٢ عضو شرکت گلدکوئیست با فرار از چنگال سرشاخههای این شرکت هرمی، پرده از فعالیت مجرمانهشان برداشتند. این ٢ پسر دانشجو که ادعا میکنند به بهانه کار در شرکت نفت و پتروشیمی از شهرستان به تهران دعوت شدهاند، پس از مدتی در دام اعضای شرکت گلدکوئیست گرفتار شدند. پیش از این نیز در یکی دیگر از شعبههای دادسرای جنایی پایتخت شکایتی مشابه از طرف خانواده یک پسر فریب خورده دیگر که جذب شرکتی هرمی شده بود، مطرح شد.
شیوه تکراری شرکتهای هرمیاعضای شرکت گلدکوئیست که بر مبنای منشور هرمیشان قرار بود ٢هزار عضو را به این شرکت جذب کنند، دام عجیبی برای دانشجویان شهرستانی پهن کردند.
پسر دانشجو وقتی برای وعده فریبکارانه کار در شرکت پتروشیمی اهواز، ١٤میلیون تومان پول برای مصاحبه استخدام به یک شماره حساب پرداخت کرد، تازه فهمید چه کلاه گشادی سرش رفته است. این پسر که دانشجوی یکی از دانشگاههای شهر سمنان بود، پس از مهاجرت به پایتخت در چنگال اعضای شرکت گلدکوئیست گرفتار شد.
٢٠ روز اسارت در یک خانه و زندگی با ١٢ نفر از اعضای این شرکت هرمی کافی بود تا پسر فریبخورده در فرصت مناسب از دام این گروه فرار کند. صبح دیروز او و یکی دیگر از اعضای گروه وقتی به همراه سرشاخههایشان به خیابان آمدند خودشان را به پلیس معرفی کردند و با انتقال آنها به دادسرای جنایی پایتخت پرده از فعالیت این شرکت هرمی برداشته شد.
پسر دانشجو به بازپرس مدیرروستا گفت: «٢٢سال دارم و دانشجوی رشته دانش در دانشگاه سمنان بودم. اوایل مهرماه یکی از همکلاسیهایم با وعده کار در شرکت نفت اهواز مرا تشویق کرد. وسوسه کار در این شرکت بزرگ باعث شد بدون هیچ تحقیقی پیشنهادش را قبول کنم، به همین خاطر برای انجام مراحل کار به تهران آمدم. تا اینکه دوستم برای انجام مصاحبه من را به خانهای در بریانک دعوت کرد. پس از اینکه وارد این خانه شدم، حادثهای عجیب رخ داد. به جز دوستم چند پسر جوان دیگر در خانه بودند و آنجا اصلا شبیه محل کار و مکان مصاحبه نبود، مظنون شده بودم و به همین خاطر اعتراض کردم. اعتراض من کافی بود تا اعضای این خانه به سمتم حملهور شوند و پس از ضرب و شتم چاقویی را زیر گلویم گذاشتند و مجبورم کردند تا با خانوادهام تماس بگیرم و درخواست ١٤میلیون تومان پول کنم تا ضمانتی برای کارم در شرکت نفت باشد. پس از این ماجرا نیز من را در خانه حبس کرده بودند و در این مدت اجازه رفتوآمد و تماس با خانوادهام را نیز نداشتم. در این مدت از حرفها و رفتوآمدهای اعضای این خانه متوجه شدم آنها اعضای یک شرکت گلدکوئیستی هستند. پولم دست آنها بود و نمیدانستم باید چگونه از شرشان خلاص شوم تا اینکه صبح امروز وقتی به بهانه هواخوری با یکی از سرشاخههای گروه از خانه خارج شدیم، نقشه فرار طراحی کردم. این عضو سرشاخه بهعنوان محافظت از من و یکی دیگر از اعضای گروه به نام آرمان همراه ما آمده بود، سوار تاکسی شده بودیم، وقتی به میدان آزادی رسیدیم، من و آرمان خودمان را از خودرو بیرون انداختیم و به یک پلیس راهنماییورانندگی معرفی کردیم. سپس ما را به ماموران کلانتری تحویل دادند.»
عضو دیگر این گروه که به همراه این پسر بازداشت شده بود، دراینباره به بازپرس پرونده گفت: «من هم دانشجو بودم و به بهانه استخدام در شرکت نفت، جذب این گروه گلدکوئیستی شدم. اما من این پسر را به آنجا نیاوردم، او از طرف یکی دیگر از اعضای گروه به این شرکت آمده بود، چون براساس قواعد فعالیت در این گروه، هر عضو میبایست ٢هزار نفر را به شاخههای فعالیتش دعوت میکرد تا هرم به سرعت شکل بگیرد. من نیز خودم قربانی هستم و در ابتدا به همین شیوه و شگرد وارد دنیای بازی گلدکوئیستها شدم.»
