سومین کنفرانس «افق نو» هفته گذشته با تمرکز بر «خشونت پلیس آمریکا علیه سیاهپوستان» آغاز شد. این کنفرانس سه روز به صورت نشست برگزار شد و در مرحله بعد به مدت دو هفته میهمانان به استانهای مختلف کشور سفر کردند و به سخنرانی پرداختند. سفر و سخنرانيای كه هماكنون نيز در جريان است و قرار است دو هفته ادامه پيدا كند.
به گفته «نادر طالبزاده»، دبیر این کنفرانس، از حدود ٣٠ نفر از سیاهپوستان آمریکا برای شرکت در این کنفرانس دعوت شد. دو نماینده اصولگرای مجلس نیز در نشست آغازین «افق نو» سخنرانی کردند. «احمد سالک»، رئیس کمیته فرهنگی مجلس ایران، در سخنرانی خود در مراسم افتتاحیه این نشست با اشاره به اینکه آمریکا را شیطان بزرگ میداند، گفت: «آمریکا بین اصولگرایان ایرانی به دلیل جنایتهایش با داعش مقایسه میشود و در این زمینه ترجیعبند مشترکی وجود دارد».
«بیژن نوباوه» نیز در این نشست به سخنرانی پرداخت. نشست «افق نو» جمعه گذشته با سخنرانی «حسن رحیمپور ازغدی» و «فؤاد ایزدی» به پایان رسید. رحیمازغدی در سخنرانی پایانی نشست خطاب به سیاهان آمریکا گفت: «تازمانیکه شما شجاعت این را نداشته باشید که روزی هزار شهید بدهید، نمیتوانید به حقوق خود دست یابید».
تعطیلی «افق نو»اولین نشست «افق نو» در سال ۹۱ برگزار شد. سال ۹۲ و با رویکارآمدن دولت روحانی بودجه آن حذف شد و به لغو آن انجامید؛ ولی پس از انتقادهای شدید برخی از نمایندگان مجلس و طرفداران خارجی این کنفرانس، «افق نو» سال بعد از آن برگزار شد.
نادر طالبزاده، دبیر کنفرانس افق نو، لغو این کنفرانس را «اشتباه بزرگ دولت ما» خوانده بود. او با اشاره به نحوه تعطیلی جشنواره «افق نو» گفته بود: «وزارت خارجه اعلام میکند که جشنواره افقنو تعطیل شود و وزیر ارشاد عملی میکند». برخي نمایندگان مجلس هم تعطيلی اين كنفرانس را دستمايه سؤال از وزیر ارشاد قرار دادند. نتیجه این طرح سؤال فراخواندن وزیر ارشاد به مجلس شد و «قاسم جعفری»، نماینده بجنورد، از او درباره دلایل تعطیلی این جشنواره سؤال کرد.
طالبزاده همان زمان به «مشرق» گفت ورود نمایندگان مجلس و کمیسیون امنیت ملی برای حل ماجرا بسیار خوب بود و موجب بازگشایی مجدد آن شد.دومین کنفرانس افق نو سال گذشته، هفتم مهرماه و با عنوان «نخستین جشنواره بینالمللی فیلمسازان مستقل» در قالب چهارده محور برگزار شد. به گفته طالبزاده با تغییر ساختار «افق نو» بهعنوان یک رویداد سینمایی، ایده کنفرانس «افق نو» مطرح شد که در این ساختار، «بحثهای رسانهای و انتقاد از سیاستهای دولت آمریکا» را بتوان پیش برد.
ایدهپرداز «افق نو» کیست؟«نادر طالبزاده»، فيلمسازی ایرانی است و از آنجایی که شهروند آمریکا محسوب میشود، «توماس اردبرینگ» در مقالهای در «نیویورک تایمز» او را یک ایرانی- آمریکایی خطاب میکند. او در دوران جوانی به همراه خانوادهاش به آمریکا مهاجرت میکند و پس از فارغالتحصیلی در رشته ادبیات انگلیسی در مقطع کارشناسی از دانشگاه راندولف میکن، کارشناسی ارشد خود را در رشته کارگردانی سینما از دانشگاه کلمبیای آمریکا دریافت میکند.
