وزیر امور خارجه آلمان درباره عملکرد مذاکرهکنندگان ایران در جریان گفتوگوهای هستهای میان ایران و 1+5 میگوید: جواد ظریف، مذاکرهکنندهای سرسخت است و فروش یک اتومبیل دست دوم به او قطعاً کاری لذتبخش نخواهد بود!
اشتاین مایر در گفتوگو با روزنامه «ایران» در عین حال تاکید کرد: سرسخت بودن به تنهایی هنر نیست و موفقیتی هم بههمراه نمیآورد. دستاورد ویژه جواد ظریف و تیمش این بود که با پافشاری زیاد منافع ایران را نمایندگی میکردند و در عین حال با همین پافشاری در جستوجوی فضاهایی برای یافتن راهحلهایی بودند که برای دو طرف قابل قبول باشد.
در این روزنامه آمده است: وزارت امور خارجه آلمان روز جمعه تأیید کرد که ایران تاکنون به طور کامل به تعهداتش در توافق هستهای عمل کرده است. «مارتین شفر» سخنگوی وزارت امور خارجه آلمان گفت «از آنجا که ایران تاکنون به همه تعهداتش براساس توافق موقت 2013 ژنو عمل کرده است، هیچ دلیلی برای شکایت دراینباره نداریم».
وی پیشبینی کرد که تحریمهای ایران احتمالاً تا سه ماهه نخست سال 2016 لغو شود و افزود: توافق هستهای وین از 18 اکتبر (26 مهر) بهطور رسمی به اجرا گذاشته خواهد شد و اتحادیه اروپا برای آمادهسازی زمینه و مقدمات لغو تحریمهای ایران، تلاش میکند.
امروز وزیر خارجه آلمان میهمان مقامات بلندپایه کشورمان است. سفر «فرانک والتر اشتاین مایر» به کشورمان در حالی صورت میگیرد که از آخرین سفر رئیس دستگاه دیپلماسی خارجی آلمان به ایران حدود 12 سال میگذرد. آخرینبار در سال 2003 و در زمان دولت اصلاحات بود که یوشکا فیشر، وزیر خارجه وقت آلمان به ایران سفر کرد و پس از آن رابطه دو کشور تحت تأثیر پرونده هستهای ایران، فراز و فرود زیادی را طی کرد؛ رابطهای که با وجود وجود تنشهای سیاسی متعدد طی سالهای گذشته، هیچگاه قطع نشد.
در خصوص مذاکرات هستهای، آلمان از جمله نخستین کشورهایی بود که طرح مذاکره هستهای با ایران را پیشنهاد داد و اگرچه آمریکا بعدها به طرف اصلی گفتوگوهای هستهای با ایران تبدیل شد ولی نمیتوان از نقش میانجیگرانه این کشور در رفع اختلافاتی که گاه میرفت به متلاشی شدن مذاکرات منجر شود، صرف نظر کرد.
اینک تمایل آلمان به ترمیم مناسبات ترک خورده با ایران را باید از خلال موفقیت گفتوگوهای هستهای و دستیابی به توافق با کشورهای قدرتمند جهان و نیز علاقهمندی برای حل و فصل سایر مسائل منطقهای تفسیر کرد. سفر «اشتاین مایر» که همزمان با کلید خوردن اجرای توافق هستهای میان ایران و کشورهای گروه 1+5 و با هدف توسعه روابط سیاسی و اقتصادی صورت میگیرد، زمانی معنادارتر میشود که به یاد آوریم آلمان پس از حل مناقشه هستهای، بارها به نقش تأثیرگذار ایران در حل و فصل موضوعات منطقه از جمله سیاسی دمشق اشاره داشته و حالا در مقام یکی از موافقان اصلی حضور ایران در مذاکرات مربوط به این کشور، اقدامات زیادی را برای بهرهگیری از نفوذ تهران برای حل معادلات منطقهای انجام داده است.
