یادداشت دریافتی- عمادالدین قاسمیپناه*؛ اگرچه آذربایجانشرقی و تبریز از سالهای دور بهعنوان استانی صنعتی شناخته میشود، اما توجه به این نکته ضروری است که اساس و شالوده صنعت چیزی جز علوم انسانی نیست.
چرخیدن چرخ صنعت نیاز به نیروی انسانی دارد و مدیریت این افراد نیاز به علوم انسانی. تکنولوژی که امروز آمریکا و اروپا به آن افتخار می کنند ریشه در فلسفه و توسعه علوم انسانی در این بلاد دارد.
درواقع تکنولوژی محصول فلسفه و علوم انسانی و در حکم روبناست.
زمانی که دانشآموز مقطع راهنمایی بودم، تفکر غالب این بود که «شاگرد تنبلها» رشته علوم انسانی و «شاگرد زرنگها» علوم تجربی و ریاضی را انتخاب میکنند؛ و البته هنوز هم، چنین است. شاید این تفکر ریشه در خواستههای اقتصادی داشته باشد، شاید هم باورهای فرهنگی جامعه اجازه نمیدهد که فرد در مسیری قرار بگیرد که «اندیشه و تفکر» بهعنوان ارزش تلقی شود.
نگاهی دیگر، بر آن است که علوم انسانی و فلسفه و به طور کل اندیشیدن، در جامعهای توسعه مییابد که از نظر اقتصادی تامین است. این سخن را نمیپذیرم، چراکه فلسفه و علوم انسانی در اروپا زمانی شکوفا شد که اتفاقا وضعیت اقتصادی نابسامان مردم را رنج میداد.
این دیدگاه به دیدگاه کسانی که اقتصاد را زیربنا و فرهنگ را روبنا میانگارند بسیار نزدیک است و البته مخرب.
آمارها حکایت میکند که دانشگاه تبریز در رتبه دهم دانشگاههای کشور در زمینه علوم انسانی قرار دارد. این درحالی است که همین دانشگاه در پزشکی رتبه چهارم کشور را بهخود اختصاص داده است و نامآوران بسیاری را از 70 سال پیش تاکنون تحویل جامعه داده است.
مهجور بودن علوم انسانی البته به تبریز اختصاص ندارد و کل کشور متاثر از فقر تولید علم در این رشته است. البته باید به این نکته هم توجه کرد که در کشور ما علوم انسانی در مقایسه با پزشکی همچون طفلی در برابر انسانی بزرگسال است.
همچنین تا زمانی که راه حل مسائل و مشکلات اعم از سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی در حوزه های دیگری جز علوم انسانی جستوجو شود نباید به توسعه علوم انسانی امید داشت.
زمانی که مدیران پژوهشهای این حوزه را نادیده میگیرند طبیعی است که انگیزهای برای پژوهش و تولید علم باقی نمیماند.
یکبار دیگر از آمارهای معتبر جهانی کمک میگیرم که بیانگر آن است، تعداد اسناد علمی نمایهشده کشور در علوم پایه 3 برابر علوم اجتماعی و علوم انسانی است.
از سوی دیگر، علوم انسانی به دلیل ماهیت دیربازدهش در نظر عموم مردم طرفدار ندارد و آنها نیز بر اساس اصل هزینه و فایده سعی میکنند مسیری را برگزینند که «پاداش آنی» را در پی داشته باشد.
در آخر، ذکر این نکته ضروری است، تا زمانی که مسئولان ارشد اهمیت علوم انسانی را باور نکنند، توسعه و پیشرفت کشور شتاب نخواهد گرفت.
* کارشناس ارشد جامعهشناسی