زنی که شوهرش را بهدلیل اختلافات خانوادگی به قتل رسانده است، در بازجوییهای پلیسی به جرمش اعتراف کرد.
تحقیقات پیرامون این پرونده از زمانی کلید خورد که فردی در تماس با پلیس ١١٠ استان مازندران از کشف جسدی در یک منزل مسکونی خبر داد. دقایقی بعد مأموران خودشان را به محل حادثه رساندند و تحقیقات خود را آغاز کردند. آنها متوجه شدند مقتول مردی ٣٥ساله به نام فرهاد است که با ضربات چاقو از پا درآمده است. کسی که جنازه را پیدا کرده، برادر همسر فرهاد بود. مأموران قبل از اینکه از برادرزن مقتول پرسوجو کنند، به تحقیق از همسایهها پرداختند. یکی از آنها گفت: «در خانه نشسته بودم که ناگهان صدای دادوفریاد شنیدم سراسیمه بیرون رفتم و متوجه شدم در همسایگیمان قتلی اتفاق افتاده است کسی که داد میکشید و کمک میخواست، برادرزن فرهاد بود».
مردی که جنازه را پیدا کرده بود در بازجوییهای پلیسی، توضیح داد: «فرهاد عصرها سر کار میرفت. امروز -روز حادثه- خواهرم در خانه نبود چندبار با شوهرش تماس گرفت و او جواب نداد در حالیکه نگران شده بود از من خواست به خانهاش بروم و به فرهاد سر بزنم. وقتی رسیدم چندبار زنگ زدم اما کسی در را باز نکرد. خودم هم نگران شده بودم به همین دلیل با استفاده از پیچگوشتی قفل را شکستم و وقتی وارد شدم ناگهان جسد را در حالیکه کف اتاق افتاده و غرق در خون بود، مشاهده کردم».
این مرد گفت جزئیات بیشتری از این حادثه نمیداند و بعد از کشف جسد با کمک همسایهها پلیس را باخبر کرد. کارآگاهان بعد از بازرسی خانه به این نتیجه رسیدند نشانهای از حضور فرد غریبه در منزل وجود ندارد. از سویی هیچ وسیلهای نیز به سرقت نرفته بود به همین دلیل به احتمال زیاد قاتل فردی آشنا با فرهاد بوده که با انگیزه شخصی دست به ارتکاب جنایت زده است. پس از انتقال جنازه به پزشکیقانونی، تفحصها ادامه یافت و افسران جنایی پی بردند مقتول از مدتها قبل با همسر خود به نام میترا بهشدت اختلاف داشت به همین سبب زن جوان تحت بازجویی قرار گرفت. او گفت از نحوه وقوع جنایت بیاطلاع است و زمان حادثه در منزل حضور نداشت. تنها مظنون پرونده در بازجوییهای تخصیصی دچار تناقضگویی شد و همین امر وی را به بنبست رساند.
میترا درنهایت ارتکاب قتل را پذیرفت و گفت: «من و فرهاد بهشدت با هم اختلاف داشتیم و جروبحث میکردیم. از رفتارهای او خسته شده بودم و دیگر نمیتوانستم این وضعیت را تحمل کنم. شب قبل از حادثه باز هم با هم بگومگو کردیم و من از این اتفاق بهشدت ناراحت شدم به همین دلیل صبح بعد از برخاستن از خواب، دوباره یاد اتفاقات شب قبل افتادم و بهشدت عصبی شدم به همین دلیل چاقویی برداشتم و در حالیکه فرهاد هنوز بیدار نشده بود، چند ضربه به او زدم بعد بهسرعت خانه را ترک کردم. میخواستم با صحنهسازی وانمود کنم از ماجرای قتل بیاطلاع هستم».
بنابر این گزارش، زن جوان در حال حاضر در بازداشت بهسر میبرد و تحقیقات از او ادامه دارد.