«اشتاین مایر» قرار است پس از حضور در تهران و مشارکت در اجلاس منطقهای که در چارچوب نشست امنیتی مونیخ امروز (شنبه) برگزار میشود، از ایران راهی عربستان شود تا همانگونه که پیش تر اعلام کرده بود، چراغ میانجیگری در مناسبات تنشآلود تهران - ریاض را روشن کند. این مقام بلندپایه آلمان در گفتوگوی اختصاصی با «ایران» که اندکی پیش از ورود به تهران انجام شد، ضمن تأکید بر نقش تأثیرگذار منطقهای ایران، تأکید کرد که «تهران - بن موضوعات زیادی برای گفتوگو با یکدیگر دارند و دستاورد «برد - برد» مذاکرات هستهای، شرایط را مهیای فصل تازه مناسبات ایران و جهان کرده است.»
او همچنین تأکید کرد که «با اجرایی شدن مقررات توافق وین، آزمون واقعی برای همه طرفها در پیش است و بعد از چند ماه میتوان گفت که آیا توافق وین یک موفقیت بوده است یا نه»؛ مشروح این گفتوگو را با هم میخوانیم:
- شما قبل از پایان موفقیتآمیز توافقنامه هستهای ایران و گروه 1+5 در مصاحبهای تأکید کردید که در صورت حل مشکل هستهای موضوعات بسیاری برای گفتوگو و همکاری ایران و آلمان وجود خواهد داشت. لطفاً در مورد موضوعات این همکاری توضیح دهید. آیا میتوان گفت که فصل جدیدی، بویژه در روابط دیپلماتیک، میان دو کشور آغاز شده است؟دستکم امروز اولین دیدار رسمی یک وزیر امور خارجه آلمان از ایران است که پس از بیش از 10 سال صورت میگیرد. فهرست موضوعات گفتوگو میان دو طرف براستی طولانی است؛ از بهمرحله اجرا درآوردن توافقنامه اتمی وین تا تبادل نظرهای سیاسی و رونق بخشیدن به روابط اقتصادی تا توسعه تبادلات فرهنگی بین کشورهایمان. ما مذاکره در مورد یک موافقتنامه فرهنگی را آغاز کردهایم. موفقیتی سریع میتواند نشانهای روشن از این باشد که ما میخواهیم روابطمان را بر شالوده جدید و گستردهتری بنا کنیم. من پیش از هر چیز امیدوارم که ما در مورد این مسأله به پیشرفت دست یابیم که چگونه میتوان درگیریهای وحشتناک و خطرناک برای ثبات کل منطقه از جمله در سوریه و عراق تا یمن و افغانستان را که در این بین به بزرگترین فاجعه آوارگان بعد از جنگ جهانی دوم به این سو منجر شده، کاهش داد. آلمان در زمینه پذیرش آوارگان و کمکهای انساندوستانه مسئولیت زیادی بهعهده گرفته است. ایران با نفوذ سیاسیاش در منطقه مسئولیت بزرگی برای یافتن راهحل در راستای منافع مردم دارد. به نظر ما پذیرش همزیستی مسالمتآمیز با همه همسایگان، همچنین با اسرائیل، در همین راستا قرار دارد.
«زیگمار گابریل»، معاون صدراعظم و وزیر اقتصاد، اولین شخصیت غربی بود که بعد از توافقنامه بین ایران و گروه 1+5 و به همراه هیأتی از نمایندگان شرکتها به تهران سفر کرد. آیا معنای اقدام «بن» در اعزام سریع هیأت اقتصادی بلندپایه به تهران این است که مناسبات اقتصادی با ایران برای مقامات آلمان از جایگاه ویژهای برخوردار است؟بدون تردید؛ ایران و آلمان از جمله در عرصه اقتصاد، چیزهای زیادی برای مبادله با یکدیگر دارند. حیات کمتر کشوری درجهان مانند آلمان به تجارت جهانی وابسته است. اقتصاد آلمان در ایران مانند گذشته از شهرت خوبی برخوردار است و بسیاری از شرکتهای آلمانی قبل از منازعه اتمی جایگاهی قوی و روابط تجاری نزدیکی با ایران داشتهاند. طبیعی است که صنایع آلمان اکنون و بعد از سالها سکون بهخاطر منازعه در مورد برنامه اتمی، علاقه زیادی داشته باشند تا فرصت هایی را که بعد از پایان تحریمها در ایران ایجاد خواهد شد، بررسی کنند. ولی برای ما همچنین رساندن این پیام مهم بود که «ما در رفع تحریمها جدی هستیم». اگر ایران تعهدات خود را انجام دهد، وضعیت اقتصادی بهسرعت و به نحو محسوسی بهبود خواهد یافت و همین امر فضای لازم را برای احیای مجدد و قوی روابط اقتصادی فراهم میکند.
