پيمان جامع منع آزمايش اتمي مصوب سپتامبر ١٩٩٦ ميلادي است. ٢٠ سال از عمر آن ميگذرد و هنوز وارد فاز اجرايي نشده است. ٢٠ سال پيش در حال و هواي جهان پس از جنگ سرد بود كه همه تصميم گرفتند راه را براي فاجعه هستهاي ديگري مسدود كنند. جهان به صلح ميانديشيد پس اين پيمان كه در فضاي عمومي به سيتيبيتي شهرت يافته است متولد شد.
تا به امروز ١٨٣ كشور عضو سازمان ملل پيمان را امضا كردهاند و از ميان آنها ۱۶۴ كشور معاهده را به تصويب مجالس خود رساندهاند. هشت كشور نيز اين پيمان را امضا كرده اما تا به امروز آن را تاييد و تصويب نكردهاند. بر اساس مفاد موجود در معاهده، اين معاهده زماني به حالت اجرايي درخواهد آمد كه تمام ٤٤ كشوري كه نام آنها در ضميمه ٢ معاهده آمده است، آن را تصويب كنند. اين ٤٤ كشور، كشورهايي هستند كه در مذاكرات شكلگيري سيتيبيتي كه در فاصله سالهاي ١٩٩٤ تا ١٩٩٦ انجام شد، شركت داشتهاند و رآكتورهاي هستهاي يا رآكتورهاي تحقيقاتي در آن زمان داشتهاند. ٨ كشور حاضر در ضميمه ٢ هنوز اين معاهده را تصويب نكردهاند: چين، مصر، ايران، امريكا و رژيم صهيونيستي، هندوستان.
كره شمالي و پاكستان نيز اين معاهده را امضا هم نكردهاند. اما و اگرها در خصوص كارايي اين معاهده در فضاي رسانهاي و در سايه نگاهي واقعبينانه به زماني كه از طرح آن گذشته بسيار زياد است. نام كشورهايي كه اين معاهده را امضا نكردهاند هم با توجه به اينكه ايران، رژيم اسراييل و مصر را شامل ميشود بر ترديدها در خصوص اجرايي شدن آن افزوده است. اسراييل در حالي كه سياست ابهام در خصوص برنامه هستهاي خود را طي ميكند از حمايتهاي قدرتهاي غربي براي تداوم اين سياست برخوردار است. امريكا نيز تنها كشوري است كه سابقه حمله هستهاي را در كارنامه خود دارد اما همچنان به تجهيز و مدرنسازي تاسيسات هستهاي خود ادامه ميدهد. لاسينا زربو، از آگوست ٢٠١٣، رييس سازمان پيمان جامع منع آزمايشهاي هستهاي است؛ سازماني وابسته به سازمان ملل متحد كه زربو ميگويد ماهيتي كاملا فني دارد و چندان در قيد و بندهاي بازيهاي سياسي نيست.البته بررسي صحت اين ادعا با توجه به سوابق نهادهاي وابسته به سازمان ملل چندان آسان نيست.
زريو در گفتوگوي اختصاصي تاكيد ميكند كه معاهده جامع منع آزمايشهاي هستهاي هيچگونه تمييز و برتري براي بخشي از كشورهاي امضاكننده در مقابل ديگران قايل نيست و اعضا از حقوق و مسووليتهاي يكسان در اين خصوص برخوردار هستند. زربو پيش از اين در اظهاراتي كه خبرگزاري آسوشيتدپرس آن را پوشش داده بود تاكيد كرده بود كه اگر كشورهاي حاضر در خاورميانه اين معاهده جامع را تصويب كنند، آرامش هستهاي در منطقه برقرار خواهد شد. وي در بخش هايي از پاسخ ها به سوال هاي اعتماد در خصوص چند و چون اجرايي شدن معاهده به سابقه خوب همكاري هاي ايران اشاره مي كند.
