یادداشت دریافتی- علی دانشپژوه؛ چندی پیش، رسانه ملی یکی از مجریان خود را ممنوع التصویر و خبرش را در بوق و کرنا کرد فقط به دلیل آنکه در فضایی خارج از سیما و آنتن تلویزیون، در شادی برد تیم مورد علاقهاش شعری خوانده بود.
کاملا مشخص بود که هدف مدیران سازمان، حمایت از شخصیت آقای مظلومی نبود، در همین رسانه در برنامهای تحت عنوان خنده بازار (لوده بازار) شخصیتهایی مثل علی دایی، مایلی کهن، فردوسیپور و... مورد تمسخر قرار گرفتند.
همه به آنها خندیدیم بدون اینکه ذرهای تامل کنیم که برفرض مثال فرزند آقای مایلی کهن با دیدن تصویر به سخره گرفته شده پدرش در قاب تلویزیون چه حالی دارد.
متاسفانه نه تنها برخوردی با این برنامه سازان صورت نگرفت، بلکه روز به روز تایم بیشتری از آنتن تلویزیون و دیگر شبکهها در اختیار اینان قرار میگرفت تا بر تارک شخصیت افراد این جامعه بتازند.
یکی دو روز است که خبر تعطیلی برنامه فیتیله خبرگزاری به خبرگزاری میچرخد و حتی خبر بیست و سی نیز برای اینکه از قافله عقب نماند، خبر توبیخ مدیر شبکه ۲ و برکناری عوامل دست اندرکار را در رأس خبرهای خود اعلام میکند!
سال هاست این برنامه (فیتیله، جمعه تعطیله) با چاشنی قراردادن لهجهها (ترک، لر و گیلکی) پیامهای آموزشی خوبی به مخاطبینش منتقل میکند، و توانسته بین باقی برنامههایی که با محوریت کودک ساخته میشود، جایگاه بالاتری داشته باشد.
سال هاست که علی فروتن با لهجه شیرین لری خود، هم خنده بر لباس ما نشانده و هم پیام برنامه را منتقل نموده؛ کاری که بسیاری از برنامه سازان این رسانه از انجام آن عاجز و ناتوان بوده و هستند.
در آن برنامه جنجالی از ابزار و وسایلی اسم برده میشود که شأن رسانه ملی نیست به کار بردن نام این ابزار در یک برنامه کودک دور از ادب و انتظار بود ولی استفاده از لهجه آذری هیچ توهینی قلمداد نمیشد.
چگونه است که اگر در برنامهای از لهجهای استفاده شود توهین به کرانه آن لهجه قلمداد میشود ولی اگر از لهجه ساده که بین مردم تهران مرسوم است، استفاده شود توهین به جامعه تهرانی نیست؟
اول از همه باید مصداق توهین را مشخص کرد، پس از آن اتهام زد.
متاسفانه، رسانه سرافراز، از این موضوع هم حسن استفاده را کرد تا با نزدیک شدن به انتخابات عادل بودن و بیطرف بودن خود را ثابت کند.
در یکی از سایتهای خبری تصویری دیدم که سر ماری را جدا کرده بودند ولی همچنان زنده بود و بدن خود را نیش میزد!
با دیدن این تصاویر، یاد این رفتار نه چندان حرفهای صدا و سیما افتادم که هرازگاهی تکهای از بدنهاش جدا میکند و همان تکه بعدها دردسر خودش میشود.