فرارو- یک کارشناس مسائل خاورمیانه ضمن اذعان بر اینکه داعش اکنون تهدید مستقیمی علیه ایران نیست و ایران نباید با ائتلاف ضد تروریسم همراه شود گفت: «پدیده داعش در صورت طولانی شدن حیات خود می تواند تاثیر عمیق فرهنگی بر مناطق پیرامونی ایران بگذارد و تنش های متعدد و متنوعی ایجاد کند که ریشه برخی از آنها ممکن است قومی و برخی دیگر طریقتی و برخی دیگر طائفه ای و فرقه ای باشد.»
بعد از آنکه حسن روحانی در گفتگوی تلفنی با رئیس جمهور فرانسه عنوان کرد ایران حاضر است در هر نقطه از جهان علیه تروریسم با فرانسه همراه شود، برخی دیپلمات های غربی گمانه زنی هایی مبنی بر احتمال پیوستن ایران به ائتلاف ضد داعش را مطرح کردند. این دیپلمات ها عنوان کردند باید به ایران نقش بیشتری برای مبارزه با داعش داده شود. حتی در داخل کشور نیز برخی کارشناسان با توجه به اخباری مبنی بر تهدید ایران توسط داعش که توسط وزیر خارجه عراق اطلاع رسانی شده بود بحث رویارویی مستقیم ایران علیه داعش را مطرح کردند. اگرچه برخی دیگر این اقدام را کاملا اشتباه دانسته و معتقدند ایران نباید به مقابله مستقیم با داعش روی بیاورد. آیا ایران باید به ائتلاف ضد داعش بپیوندد؟ آیا ایران باید استراتژی خود در برابر داعش را تغییر دهد و به مقابله مستقیم با این گروه تروریستی روی بیاورد؟
سید علی موجانی پژوهشگر و مولف کتاب "ریشه های تجدید حیات خلافت اسلامی و تاثیر ژئوپولتیک آن" در گفتگو با فرارو گفت: «به نظر می رسد همسان سازی و هماهنگی میان کشورهایی که امروز در رابطه با مقابله با تروریسم (به مفهوم خاص داعش) صحبت می کنند از عبارات مشخص و برابری برخوردار نیست و نوعی سردرگمی وجود دارد.»
وی ادامه داد: «به تعبیری در گفتگوهای انجام شده ما شاهدیم آقای اولاند 48 ساعت قبل اعلام می کند فرانسه قصد دارد به جنگ علیه تروریسم برود، اما 48 ساعت بعد عنوان می کند داعش یا خلافت اسلامی جنگی بر فرانسه تحمیل کرده است. لذا به نظر من هنوز در یک پایتخت بزرگ اروپایی که قربانی تروریسم شده این موضوع معنا پیدا نکرده که آنچه اتفاق افتاده ناشی از یک عارضه بوده یا ناشی از یک تصمیم.»
وی افزود: «بلاتکلیفی موجود در این ادبیات، قابل تعمیم به روسیه، آمریکا و سایر کشورها است و شاید در میان تمام کشورهای غربی، تنها کشوری که با سکوت نسبت به مسئله، موضع خود را حفظ کرده و واکنش روشنی نشان نداده بریتانیا است که بیشتر در سطح اطلاعاتی و عملیاتی کار می کند.»
موجانی تصریح کرد: «بنابراین رسیدن به فهمی مشترک در دنیایی با قرائت های متفاوت، متنوع و متغیری که مواضع ظرف 48 ساعت می تواند تغییر کند و ریسک کردن برای همراه شدن با جریان سیالی که نه جهت آن مشخص است و نه راهبرد آن تعریف شده و نه تاکتیک های آن تنظیم شده است، عملی بدون محاسبه است و به نظر می رسد توام با هزینه های بسیار بالا خواهد بود.»
این پژوهشگر مسائل خاورمیانه اظهار کرد: «در مقابل ما رفتار خاص ایران را شاهد هستیم که مواجهه با اشکال مختلف تروریسم را از بعد انقلاب 1357 تجربه کرده است.»