سابقه اي كه نشان مي دهد تهران برخلاف ادعاي برخي كشورهاي غربي با هرگونه توسعه غيرصلح آميز برنامه هسته اي در سطح بين المللي مخالف است. زربو در اين خصوص مي گويد: ايران معاهده منع جامع آزمايش هستهاي را در نخستين روز آغاز به كار آن يعني ٢٤ سپتامبر ١٩٩٦ امضا كرد و تا امروز هم حمايت خود از اين معاهده را كاملا نشان داده است. همچنين ايران يكي از كشورهاي فعال در جلسات و نشستهاي سازمان در وين است.
مشروح گفتوگوي اختصاصي با لاسينا زِربو به شرح زير است:
معاهده در سال ١٩٩٦ براي امضا مهيا شد و اين در حالي بود كه ٤٠ سال هم تهيه مقدمات آن براي امضا طول كشيده بود. هنوز اين معاهده با وجود امضاي ١٨٣ كشور و تصويب ١٦٤ كشور از اين تعداد وارد فاز اجرا نشده است. آيا با وجود اين بازه زماني به اجرايي شدن سيتيبيتي اميدوار هستيد؟
مديركل سابق آژانس بينالمللي انرژي اتمي هانس بليكس كه عضو گروه شخصيتهاي عاليرتبه (Eminent Persons) نيز هست تعبير جالبي دارد و ميگويد كه معاهده منع آزمايشهاي هستهاي، معاهدهاي است كه هنوز به حالت اجرايي درنيامده اما در حال حاضر هم كاربردي و كارآمد است. اين حالت قطعا بهتر از حالت برعكس آن است كه معاهدهاي رسما به حالت اجرايي درآمده باشد اما از كارايي برخوردار نباشد. اعداد و ارقام كه مصداق اين ادعا باشند بسيار تاثيرگذار هستند. بيش از ٢ هزار مورد آزمايش هستهاي پيش از طرح و تصويب معاهده در سال ١٩٩٦ را مقايسه كنيد با تعداد انگشت شماري آزمايش كه پس از اين تاريخ انجام شده است.
بله، من اميدوار هستم كه بتوانيم در آينده مشخص و نزديك اين معاهده را رسما به حالت اجرايي كامل درآوريم يا تابو انجام آزمايشهاي هستهاي را بيش از گذشته تقويت كنيم، در غيراينصورت من به اين كار مشغول نميشدم و در اين پست فعاليت نميكردم. تاريخ اخير نشان ميدهد كه دورنماي سياسي در يك شب قابل تغيير است و مصداق اين ادعا نيز الحاق سوريه به كنوانسيون تسليحات شيميايي در سال ٢٠١٣ است. مطمئن هستم كه اگر جامعه جهاني در آن مقطع زماني معاهده سيتيبيتي را هم بر روي ميز ميگذاشتند، رهبري در سوريه نميتوانست با پذيرش آن مخالفت كند يا سرباز بزند. ما براي اجرايي شدن معاهده سيتيبيتي به رهبري سياسي نياز داريم كه بتواند از فرصتها مانند فرصتي كه در مورد سوريه پيش آمد، بهترين استفاده را بكند.
منع آزمايش بمب اتمي يك مساله فني به حساب ميآيد اما توان نظامي هستهاي اصولا در طول تاريخ پيدايش آن مقولهاي سياسي بوده است و يارگيريهاي سياسي كشورهاي دارنده آن بر ماهيت فني همواره سايه انداخته است. چطور ميتوانيد و ميخواهيد ميان بعد سياسي و بعد فني اين معاهده توازن ايجاد كنيد؟
بله اين درست است كه سازمان ما بيشتر يك نهاد فني است و البته كه قدرت و ارزش آن در سطح و جامعه بينالمللي نيز به دليل همين ماهيت فني آن است. ما يك رژيم راستيآزمايي و بازرسي بسيار بيسابقه اعمال كردهايم و اين همان چيزي است كه وزير امور خارجه امريكا از آن با عنوان يكي از مهمترين و برجستهترين موفقيتهاي جهان مدرن ياد ميكند. اين سيستم راستيآزمايي و رژيم بازرسي بسيار توانمندتر از چيزي است كه زماني كه ايران و كشورهاي ديگر در سال ١٩٩٦ تصويب و در معرض امضا قرار گرفتن اين معاهده را پذيرفتند، پيشبيني ميشد.
