طيف معتدل جناح راست كه راه خود را در سال ٩٤ از بخش تندرو اين جريان جدا كرده بود در انتخابات ٩٦ چه كنشي خواهد داشت؟ احمد حكيميپور، دبيركل اراده ملت ايران معتقد است كه اختلافنظرهاي ساختاري بين طيفهاي مختلف اين جريان راه رسيدن به نامزدي واحد را سخت و ناهموار كرده است.
ارزيابي شما از وضعيت كنوني جريان رقيب چيست؟ آيا موضعگيري اصولگرايان براي انتخابات ٩٦ يكي است؟
معرفي كانديداي واحد از سوي اصولگرايان با توجه به تفرق و مشكلات درونجناحي بسيار مشكل خواهد بود. انتخابات ٩٢ ثابت كرد كه اصولگرايان در رسيدن به كانديداي واحد مشكلات زيادي دارند. در واقع هماهنگي و همدلي ميان دو طيف معتدل اصولگرا و طيف افراطي اين جريان كاري مشكل خواهد بود. هر طيفي از اين جريان راه خود را ميرود و اين مساله حتي در موضعگيريهاي بين انتخاباتي آنان هم مشهود است. چندي پيش بود كه برخي اعضاي حزب موتلفه اعلام كردند در انتخابات ٩٦ كانديداي اختصاصي معرفي خواهند كرد.
از طرفي جبهه پايداري كه در انتخابات ٩٤ توانست نقشي پررنگ در انتخابات ايفا كند، بعيد است كه به كم راضي شود. طيف احمدينژاد هم ديگر بخشي از اين جريان است كه مشكلاتي براي اصولگرايان ايجاد كرده است. پديده احمدينژاد از آغاز دوره دوم تبديل به معضلي براي اين جريان شده است. با وجود اينكه اصولگرايان از او برائت جستند اما همچنان بسياري از معادلات سياسي از سال ٩٢ به اين سو به سبب آن دستخوش تغيير شد و صحنه بازي به نفع اصلاحطلبان تغيير كرد. طيف احمدينژاد بعيد است كه دوباره با جريان اصولگرا همكاري داشته باشد اما از سويي روي پايگاه راي جناح راست ميتواند تاثير بگذارد. همه اين موارد دليل بر اين است كه اين جريان انسجام و يكپارچگي لازم براي انتخابات ٩٦ را ندارد و براي رسيدن به وحدت راهي سخت را بايد طي كند.
به نظر شما چرا برخي از چهرههاي جامعه روحانيت و شخصيتهاي سياسي جناح راست اعلام كردهاند كه تمايل به حمايت از آقاي روحاني در سال ٩٦ دارند؟
به هر حال آقاي روحاني شخصيتي است كه در جريان اصولگرايي سابقه و ريشهاي دارد و پيشينه سياسي او به جريان اصولگرايي معتدل بازميگردد. در انتخابات ٩٢ نيز كساني بودند كه پشت آقاي روحاني بودند. افرادي كه در ستاد آقاي روحاني بودند و اصولگرا بودند. لذا بعيد به نظر نميرسد كه برخي چهرههاي اصولگرا از آقاي روحاني در انتخابات ٩٦ حمايت كند. ريزش راي جريان اصولگرا به نفع آقاي روحاني در انتخابات آتي بيش از سال ٩٢ خواهد بود. آقاي روحاني حلقه وصلي بين دو جريان اصلاحطلب و اصولگرا است و همين مساله در پايگاه اجتماعي دو جريان هم صادق است. آقاي روحاني بخشي از آراي پايگاه اجتماعي دو جريان سياسي را ميتواند به نفع خود در انتخابات آتي بگيرد. از سال ٩٢ تاكنون تحولات مهمي از نظر آرايش سياسي در جناحهاي كشور به وجود آمد و مشي اعتدالي با روي كار آمدن دولت آقاي روحاني در ايجاد اين تحولات نقش داشت.
حمايت يا عدمحمايت اصولگرايان از آقاي روحاني ممكن است شكافي را در اين جريان ايجاد كند؟
به هر حال بخشي از جريان تند و راديكال جريان اصولگرا مخالف آقاي روحاني است و نقدهاي تند و تيزي هم به دولت او دارند. آنها با امكاناتي كه در اختيار دارند و در رسانههاي تحتپوشش خود به تخريب دولت پرداختهاند. اگر بخشي از اين جريان تصميم بگيرد كه از آقاي روحاني حمايت كند، ايجاد شكاف در جريان اصولگرا در انتخابات آتي بعيد نخواهد بود. مسلما بخش تندروي جناح راست راه خودش را خواهد رفت. جريان معتدل اصولگرا نيز بعيد است كه مايل باشد كه هزينه اشتباهات بخش تندرو را بدهد.