با شکایت این ٢ عضو شرکت گلدکوئیست مبنی بر حبس شدن در خانه، پرونده از جهت آدمربایی و اختفا در دادسرای جنایی پایتخت تحت بررسی قرار گرفت و پرونده فعالیت این شرکت هرمی به دادسرای جرایم رایانهای ارجاع داده شد. این درحالی است که پلیس پایتخت به دنبال دستگیری اعضای این گروه وارد عمل شد و این ٢ شاکی پرونده نیز به جرم فعالیت در شرکت هرمی بازداشت شدند.
شکایت مشابه در دادسرااین پرونده با محوریت گلدکوئیست درحالی در شعبه ششم دادسرای جنایی پایتخت مطرح شد که یک روز قبل نیز شکایتی مشابه در شعبه پنجم پیش روی قاضی حسینپور قرار گرفته بود. در این شکایت یک مرد میانسال به بازپرس گفت: «من و خانوادهام ساکن یکی از شهرهای جنوبی کشور هستیم. چند ماه قبل دوستپسرم به او وعده داد اگر به تهران بیاید، ترتیب استخدامش را در شرکت نفت اهواز خواهد داد و در ادامه از پسرم خواست برای انجام مصاحبه ١٢میلیون تومان پول نقد با خودش به همراه داشته باشد. ما نیز چون تصور میکردیم کار کردن در این شرکت بزرگ مزایای زیادی دارد، پسرم را راهی تهران کردیم، اما بعد از یک هفته تماسهای پسرم با ما قطع شد، تا اینکه از طریق پسرخالهاش متوجه شدیم او مورد کلاهبرداری قرار گرفته و در دام یک شرکت گلدکوئیستی گرفتار شده؛ به همین خاطر روی بازگشت به خانه را ندارد. من خواهش کردم تا پسرم را به خانه برگرداند و ما نیز او را مقصر نمیدانیم. پس از مدتی پسرم با نصیحتهای پسرخالهاش به خانهمان بازگشت و از دام این کلاهبرداران پرده برداشت. او گفت در یک خانه حبس شده بود و اجازه تماس گرفتن نداشت و شبانهروز مردی که سِمت سرشاخه او را داشته کنترلش میکرده است.
مدتی از برگشتن پسرم نگذشته بود که متوجه شدم او باز هم مقداری پول فراهم و به تهران سفر کرده و دوباره به این گروه پیوسته است. او تلفنهای ما را جواب نمیدهد و نگرانش هستم. پسرم را از دام این باند کلاهبردار نجات دهید.»
با اعلام شکایت این پدر مبنی بر ناپدید شدن پسرش بازپرس حسینپور به کارآگاهان اداره آگاهی ماموریت داد تا دست به رازگشایی از این ماجرا بزنند.
هشدار؛ گلدکوئیست همچنان قربانی میگیردباز هم پدیده شبکه هرمی، فعالیت مجرمانهاش را با سرکیسه کردن دانشجویان شهرستانی ادامه میدهد. جوانانی که به امید رسیدن به شغل پر درآمد، سرمایههایشان را برداشتند و به پایتخت آمدند، اما دست آخر تنها رویای ثروتهای بادآورده برایشان ماند و دیگر هیچ.
از سال ٧٩ که شرکت گلدکوئیست در ابتدا از شهرستان لار بازی هرمی را در ایران به راه انداخت، هیچکس تصور نمیکرد چند ماه بعد پایتخت محل جولان فعالیتهای مرموز این شرکت شود. پس از مدتی، این شرکت که با فروش اقلام با قیمتهای غیرواقعی، هرمش را بنا کرده بود، از طرف کارشناسان نهادهای امنیتی و قضائی ماهیت کلاهبردارانهاش شناسایی و فعالیت این شرکت غیرقانونی اعلام شد. با این حال، این نوع شرکتها هرازچندگاهی در گوشهگوشه شهر سر باز میکنند، تا افراد سادهلوح را با وعده به دست آوردن پولهای کلان سرکیسه کنند؛ پس با دنبال کردن اخبار در رابطه با جرایم متفاوت این گروهها حواستان را جمع کنید تا گرفتار شرکتهای کلاهبردای گلدکوئیستی نشوید.