سيتيبيتي يك معاهده كاملا دموكراتيك است: نقطه قوتهاي آن در تامين حقوق و تعريف مسووليتها به شكل يكسان براي تمام اعضاي جامعه جهاني است. اين بدان معنا است كه بر اساس مفاد اين معاهده، هيچ كشوري نميتواند و اجازه ندارد كه تست انفجاري هستهاي انجام بدهد. بدون آن انفجارهاي هستهاي حتي كشورهاي پيشرفته هستهاي نيز قطعا نميتوانند طراحيهاي كلاهكهاي نظامي هستهاي خود را تكميل كنند. همزمان، سازمان سيتيبيتي اطلاعات يكسان و واحد را براي بازرسي ميزان پايبندي از تمامي اعضا مطالبه ميكند. به عنوان نمونه، كشور من بوركينافاسو اين حق را دارد كه همان ميزان اطلاعات بازرسي و مونيتورينگ را ارسال بكند كه پيشرفتهترين كشورها گزارش ميدهند. اين سيتيبيتي است كه زمين بازي را سطحبندي ميكند.
شما در مدت زمان حضور در اين پست مبتكر شكلگيري Group of Eminent Persons (گروه شخصيتهاي عاليرتبه) بودهايد. انگيزه شما از اين ابتكار چيست و چه انتظاري از اين گروه داريد؟ اين گروه قرار است چه كمكي به اين معاهده براي ورود به فاز اجرايي بكند؟
من گروه شخصيتهاي عاليرتبه را به محض به دست گرفتن اين مسند در سال ٢٠١٣ راهاندازي كردم. اين گروه شامل شخصيتهاي عاليرتبه و مطرحي است كه در سطح جهاني به عنوان كارشناسان مسائل بينالملل هم شناخته ميشوند. با توسل به جايگاه و نقطه تماسهايي كه اين افراد دارند، گروه ميتواند درهايي را كه بدون حضور و تلاش آنها به روي ما بسته بود، باز كنند و به غنيشدن پروفايل معاهده كمك كنند. اين مساله به خصوص در مورد ضميمه دو كشورها مصداق بارزي دارد. اين افراد ميتوانند به تقويت سيتيبيتي و طرح اين مساله در رسانهها كمك شاياني بكنند. امسال ما گروه جوانان سيتيبيتي را راهاندازي كرديم تا كمكي به گروه شخصيتهاي عاليرتبه باشد. با استفاده از انرژي و خلاقيت نسل جوان و جديد در ترويج و تقويت معاهده، ميتوانيم گفتوگو و بحث در خصوص چند و چون سيتيبيتي را زنده نگاه داريم و مخاطبهاي هدف جديد را از طريق شبكههاي اجتماعي پيدا كنيم.
شما اخيرا سفري به تل آويو داشتيد و در آن رايزنيهاي فشردهاي با مقامهاي اين رژيم انجام داديد. در مصاحبهاي گفته بوديد كه بازه زماني پنج ساله براي تصويب سيتيبيسي توسط اسراييل محتمل است. دليل طرح اين بازه زماني چيست؟
من در جريان ديدارهاي قبلي هم گفتهام كه تصويب سيتيبيتي توسط اسراييل منوط به كلمه «اگر» نيست بلكه بحث «چه زماني» مطرح است. من از ميانه گفتوگوها با نخستوزير (رژيم) اسراييل به اين نتيجه رسيدم كه اين بحث در داخل اسراييل هم به سطح بالاتري رسيده است و جديتر دنبال ميشود. تل آويو يكي از اعضاي منطقه است كه به سازمان براي ساخت و اجرايي كردن سيستم مونيتورينگ و احداث ايستگاههاي آنها كمك ميكند. هر سه ايستگاه مونيتورينگ و بازرسي ما در اسراييل است و به خوبي كار ميكند. بايد اين نكته را هم اضافه كنم كه كشورهاي بسياري در جهان به معاهده سيتيبيتي به عنوان گام مهمي در مسير احداث و به راه افتادن خاورميانه عاري از سلاح نگاه ميكنند.