- اتاق بازرگانی و صنایع آلمان قبل از توافقنامه حجم مبادلات سالانه تجاری بین تهران و بن بعد از توافقنامه را 12 میلیارد یورو تخمین زده بود که نیمی از آن را واردات آلمان از ایران تشکیل خواهد داد. طبق ارزیابی بن مهمترین کالاهای وارداتی و خدمات از ایران کدامها هستند و نفت در این واردات چه سهمی خواهد داشت؟ایران امروز کمتر از نصف دوره قبل از تحریمها نفت صادر میکند، ما میدانیم که مدرنیزه کردن سریع بخش نفت از چه اهمیتی برای ایران برخوردار است تا بتواند مجدداً نفت بیشتری صادر کرده و مهمترین منبع درآمد ارزی خود را بهبود بخشد. بههمین دلیل ایران در حال حاضر برای جذب سرمایه خارجی و از جمله آلمانی تلاش میکند. من فکر میکنم منطقیتر است اگر ایران اقتصاد خود را متنوعتر کند و اعتقاد دارم که در کنار حاملهای انرژی سایر تولیدات و خدمات هم میتوانند برای بازار آلمان جذاب شوند.
- تهران به سرمایهگذاری سایر کشورها در ایران و واردات فناوری علاقهمند است، مهمترین بازارها و بخشهای صنعت در اقتصاد ایران که برای این منظور مورد علاقه آلمان است کدامها هستند؟معاون وزیر نفت ایران در سفر اخیرش به بن میزان سرمایهگذاری ضروری فقط در این بخش را 100 میلیارد یورو تخمین زد. شمار زیادی از شرکتهای بزرگ و متوسط آلمانی علاقهمندند با تجربه و سرمایه خود به صورت درازمدت در این بخش در ایران فعالیت کنند. بدیهی است که هنوز باید برخی شرایط لازم برای سرمایهگذاری بهبود یابد، ولی من امکانات همکاری گستردهای در این بخش میبینم.
شرکتهای آلمانی میخواهند درازمدت فعالیت کنند و فقط به سود کوتاهمدت نظر ندارند. آنها دقیقاً از همین رو خواهان ثبات و تضمینهای قانونی برای امکانات سرمایهگذاری هستند. ایران نیز به توسعه حاملهای انرژی تجدیدشونده علاقهمند است. میدانیم که آلمان با پروژه دگرگونی انرژی خود در این عرصه پیشگام است. شرکتهای آلمانی در زمینه انرژیهای تجدید شونده حرف اول را در جهان میزنند. همچنین توسعه زیرساختهای حمل و نقل موضوعی مهم خواهد بود. یک رشد اقتصادی مستلزم وجود راههای حمل و نقل مدرن و مطابق با نیازهاست. همچنین ایران باید از طریق زمین، دریا و هوا به کریدورهای حملونقل قارهای متصل شود. در این زمینه شرکتهای آلمانی تجربه زیادی دارند.