با حمايت اصولگرايان از آقاي روحاني جناح راست چه وضعيتي را پيدا ميكند؟
جريان راست يك جريان ريشهدار و پايدار در كشور است. با روي كار آمدن دولتهاي نهم و دهم دچار مشكلات دروني شد و انسجام ساختاري خود را از دست داد. در حال حاضر آنها تلاش ميكنند كه خود را بازسازي كنند. عملا خطكشيهايي را با جريان انحرافي و تندرو انجام دادهاند. اين براي نشاط سياسي و شفافيت فعاليت سياسي در جامعه ما خوب است و من آن را به عنوان يك فرصت ميبينم. اصلاحطلبان هم بهشدت منتظر بازسازي جناح راست سنتي هستند چرا كه اين بازسازي به نفع فرآيند دموكراسي در ايران است.
به هر حال جريان اصولگرا تلاش ميكند تا تكليفش را با طيفهاي مختلف مشخص كند. خطكشيها شفافتر ميشود. جريان راست سنتي تمايل به حمايت از آقاي روحاني دارد و اين مساله ممكن است باعث ايجاد شكاف در اين جناح شود. اگر شكاف جناح راست تا انتخابات آتي حل نشود آراي پايگاه اجتماعي اين جريان شكسته ميشود و اين مساله به ضرر اين جريان خواهد بود. در اين حالت يك صورتبندي جديد سياسي رخ خواهد داد كه آرايش نيروها با تغييراتي همراه خواهد بود.
چقدر احتمال ميدهيد نواصولگرايان با نامزدهاي جديدي همچون آقايان زاكاني، صفارهرندي، پرويز فتاح، جليلي و... در انتخابات ٩٦ حاضر شوند؟
طيف جبهه پايداري، جمعيت ايثارگران و رهپويان مسلما كانديداي خودشان را خواهند داشت و راهشان را از ديگر بخشهاي جريان اصولگرايي جدا خواهند كرد. احتمالا اگر اصولگرايان بر همين مدار پيش بروند شاهد دو يا سه نامزد از سوي جناح راست در انتخابات آتي خواهيم بود.
اين كانديداها در مقابل آقاي روحاني چقدر شانس دارند؟
اين مسالهاي است كه مردم بايد درباره آن نظر دهند. اصلاحطلبان استقبال ميكنند كه جريان راست با همه توان خود در انتخابات شركت كنند و فضاي انتخابات رقابتي باشد. با توجه به سنت نظام انتخاباتي بعد از انقلاب بعيد است كه دولت آقاي روحاني برخلاف دولتهاي پيشين يكدورهاي باشد. تاكنون رقيب جدي و رقيبي كه بتواند تهديدي باشد در جريان راست براي مقابله با آقاي روحاني ديده نميشود.
به نفع آقاي روحاني است كه رقيب او از طيف تندرو جريان راست باشد يا طيف معتدل؟
اگر رقيب آقاي روحاني خط كشي كاملا روشني نسبت به مواضع آقاي روحاني داشته باشد رقابت براي او راحتتر خواهد بود. الان خطكشي عمده را با آقاي روحاني جريان راديكال و تندرو اصولگرايي دارد. نهايتا اين مردم هستند كه كانديداي موردنظر خودشان را انتخاب ميكنند.
بهترين مدلي كه اصولگرايان ميتوانند در انتخابات ٩٦ به كار ببرند چه مدلي است؟
اصولگرايان در درجه اول بايد در اردوگاه خودشان تكليفشان را معلوم كنند. خيليها هستند كه عنوان اصولگرايي را با خود حمل ميكنند اما در مشي و روش با هم تفاوتهاي زيادي دارند. در بين افكار عمومي اين مساله مبهم باقي مانده است. اين مساله باعث شده كه اين جريان پايگاه اجتماعي خود را دچار سردرگمي كند. اين جريان بايد مبناي گفتماني خود را شفافيت بخشد و هم در گفتمان و ساختار و روش جريان اصولگرايي نياز به بازتعريف دارد و بايد طرح مشخصي از خود در اذهان عمومي دوباره ترسيم كند. اين مساله بزرگترين آفت اصولگرايان است كه باعث شده افكار عمومي نتوانسته به خوبي با اين جريان پيوند برقرار كند.
يعني همه مشكلات اصولگرايان وحدت و ارايه نامزد واحد در انتخابات نيست؟
بله. اگر هم نامزد واحدي ارايه شود بدون اينكه مشكلات ساختاري و گفتماني خود را حل كنند، تنها عقب انداختن بحرانهاي موجود در اين جريان است. چندگانگي روش و مشي در جريان اصولگرايي كاملا خود را نشان داده است. اين اختلافات بهگونهاي نيست كه تنها با ارايه نامزد واحد حل شود.