اين هدفي است كه تمام كشورهاي منطقه خاورميانه هم به آن چشم اميد بستهاند. همانگونه كه فدريكا موگريني، مسوول سياست خارجي اتحاديه اروپا روز ١٣ ژوئن در نشست سيتيبيتي در سطح وزرا تاكيد كرد: با تصويب نهايي سيتيبيتي توسط كشورهاي باقيمانده ميتوان به هدفي كه از مدتها پيش تعيين شده و آن هم خاورميانه عاري از تست اتمي است دست يافت.
هند و پاكستان دو كشوري هستند كه پس از ورود سيتيبيتي به فاز امضا، آزمايش هستهاي انجام دادهاند. چه راهكاري براي متقاعد كردن اين دو كشور براي ورود به دامنه سيتيبيتي در نظر گرفتهايد؟ چگونه ميخواهيد مانع رقابت سياسي اين دو را براي برخورداري از تسليحات هستهاي و به رخ كشيدن قدرت هستهاي به هم از ميان برداريد؟
اين درست است كه هندوستان و پاكستان در ١٩٩٨ آزمايشهاي هستهاي انجام دادند اما از آن زمان بهطور موقت اين آزمايشها را متوقف كردهاند. هيچ بازيگر سياسي جدي هم در هيچ كدام از اين دو كشور خواهان ادامه تستهاي هستهاي نيست. هند و پاكستان هنوز سيتيبيتي را امضا نكردهاند. با اين همه پاكستان در حال حاضر بهعنوان ناظر، در تمام نشستهاي مشورتي اعضاي سيتيبيتي شركت ميكند. از سوي ديگر، هندوستان نيز اعلام كرده كه مانع اجرايي شدن سيتيبيتي به شكل كامل نخواهد شد. تنها كشوري كه انجام آزمايشهاي هستهاي را ادامه ميدهد، كره شمالي است و البته كه اين آزمايشها هم هر بار با محكوميت جهاني روبه رو ميشود.
كره شمالي تنها كشوري است كه آزمايش هستهاي در قرن بيست و يكم داشته است. آيا اين كشور را با توجه به خروج از انپيتي كه معاهدهاي رايجتر هم است در ليست رايزنيها قرار داده ايد؟
من اعتقاد دارم كه پايان دادن به تست اتمي، ميتواند نخستين گام در مسير برقراري صلح و ثبات در شبه جزيره كره باشد. من به گفتوگو اعتقاد دارم. جامعه بينالمللي بايد با كره شمالي در خصوص پذيرش سيتيبيتي وارد چانهزني شود. من نيز حاضرم كه سهم خودم را در اين خصوص ايفا كنم و اگر از من دعوت شود سوار هواپيماي بعدي بشوم كه به پيونگ يانگ ميرود.
شما يك بار در مصاحبهاي اشاره كرده بوديد كه باراك اوباما به دليل نداشتن اكثريت حزبي در كنگره نتوانست مساله تصويب سيتيبيتي را پيش ببرد. البته وي در اوايل سالهاي رياستجمهوري از اكثريت در كنگره برخوردار بود و شعار او هم تلاش براي جهاني عاري از سلاح هستهاي بود. با اين همه آيا در سالهاي حضور در اين سمت تلاشي براي تصويب آن در امريكا كردهايد؟ شما چندبار در سال به امريكا رفتوآمد ميكنيد و قريب به ٢٠ درصد از بودجه سازمان هم توسط امريكا تامين ميشود آيا نشستهايي با كنگره داشتهايد تا نمايندگان مجلس سنا را به تصويب معاهده ترغيب كنيد؟
دولت امريكا با سناي اين كشور و افكار عمومي در كمپيني آموزشي و بسيار فراگير كه در خصوص آشنايي با منافع امنيتي معاهده سيتيبيتي كار ميكند، در تماس است. در اين حوزه، ما در جاها و نقطههايي كه بتوانيم از دولت امريكا حمايت ميكنيم. بهعنوان نمونه، من در سال ٢٠١٥ اين فرصت را داشتم كه جلسه خصوصي با چهرههاي ارشد عضو كميته روابط خارجي سنا داشته باشم. دولت نيز به دنبال برگزاري نمايشگاهي در خصوص سيتيبيتي و سيستم بازرسي و راستيآزمايي آن است كه ما نيز از آن حمايت ميكنيم. ما طرفداران بسياري در امريكا در هر دو جناح سياسي جمهوريخواه و دموكرات داريم. اين يك مساله حزبي نيست و نبايد هم باشد. معاون وزير امور خارجه امريكا در امور كنترل سلاح مرتبا براي افكار عمومي و سايرين توضيح ميدهد كه چگونه تصويب سيتيبيتي در راستاي منافع ملي امريكا است. هفته گذشته نيز جان كري، وزير امور خارجه امريكا بر اهميت تصويب سيتيبيتي توسط امريكا تاكيد كرد.