- آیا حل مسأله هستهای ایران از طریق مذاکره میتواند به مثابه الگویی در خدمت حل بحرانهای منطقهای با شرکت طرفهای درگیر و قدرتهای بزرگ قرار گیرد؟توافق وین حداقل یک چیز را نشان داد: که دیپلماسی در زمان ما نیز و در مناطق بحرانی جهان میتواند منازعات را از طریق صلحآمیز حل کند و راههای سازش را بیابد، حتی در جایی که در ابتدا طرفین با دشمنی و بیاعتمادی در برابر یکدیگر قرار داشتهاند. مذاکرات هستهای نشان داد که چارچوبی مانند 3+3E کمک میکند تا، چنانچه علاقهمندی در همه طرفها وجود داشته باشد، قید و بندهای سیاسی عمیق بین تک تک نقشآفرینان پشتسر گذاشته شده و منافع مشترک در مرکز توجه قرار گیرد. ما بهطور مشترک در نیویورک تصمیم گرفتیم در چارچوب 3+3E در مورد مسائل منطقهای نیز با ایران گفتوگو کنیم. اینکه آیا این مدل برای سایر منازعات هم قابلیت اقتباس داشته باشد و چگونگی آنرا امروز نمیتوان تعیین کرد. اما مسلم است که منطقه بهطور عاجل به مکانیسمهایی نیاز دارد تا گفتوگو بین طرفهای درگیر را تسهیل کرده و راهحل صلحآمیز برای منازعات را امکانپذیر سازد. ما، زمانی که گروه کلیدی کنفرانس امنیتی مونیخ امروز برای اولین بار در تهران تشکیل جلسه دهد، دقیقاً در مورد همین موضوع صحبت خواهیم کرد. گروه کلیدی کنفرانس امنیتی مونیخ جمعی در نوع خود بینظیر است و نمایندگان دولتها و کارشناسان مسائل امنیتی از سراسر جهان در آن حاضر خواهند شد.
- بحران سوریه به یکی از فرسایشیترین بحرانها در منطقه تبدیل شده است. دامنه تأثیرات آن را در موج آوارگان سوری به سوی کشورهای اروپایی و نیز آلمان میتوان مشاهده کرد. این امر تصمیم اروپا برای حل جدی بحران سوریه را تقویت کرده است. آلمان بهعنوان یک قدرت اروپایی تاچه حد مشارکت ایران در همکاری بینالمللی علیه گروه تروریستی «داعش» را ضروری میداند؟پنهان نمیتوان کرد که مواضع ایران در قبال سوریه با مواضع آلمان تفاوت دارد. با وجود این باید همه ما یک منفعت مشترک داشته باشیم؛ اینکه خونریزی بهپایان برسد و سوریه بهعنوان یک کشور دارای سازوکار پابرجا بماند، که در آن انسانهایی از همه گروههای قومی و دینی بتوانند روزی مجدداً کنار هم زندگی کنند. این اما تا زمانی که نقشآفرینان اصلی بهکرات فقط بر راهحل نظامی تأکید میکنند میسر نخواهد شد. من آرزو میکنم که ایران از نفوذ خود استفاده کند و دولت سوریه را برای ورود به یک دوران گذار سیاسی به پای میز مذاکره بیاورد. فقط زمانی که موفق شویم بهبرادرکشی در سوریه پایان دهیم میتوانیم با تندروهای ISIS، که وسط هرج و مرج و خشونت مانند یک غده سرطانی هر روز گسترش مییابند، با موفقیت روبهرو شویم. عاجلترین موضوع برای مردم سوریه این است که حداقل تصمیمات شورای امنیت برای حفظ جان مردم غیرنظامی بالاخره به اجرا گذاشته شود. زمانی که بمبهای بشکهای و حملات خمپاره به مناطق مسکونی متوقف شود، امکان تردد کمکرسانان به همه نقاط فراهم خواهد شد. در این مورد نیز میتوانیم بخوبی از کمک ایران استفاده کنیم.
- دلایل اصلی اینکه مذاکرات هستهای توانست با موفقیت بهپایان برسد چه بود؟ اگرچه در ابتدای مذاکرات هر دو طرف نسبت بههم بیاعتماد بودند و تفاوت نظرهای بزرگی در مورد موضوعات مورد مذاکره وجود داشت.تعیینکننده این بود که از نظر سیاسی یک موقعیت برد - برد ایجاد شد و این تفاهم سیاسی در هردو طرف وجود داشت که دست یافتن به توافقی که منافع اساسی همه را حفظ کند امکانپذیر است. برای جامعه بینالمللی این تضمین که ایران در مسیر ساخت بمب حرکت نمیکند و برای ایران پایان تحریمها و چشماندازی برای برنامه اتمی غیرنظامیاش. وقتی توافقی بهنفع هر دو طرف است، دیپلماسی میتواند با آرامش راهحل را پیدا کند؛ حتی زمانی که طرفین بهیکدیگر بیاعتماد باشند یا حتی بههم دشمنی بورزند. همین دلیل امید من به این است که بر سایر بحرانها در منطقه نیز میتوان فائق آمد. برای این منظور بیش از هر چیز به دوراندیشی سیاسی، شهامت و همچنین این شناخت نیاز داریم که جنگ و خشونت و تکیه بر راهحل نظامی حتی در سوریه قطعاً نه صلح و نه ثبات به دنبال خواهد داشت.
