یادداشت دریافتی- مصطفی نعیمی؛ مطلبی که پیش روی شماست تنها منعکس کننده عقیده و نظر شخصی نویسنده میباشد و هیچ گونه تمایلات سیاسی و جناحی در این مطالب دخیل نمیباشد.
زندگی مکتوب امروز ما، تاریخ آیندگان خواهد بود.
تاریخ را ما خواهیم ساخت. ولی آینده چگونه ساخته خواهد شد مسئولیت آیندگان است. ما فقط مسئول وظایف اجتماعی دوران خود هستیم.
هیچ شخص یا نهادی حق تصمیم گیری برای آیندگان را ندارد. فقط میتوان تجربیات خود را انتقال داد تا بتوانند از آن در صورت صلاحدید استفاده نمایند.
حال این تجربیات نیز شامل گذشت زمان خواهد شد و بسیاری از آنها در آینده بکار نخواهد آمد.
هرنسلی برای رسیدن به سعادت با توجه به نیازهای مادی و معنوی خود تلاش خواهد کرد و قوانین جامعه خود را با توجه به همان نیازهای روحی و اجتماعی تنظیم خواهد کرد.
در یک مثال ساده میتوان تفاوت فرهنگی نسل جوانان انقلابی با نسل بعد از انقلاب را مشاهده نمود. حتی بعد از انقلاب تفاوت نسل دهه شصت با نسل دهه هفتاد زمین تا آسمان است.
خواستههای هیچ کدام با یکدیگر همخوانی ندارد.
متاسفانه افرادی در اتاقهای فکر جامعه امروز ما حضور دارند که به هیچ عنوان نسل جدید و خواستههای آنها را درک نکردهاند.
گاهی نیز که به صورت کاملا سمبلیک از عدهای جوان استفاده میکنند افرادی را برمیگزینند که کاملا گوش به فرمان فرمایشات آنها هستند و صرفا جهت توجیح افکار عمومی حضور بعمل میآورند.
متاسفانه قوانینی وضع میشود که در خلاف جهت افکار فرهنگی نسل جدید جامعه است.
مسئولین محترم کار خود را با این مطلب توجیح میکنند که ما در حال فرهنگ سازی جامعه و هدایت جوانان را به راه درست هستیم.
در حالی که تجربه سالیان نشان میدهد که هیچ یک از این قوانین مانع گسترش روزافزون خواستههای فرهنگی و اجتماعی در سطح جامعه نشده است و فقط به تنش میان نسل جوان با مسئولین محترم افزوده.
دولتها باید به فرهنگ روز جامعه احترام بگذارند و قوانین خود را با آن سازگار کنند. نه اینکه قوانینی برای سازگاری مردم با قانون ایجاد کنند.
از جمله این قوانین قانون جدید و از پیش شکست خورده پلیس نامحسوس ارشادی است.
طراحان این طرح حقیقتا به دنبال چه بودهاند که دست به اتخاذ چنین تصمیمی زدهاند.
آیا مردم جامعه برای اجرای قوانین حاکم خود عقل شعور ندارند و نیاز به حضور این تعداد زیاد پلیس نامحسوس است.
اگر این طرح جواب نداد چه؟ آیا میخواهید باز بر پلیسهای نامحسوس خود بیافزایید
آیا از خود پرسیدهاید چرا جامعه به این سمت سو رفته که نیاز به حضور هفت هزار پلیس نامحسوس احساس شده است.
متاسفانه در این قوانین کوچکترین اشارهای به نیازهای اساسی جوانان که همان ازدواج و تشکیل مایحتاج اولیه زندگی نظیر کار و مسکن است اشارهای نمیشود.
گویا تنها معضل ما پوشش ظاهری جوانان است.
به تازگی قانونی تصویب شده که از پول قرض الحسنهای که در اختیار بانکها قرار داده میشد به جوانان وام ۱۰ ملیونی برای ازدواج پرداخت شود که از طرف بسیاری از نهادها و افراد به آن ایراد گرفته شده که قابل تامین نیست و این طرح کارشناسی شده نیست.
بنده نیز به این طرح ایراداتی وارد میدانم که لازم است آنها را ذکر نمایم. ایراداتی که دوستان کارشناس به هیچ عنوان حاظر نیستند کوچکترین اشارهای به آن داشته باشند. البته دلیل این امر نیز کاملا مشخص است. برایشان مقرون به صرفه نیست.
۱-حدود ۶ سال است از ۳برابر شدن ناگهانی تورم کشور میگذرد و کلیه کالاها و مخارج زندگی هزینهشان ۳ برابر شده است. و حتی در دولت فعلی با وجود پایین آمدن تورم، نرخ هزینهها بالاتر رفته کمتر نشده. چرا بعد از گذشت ۶ سال رقم وام را ۳ برابر کردهاید؟
۲-چرا با اینکه مرحوم خواجه حافظ شیرازی هم دیگر میداند که کلیه محاسن و سود حسابهای قرض الحسنه در جیب خود پرسنل سیستمهای بانکی در قالب وامهای بلند مدت بدون سود یا با سود بسیار بسیار پایین میرود دست به اقدامی نزدید؟
۳- آیا یکی از مسائل اصلی کشیده شدن جوانها به سمت فساد و استفاده به ناچار از فرهنگ غربی که صرفا برای برطرف کردن نیازهای انسانی و خدادادی میباشد کمبود منابع مالی نیست؟ تا به امروز چه قوانین موفقی برای این کار به تصویب رساندهاید؟
۴- در این حدود ۴ دهه اخیر چند قانون برای فرهنگ سازی و چند قانون برای رفع نیازهای اقتصادی جوانان به تصویب رساندهاید؟ ایا با یکدیگر تناسب دارند؟ در کدام یک موفقتر بودهاید؟
۵- و مهمترین سوال اینکه چه چیزی چه از لحاظ فرهنگی چه از لحاظ اقتصادی به جوانان نسل جدید دادهاید که در برابرش همه چیز آنها را برای خود و به کام خود میخواهید؟
به امید روزی که خدا همه مارا به راه راست هدایت فرماید
یا حق
شما داري قياس مع الفارق ميكني.