فرارو-گشایش روابط آمریکا و چین توسط ریچارد نیکسون در بیش از 40 سال پیش یک قمار بزرگ جنگ سرد بود که باعث ساختن روابط کاری با یک کشور کمونیست شد که یک زرادخانه هسته ای کوچک داشت و به دنبال تبدیل شدن به یک قدرت جهانی بود.
به گزارش سرویس بین الملل فرارو به نقل از نیویورک تایمز، توافقی که صبح سه شنبه با ایران نهایی شد، برای باراک اوباما رئیس جمهوری آمریکا نیز تصمیمی به همان اندازه مهم است، توافقی که با رفع تهدید هسته ای این کشور –حتی برای یک دهه یا بیشتر- اوباما و جانشینانش زمان و فضا دارند که یکی از عمیق ترین دشمنی های آمریکا را باسازی کنند.
مدت مدیدی از روی کار بودن اوباما به عنوان رئیس جمهور خواهد گذشت، پیش از آنکه ارزیابی معقولی از اینکه آیا قمار امروز او نتیجه خواهد داد یا خیر، مشخص شود. بهترین پیش بینی امروز، حتی در میان پرشورترین طرفداران پروژه اوباما در مورد ایران، این است که قضاوت ها در هم آمیخته اند. هیچ بندی از توافقی که روز سه شنبه نهایی شد، توانایی ایران برای قرار گرفتن در آستانه هسته ای را از بین نمی برد، تنها این مسئله را به تاخیر می اندازد. برای بسیاری از منتقدان اوباما از جمله هنری کیسینجر، معمار گشایش روابط با چین، این یک نقض مرگبار است.
با این حال این یک آغاز است. مقامات ارشد دو کشور طی سه دهه گذشته به ندرت با هم صحبت می کردند، طی 20 ماه گذشته در اتاق های هتل محبوس شده و نه تنها در مورد سانتریفیوژها که در مورد چگونگی درک متقابل یکدیگر به بحث نشستند.
اوباما در همان نخستین سخنرانی روز تحلیفش نشان داد که می داند در کدام مسیر گام بر می دارد. در همان بعدازظهر سرد ژانویه 2009 که اوباما اعلام کرد دستش را بیش از اندازه به سوی دولت وقت ایران دراز کرده، بی تردید مقامات عالی ایران را مدنظر داشت. در آن زمان، چنین سخنانی بدان معنا بود که دوره جورج دبلیو بوش به پایان رسیده و اتکای مجدد بر دیپلماسی آغاز شده است.
ویلیام برنز که بخش عمده دیپلماسی محرمانه ای که منجر به آغاز این مذاکرات شد را برعهده داشته، اخیرا گفته بود که به هیچ وجه انتظار ندارد که تحول یک شبه ای در رفتار ایران در منطقه رخ دهد که باعث تهدید منافع آمریکا شود.