شما عدم امضاي معاهده توسط امريكا را اختلافهاي داخلي و سياست داخلي دانستهايد كه يك نهاد مانند سيتيبيتي نفوذي براي تغيير آن ندارد در چنين شرايطي اصلا احتمال تصويب سيتيبيتي توسط امريكا را ميدهيد؟
مسائل داخلي ميتواند تغيير كند. آنچه كه باقي است مورد بسيار قوي سيتيبيتي از منظر امنيت ملي است: دو نگراني اصلي كه سناتورهاي امريكايي در سال ١٩٩٩ زماني كه معاهده براي نخستينبار مورد بحث قرار گرفت مطرح كردند بازرسي و در دسترس قرار گرفتن Stockpile Stewardship Programme بود. اين مساله در حال حاضر حل شده است.
جورج شولتز وزير امور خارجه پيشين امريكا در روزهاي رونالد ريگان، يك بار گفت كه شايد حق با همراهانش در حزب جمهوريخواه بود كه چند سال پيش به تصويب سيتيبيتي راي منفي دادند اما امروز همانها بايد با توجه به حقايق جديد به معاهده سيتيبيتي راي مثبت بدهند.
با توجه به تعلل برخي كشورهايي كه نام آنها در ضميمه دو معاهده آمده براي تصويب آن، آيا احتمال اصلاحاتي در آن به گونهاي كه براي ورود به فاز اجرا نياز به تصويب معاهده توسط تمام كشورهاي حاضر در ضميمه دو نباشد، وجود دارد؟
بند ١٤ در خصوص چگونگي به اجرا درآمدن كامل سيتيبيتي بخش جداناپذيري از اين معاهده است كه ٢٠ سال پيش به تصويب رسيده است. مذاكره مجدد درخصوص اين بند تمام معاهده از جمله سيستم بازرسي و راستيآزمايي آن را كه مدتها پيش به دست آمده هم در معرض بحث و بررسي قرار ميدهد. بايد به ياد داشته باشيم كه سيتيبيتي در يك فضاي يگانه مثبت سياسي پس از جنگ سرد به تصويب رسيد. جاي شك و ترديد بسيار وجود دارد كه در شرايط بينالمللي حساس كنوني، فضا براي يك معاهده پيچيده مشابه هموار باشد.
برخي از منابع خبري ميگويند كه اصليترين مانع اسراييل براي تصويب سيتيبيتي خود معاهده نيست و از اين مانع با عنوان regional context نام ميبرند. تا چه اندازه با اين گمانهزني موافق هستيد و منظور اسراييل از اين عبارت چيست؟
به نظر من، سيتيبيتي ميتواند به توسعه اعتماد و ثبات در خاورميانه منتهي شود. مصر، ايران و اسراييل هر سه اين معاهده را امضا كردهاند بنابراين تصويب نهايي اين معاهده در اين سه عضو هم نياز به چرخش ١٨٠ درجهاي سياستهاي اين كشور ندارد. اين تصويبها ميتواند به ايجاد خاورميانه عاري از آزمايش هستهاي كمك كند و براي تشكيل منطقه عاري از سلاح هم يك بستر مناسب باشد.