار در سال ٩٦ بايد صورت گيرد. اگر دولتهاي باثباتي در كشورهاي توسعه يافته وجود دارد به اين خاطر است كه گاهي درصد با ٥/٥٠ درصد با هم دولت ائتلافي تشكيل ميدهند و سالها با هم كار ميكنند. پايبندي درست و منطقي به ائتلافها باعث ميشود كه تنش وجود نداشته باشد. دولت آخر انگلستان دولتي بود كه خيلي رقابتها نزديك بود اما احزاب با هم ائتلاف كردند و كار را پيش بردند. ديگر بايد بپذيريم كه حذف يكديگر جواب نميدهد. همه نيروهاي دلسوز و اصيل كشور بايد با هم كار كنند. در حذف رقيب، كشور آسيب ميبيند و نوعي باخت براي همه است ولي در همكاري نيروهاي سياسي تمام كشور ميبرند.
نقد اصلاحطلبان چه تفاوتي با نقد تندروها نسبت به دولت در سه سال گذشته داشته است؟ آيا نقد اصلاحطلبان نسبت به دولت به معناي عبور از روحاني است؟
مقايسه كردن اين دو معالفارق است. رفتار و انتقادات تندروها نسبت به دولت رفتاري انهدامي است. وقتي نقطه ضعفي پيدا ميشود جنجال به پا ميكنند. آنها برجام را ميخواستند به زمين بكوبند و خاطرمان هست كه چه رفتاري داشتند. در مسائل فرهنگي در روزهاي آخر مجلس نهم ديديم به سرعت تصميمهايي ميگرفتند. رفتار تندروها بر اساس جنگ رواني، رفتاري غيرصادقانه و تبليغاتي است. اصلاحطلبان همه جا همراه دولت بودند. الان كه ميگوييم ائتلاف مشروط، نميگوييم جنگ مشروط و مطمئنا هدف اصلي ما ائتلاف با آقاي روحاني است. تا الان اصلاحطلبان با دولت بودهاند و در سال ٩٦ هم با دولت خواهيم بود. بر اساس ساختار و هويت اصلاحطلبي بايد حركت كنيم و كسي مجاز نيست كه پيشداوري كند. حرف بنده در مورد ائتلاف با آقاي روحاني هم ناشي از ساختار اصلاحطلبي است. اصلاحطلبان جز براي دلسوزي، همراهي، كمك و پشتيباني، دولت را نقد نكردهاند. امروز عملا رسانهها و شخصيتهاي اصلاحطلب به خاطر خلأ رسانهاي دولت بار اين سنگيني و مقابله با جنگ رواني دلواپسان را به دوش ميكشند.
بنابراين ائتلاف مشروط به معناي عبور از روحاني نيست؟
دقيقا همين طور است. هيچ اصلاحطلبي تا به حال نگفته است كه از آقاي روحاني عبور ميكنيم. اينكه ائتلاف ما با آقاي روحاني بيقيد و شرط و بيچون و چرا باشد هم ساختار و هم هويت ما اجازه نميدهد. گام سوم اصلاحطلبان ميتواند در كنار آقاي روحاني به يك گام قابل افتخار و موثر تبديل شود.
شوراي عالي سياستگذاري اصلاحطلبان براي انتخابات سال آينده چه برنامهاي دارد؟
شوراي عالي در طول فعاليت خود كارنامه خوبي داشته است. در جلسه اخير شوراي عالي سياستگذاري اصلاحطلبان بحثهايي صورت گرفت. روساي شوراهاي استانها شنبه اخير به تهران آمدند. عموما معتقد بودند كه تشكيل شوراي عالي استانها و شهرستانها كار مثبت و دستاورد ارزشمندي بوده است. البته بايد در جهت ارتقا و تكميل آن بحثهايي صورت بگيرد. دوستان با توقف كار شوراي عالي مخالفت كردند.
پيشنهاد گفتوگو با آقاي روحاني از طرف شوراي عالي داده شده است؟
فعلا اولويت شوراي عالي سياستگذاري اين است كه تكليف خودش را در مورد نحوه ادامه كار مشخص كند و احتمالا تا آخر مرداد ماه كه مساله نهايي شود، مذاكرات را شروع خواهيم كرد. اگر هم بنا شد شوراي كاملتري تشكيل شود و سازوكار تغيير كرد همان را پيگيري ميكنيم. در حال حاضر سازوكاري كه بايد براي انتخابات آينده تشكيل شود موضوع اصلي و اوليه است.