فعالیت هنری او در سال ۵۹ و در صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران آغاز میشود. تفکرات طالبزاده او را در زمره اصولگرایان جای میدهد. او یکی از بنيانگذاران قرارگاه عمار است که «جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی» نامیده میشود. از اعضای قرارگاه عمار میتوان، «علیرضا پناهیان»، «مهدی طائب»، «مهدی کوچکزاده»، «حمید رسایی»، «حسین یکتا»، «حسن عباسی»، «سعید حدادیان»، «حسین اللهکرم»، «وحید جلیلی» (برادر سعید جلیلی)، «روانبخش» و «سعید قاسمی» را نام برد. روانبخش در گفتوگویی با ایسنا راجع به وجه تسمیه این گروه گفته بود: «به اين خاطر از لفظ قرارگاه استفاده شده که باور کنيم در جنگ قرار داريم، نه جنگ نظامي، بلکه جنگ نرم و فرهنگي». اعضای قرارگاه عمار در سال ٩٠ گردهماییای را در مؤسسه علمی- پژوهشی امامخمینی(ره) قم و با سخنرانی «محمدتقی مصباح یزدی» برگزار کردند.
اشتباه «افق نو»تعداد سیاهپوستان آمریکایی در دو نشست قبلی بسیار زیاد بود و در نشست سوم نیز بهویژه با توجه به موضوع آن، اکثر میهمانان را سیاهپوستان تشکیل میدادند؛ ازهمینرو ترکیب میهمانان نشستهای «افق نو» درخور توجه و تامل است.
به نظر میرسد برگزارکنندگان این نشست بهدلیل وجود اشتراک لفظی بین دو گفتمان و صرفا به دلیل وجود بستر اعتراضی موجود در این گفتمانها دچار اشتباهی استراتژیک شدهاند و بدون توجه به معرفتشناسی کاملا متفاوت این دو گفتمان سعی کردهاند عمدا یا سهوا این دو را خلط کنند و به جبهه فکری خود به هر قیمتی قدرت ببخشند. حال آنکه علت گرایش سیاهان آمریکایی به اين مقوله چیزی دیگر و از جنسی دیگر است.
عدهای از رهبران آزادیخواه سیاهپوست آمریکایی چون «الایجا محمد» و «لوییس فراخان» و به تبع ایشان «ملکم اکس» مذهب را بهعنوان بستری برای تئوریزهکردن اعتراضهای خود انتخاب کردند. نکته قابل توجه و تعمق این است اسلامی که در گروه «ملت اسلام» در سال ۱۹۳۰ در شهر دیترویت ایالت میشیگان توسط «والاس دی فراد» پایهگذاری شد و بعد از او توسط افرادی چون «الایجا محمد»، «وارث دین محمد»، «لوییس فراخان» و غیره تا به امروز میان سیاهپوستان معترض به سیاستهای آمریکا در جریان است، اساسا با شريعت اسلامی که ما میشناسیم و به آن معتقديم تفاوت دارد. شاید تنها وجه شباهت آنها در عرصه سیاست را بتوان وجود عناصر انتقادی و اعتراضی به دستگاه ناعادلانه قدرت دانست، اما گفتمان مذهبي- اعتراضي سياهپوستان آمريكا در دل فرهنگ عامه آمریکا شکل گرفته است و مشخص است که فرهنگ عامه هر جامعه با فرهنگ مسلط آن جامعه در ارتباط است و از آن تأثیر میپذیرد. هرچند بعضا صداهای مخالف در دل فرهنگ عامه شنیده میشود و سعی در به چالش کشیدن فرهنگ مسلط دارند. تعجبی ندارد که رفتارهاي این افراد براساس آنچه ما از شريعت اسلام میشناسیم بسیار نامتعارف و حتي نابههنجار بهنظر آید و نزدیک به فرهنگ آمریکایی باشد.

«لامرانا جالوه»«لامرانا جالوه»، یکی از میهمانان سیاهپوست این نشست، مدیر شرکتی است که بانوی شایسته کشور سیرالئون را انتخاب میکند. معترضان به مراسم بانوی شایسته در همهجای جهان معتقدند این رقابتها نگاهی ابزاری به زن داشته و زن را تا حد یک شیء تقلیل میدهند.