- بهنظر شما چالش اصلی در اجرای برنامه اجرایی مشترک و همهجانبه در چه مواردی خواهد بود و اصولاً آیا به رعایت توافقنامه توسط طرفین خوشبین هستید؟با توافقنامه وین همه کشورهای مذاکره کننده، بویژه ایالات متحده آمریکا و ایران، ثابت کردند که: ما خواست و توان سیاسی این را داریم که به مشاجره هستهای پایان دهیم و فصلی جدید در روابط کشورهایمان بگشاییم. موضوع دیگری که مرا خوشبین میکند این است که همه طرفها نزدیک به دوسال به بیانیه ژنو پایبند ماندهاند. صداقت حکم میکند که این را هم بگویم: آزمون واقعی هنوز در پیش است. تازه از روز یکشنبه مقررات اساسی توافقنامه وین رسماً اجرایی میشود. بعد از چند ماه که طرفین تعهداتشان را در عمل و آشکارا اجرا کنند میتوانیم بگوییم که توافقنامه وین یک موفقیت بوده است. الآن نوبت ایران است که شروطی را برآورده کند که برای لغو تحریمها مورد توافق قرار گرفتهاند.
- کارنامه ظریف و تیم هستهای ایران را هنگام مذاکرات چگونه ارزیابی میکنید؟جواد ظریف، مذاکرهکنندهای سرسخت است. فروش یک اتومبیل دست دوم به او قطعاً کاری لذتبخش نخواهد بود. ولی سرسخت بودن به تنهایی هنری نیست و موفقیتی هم بههمراه نمیآورد. دستاورد ویژه جواد ظریف و تیمش این بود که با پافشاری زیاد منافع ایران را نمایندگی میکردند و در عین حال با همین پافشاری در جستوجوی فضاهایی برای یافتن راهحلهایی بودند که برای دو طرف قابل قبول باشد. عامل تعیینکننده برای موفقیت همچنین این بود که از پاییز 2013، حتی در سختترین شرایط، ما همواره این برداشت را داشتیم که طرف مقابلمان صادقانه به دست یافتن به توافق علاقهمند است.
- آلمان در جریان مذاکرات هستهای نقشی مؤثر در کاهش اختلافنظرها و پایان موفقیتآمیز توافقنامه داشت. شما بهعنوان شخصیتی که در بخش عمدهای از مذاکرات حضور داشتهاید، سختترین لحظاتی را که مذاکرهکنندگان با آن روبهرو بوده و خطر شکست مذاکرات راتهدید میکرد، چه مقطعی میدانید؟اعتماد، یکشبه حاصل نمیشود. این امر نیاز به زمان دارد. ما هفتهها در ژنو، لوزان، وین و سایر محلها باهم نشستیم و اغلب شبهای طولانی به تبادل دیدگاههایمان پرداختیم. همانطور که میدانید در این مذاکرات رکوردهایی هم شکسته شد. پنهان نیست که یافتن راهحلی برای غنیسازی اورانیوم حاصل مذاکراتی سخت و مشکل بود. همین موضوع در مورد توافق در مورد اقدامات شفافساز هم صادق است. بالاخره همه تعهدات توافقنامه باید قابلیت کنترل داشته باشند. اینها دو موضوعی بودند که در مورد آنها در «لوزان» ساعات زیادی برای یافتن راهحل تلاش کردیم. ولی موفق شدیم راهحلی بیابیم که برای همه پذیرفتنی و قابل تحمل باشد.
حسینیان مملکت فریاد بزنید