وی ادامه داد: «برای ایران تروریسم معنای سفید و سیاه یا خوب و بد نداشته است. برای ایران مقاومت مردم یک کشور در مقابل اشغالگران مفهوم تروریسم ندارد؛ اما برای برخی کشورهایی که امروز در رابطه با مقابله با تروریسم صحبت می کنند مقاومت مردم جنوب لبنان در مقابل اشغالگری یا مقاومت مردم افغانستان و عراق وجهی از تروریسم تلقی می شود که البته این امر با سنت های تاریخی خود این کشورها در تعارض است؛ چنانکه در نهضت مقاومت فرانسه ضد آلمان نازی کسانی که این مقاومت را رهبری می کردند جاده ها و پل های کشور خود را تخریب می کردند و اتباع کشور خود را به قتل می رساندند صرفا به این دلیل که ارتش آلمان نازی نتواند با استفاده از این ظرفیت ها زمینه اشغال و از بین بردن حاکمیت و ملیت کشور فرانسه را تسریع کند.»
موجانی خاطرنشان کرد: «بنابراین «مقاومت» برای ایران مفهومی قابل ارزش و ستودنی است؛ در حالی که برای ائتلاف ضد تروریسم کنونی هر چیزی که در مقابل آنها قرار بگیرد بدون آنکه ریشه یابی شود شکلی از تروریسم تلقی می شود مگر آنکه در مقابل آنها سر خم کند یا به تفاهم برسد که در این صورت تروریسم نیز قابل مذاکره خواهد بود چنانکه آمریکا و طالبان با هم به گفتگو نشستند.»
وی تصریح کرد: «لذا این دوگانگیِ معیارها و فقدان نگرش عمیق، اجازه نمی دهد که ایران ریسک کند و در کشتی ای سوار شود که جهت آن متغیر و دریای آن متلاطم است و باد نیز یقینا همراه با بادبان ناخدای این کشتی نخواهد وزید.»
موجانی در پاسخ به این سوال که در این صورت آیا ایران باید به تنهایی به مقابله مستقیم با داعش بپردازد یا اینکه رویه کنونی را همچنان ادامه دهد؟، گفت: «داعش در همسایگی منطقه ای ما در حال رشد و گسترش است. آنچه که ما باید به آن توجه کنیم این است که به حفظ ثبات و ترتیبات سیاسی، امنیتی و اجتماعی این منطقه کمک کنیم.»
وی ادامه داد: «به عبارتی هرگونه دگرگونی بدون طی مسیر مردم سالارانه و در چارچوب تفاهم ملی و بر اساس اعمال رویه های خشونت آمیز و اقدامات نظامی غیرانسانی که داعش به کار می برد اشتباه است. در این شرایط وظیفه ایران این است که در کنار ملت ها و دولت های منطقه بایستد و در یک گفتگوی پیوسته و هماهنگ، سیاست منطقه ای متوازن را دنبال کند و در ارائه خدمات مختلف به لحاظ حفظ آن چیزی که چارچوب منطقه ای ایران محسوب می شود دریغ نورزد.»
وی افزود: «ایران اکنون مرز مشترکی با داعش ندارد و این گروه تروریستی نیز تهدید مشخصی علیه ایران انجام نداده است. هدف داعش در قلمروی تعریف شده دنیای اهل سنت بیش از آنکه ایران باشد دو جهت متفاوت یافته است. پیش از این هدف داعش شبه جزیره عربستان و استیلا بر حرمین شرفین و از بین بردن نظام های ساختاری بود که در دنیای عرب وجود داشت و امروز علاوه بر این با برخی قدرت های غربی که مواضع این گروه تروریستی را بمباران می کنند نیز در تعارض قرار گرفته است.»
موجانی تصریح کرد: «لذا در این شرایط تهدید مستقیمی متوجه ایران نیست. اما داعش به لحاظ فرهنگی و اجتماعی تهدید قابل ملاحظه ای برای ایران محسوب می شود.»
وی ادامه داد: «پدیده داعش در صورت طولانی شدن حیات خود می تواند تاثیر عمیق فرهنگی بر مناطق پیرامونی ایران بگذارد و تنش های متعدد و متنوعی ایجاد کند که ریشه برخی از آنها ممکن است قومی و برخی دیگر طریقتی و برخی دیگر طائفه ای و فرقه ای باشد.»
وی افزود: «لذا با توجه به تنوع اقوام، زبان، نژاد، ادیان و طوائف در ایران، باید خیلی هوشیارانه کوشید و سیاست هایی در زمینه تعدیل و تثبیت شرایط منطقه و مبارزه با رفتارهای فرهنگی و تاثیراتی که داعش قصد دارد بگذارد و از این ابزارها برای افزایش سطح خشونت در منطقه استفاده کند، اعمال کرد.»