جالوه در صفحه فیسبوکش با انتشار عکسی از خود درحالیکه تندیسی از نشست افق نو دریافت کرده است، مینویسد: «بعد از دریافت جایزهام از الله برای توفیقی که نصیبم کرد تشکر میکنم». دیگر تصاویر منتشرشده در صفحه او هیچ نشانی از التزام به شریعت اسلام ندارد و کاملا منطبق با فرهنگ آمریکایی است.
تصاویر دختران برهنه در کنار او و مسكرات بر این گفته صحه میگذارد. او سخنران سوم در جلسه روز سوم همایش بود و در سخنرانی کوتاه خود به شرایط سخت زندگی و مشکلات متعدد مردم سیرالئون اشاره کرد که اصلا در تصاویر منتشره در صفحهاش مصداقی از آن دیده نمیشود؛ در این عکسها میتوان به نمایشدادن گوشی آیفون خود و عکسگرفتن کنار ماشینی گرانقیمت اشاره کرد که در توضیح آن با حسرت مینویسد: «فقط اگر من آن را داشتم!» چنین رفتارهایی کاملا برخلاف اظهارات او درباره شرایط سخت زندگی و مشکلات مردم است و تفکرات ضدسرمایهداری او را زیر سؤال میبرد و به نوعی نقض غرض است. زندگیای که این تصاویر نشان میدهد كاملا منطبق با فرهنگ آمریکایی است که خود او بهدلیل ضدیت با آن در نشست افق نو شرکت کرده است.
«علی داگلاس نیومن»«علی داگلاس نیومن»، یکی دیگر از میهمانان دعوتشده به این نشست است. او در ۱۵ سالگی به اسلام گروید. او که با نام «جیسون داگلاس نیومن» متولد شد و امروز نام علی را برای خود انتخاب کرده است، یک خواننده آمریکایی هیپهاپ است. موسیقی هیپهاپ عنصری از فرهنگ هیپهاپ است. عناصر دیگر این فرهنگ را رقص خیابانی، دیوارنگاری و دیجی تشکیل میدهند. دیجی شخصی است که موسیقیهای ضبطشده را برای حاضران كلوپهاي اغلب شبانه پخش میکند. کاملا مشخص است که فرهنگ هیپهاپ در دل فرهنگ عامه آمریکا رشد پیدا کرده است و با عناصر آن فرهنگ عجین است.
نیومن در طرح روی جلد آخرین آلبوم خود با عنوان «سوگواری در آمریکا و رؤیای رنگی دیدن»، درحالی به تصویر کشیده شده است که در حالت نماز روی دو زانوی خود نشسته است و روی پرچم آمریکا نماز میخواند. تصویری که در تفکر ایرانی وجود دارد این است که همیشه سجاده را با نمادهای دینی چون تصویر کعبه و مسجدالنبی میشناسیم و این میتواند نوعی بیاحترامی محسوب شود. اگرچه این تصویر در تفکر آمریکایی معنای متفاوتی دارد و همین تفکر متفاوت است که دعوت از چنین شخصیتهایی را محل اشکال میکند.
در گزارشی که انپیآر از او منتشر کرده است به نقل از او نوشته، او معتقد به جامعه اسلامی هرچه لیبرالتر است که در آن تفکرات مختلف بتوانند کنار هم زندگی کنند.
او میگوید: «در یکی از آلبومهای گذشتهام اشتباه کردم و به همجنسگرایان توهین کردم که متفاوت هستند. اما امروز به این دلیل شرمگین هستم و دوستان همجنسگرا دارم و به همجنسگرایان احترام میگذارم». در جای دیگر این گزارش آمده است که او بسیار فحاشی میکند و به ادعاي خودش این بددهنی منافاتی با ایمان ندارد. متأسفانه تمرکز صرف بر ظواهر باعث شده است که عدهای بدون توجه به این اشتباه ناشی از اشتراک لفظی، عمدا یا سهوا، با برگزاری نشستهایی اینچنینی و دعوت از چنین افرادی سعی کنند به تفکرات خود قوت بخشند. جالب آنجاست که با وجود حضور چنین میهمانانی، «نادر طالبزاده» همیشه میهمانان این نشست را در زمره نخبگان و متفکران میداند.