یادداشت دریافتی- محمد ماکویی؛ آنهایی که فوتبالی هستند یعنی یا دایم توی زمین چمن یا خاکی یا آسفالت دنبال یک توپ چرمی بزرگ یا کوچک (هندبالی) یا پلاستیکی یا پلاستیکی که شکمش را پاره کردهاند و توی آن یک توپ پلاستیکی هم قد و اندازه خودش چپانده اند؛کاری که از نظر فیزیکی اصلا امکان پذیر نیست!؛ میدوند و یا اهل اینند که با مطالعه سایتها و مجلات و روزنامههای مختلف و رنگارنگ نتایج و وقایع تمامی بازیهای فوتبال ؛از لیگ برتر گرفته تا لالیگا و بوندسلیگا؛ را از دقیقه یک تا ۹۰ و وقت اضافه و ضربات پنالتی تعقیب نمایند و یا تلویزیونشان تنها یک شبکه که به عقیدهشان اصلا هم سه نیست دارد و محال است حتی پخش یک بازی مهم خارجی یا یک بازی بیاهمیت داخلی را هم از دست بدهد و یا با تنها مجریی که به اصطلاح حال میکنند عادل و از نوع فردوسی پورش است، خوب میدانند که یکی از لذتهای بزرگ بازی فوتبال همین است که در مورد آن به قول یکی از بزرگان فوتبال تنها میتوان پیشبینی کرد و نه پیش گویی و بنابراین برنده و بازندهاش یا در پایان ۹۰ دقیقه معلوم میشود و یا در انتهای وقت اضافه و یا در ضیافت پنالتیها!
اینکه در بازی فوتبال یک «اتفاق» نتیجه بازی را رقم میزند، تماشای این بازی را به واقع بسیار دیدنی کرده است! «زدن گل به خودی» و «خوردن گل در دقیقه نود و شش بازی» و «به ثمر رسیدن گلی که در دقیقه یک زده میشود و ۸۹ دقیقه علیرغم خیمه سنگین حریف دوام میآورد» و «اعلام گلی که به میمنت توپی که تنها یک کوچولو از خط دروازه رد شده یک تیم را از دیگری پیش میاندازد!» و «گلی که با آفساید گیری غلط کمک داور وارد دروازه شده است» و هزاران «اتفاق» دیگری که فوتبالیها دیدهاند و از تماشای آنها یا حسابی کیفور و مشعوف شدهاند و یا از دیدارشان آه و ناله و آخ و اوفشان به هوا برخاسته است! تنها نمونههایی اندک از چنین اتفاقات فوتبالی میباشند!
با این حال وظیفه مسئولین و دست اندرکاران فوتبال در تمامی نقاط دنیا این است که برای افزودن جذابیت این رشته ورزشی تا آنجا که در توان دارند کاری کنند که اتفاقات این رشته، تنها فوتبالی بوده و در درون میدان رقم بخورد و به همین دلیل است که در هر جایی از این جهان که فوتبال بازی میشود با «آنها» یی که به اصطلاح نتیجه بازیها را در میآورند؛ خواه این «آنها» بنگاههای شرط بندیی باشند که در ازای هر نتیجه که از قبل به خوبی پیش بینیش کردهاند! کلی پول به جیب میزنند و خواه این «آنها» داوران و مربیان و بازیکنانی باشند که با تخطی از قوانین فوتبال و گرفتن حق الزحمهای مازاد، بیزحمت صاحب عایدیی شدهاند که همتاهایشان با کلی زحمت هم یک دهمش را در نمیآورند! ؛حسابی سخت میگیرند!
با چنین نگرشی است که «یوفا» و «فیفا» نسبت به تبانی تیمها، که نتیجه بازیها را آنچنان در بیاورند که خودشان میخواهند و یا یک یا چند تیم دیگر میپسندند!، بسیار سخت گیر است و همین سخت گیری هم باعث میشود که آنها جدالهای حساس بسیاری از تیمها را هم زمان برگزار نمایند تا نکند اطلاع برخی از تیمها از نتایجی که در سایر بازیها رقم خورده به آنها کمک کند تا با تفاهم و توافق با تیم مقابل نتیجه بازی را –به اصطلاح-در بیاورند!
در آسیا و ایران هم به تاسی از سیاستهای فیفا، سوت آغاز بازیهای مهم هم زمان زده میشود! هر چند چون در این سرزمینها هم آسیب دیدگیهای ناشی از حرفهای نبودن بازیکنان زیاد است! و هم آسیب دیدگیهای نشات گرفته از حرفهای بودنشان! ؛این حرفهای با آن حرفهای توفیر دارد! ؛ بازیهایی که هم زمان آغاز شده و زمان انجامشان هم با هم برابر و ۹۰ دقیقه است، هم زمان به پایان نمیرسند و در حالی که سوت پایان یکی از بازیها مثلا در دقیقه ۸۸ به صدا در آمده که به علت پرتاب ترقه و سنگینی برخوردهای بازیکنان، باید هم در میآمده، بازی هم زمان تیمهایی دیگر قرار است تا دقیقه ۹۶-۹۷ کماکان ادامه داشته باشد!
۷-۸، ۱۰ دقیقه بازی فوتبال اصلا زمان کمی نیست که بتوان براحتی بیخیالش شد! در رابطه با بزرگی این دقایق همین بس که اگر همین الان بازیهای لیگ برتر را تا دقیقه ۸۰ در نظر گرفته و در جدول بازیها لحاظ نماییم، هم ممکن است قهرمان و نایب قهرمان، تیمهای دیگر شوند و هم امکان دارد تیمهایی دیگر به دسته پایینتر سقوط کنند!
اینکه چرا در «فیفا» و «یوفا» کسی به این فکر نیفتاده که داورها را بر آن دارد که ضمن هماهنگی با کمکهایشان، با داورهایی که دیگر بازیهای حساس را سوت میزنند هم در ارتباط باشند و خبر بگیرند که آن بازیها با احتساب اوقات تلف شده در چند دقیقه دیگر به اتمام میرسند، شاید به خاطر این باشد که در کشورهای اروپایی و امریکایی آنچنان بازیهای حساس نزدیک به هم و در فاصله یکی دو دقیقه به اتمام میرسند که اصولا نیازی به اینکه بازیها به کمک تمرکز زدایی از داوران در راس ساعت و دقیقهای مقرر به اتمام برسند حس نمیشود!
با این حال اصلا بد نیست که «فیفاییها» آگاهانیده شوند که در بسیاری از کشورهای عربی و به تازگیها در کشور ایران به دلایل مذکور و یا به اسباب و علتهای ناگفته یا ناشنیده! بازیهایی که هم زمان آغاز میشوند با تفاوتهای چند دقیقهای که در آنها میتواند سرنوشت تیمها کاملا زیر و رو شود به پایان میرسند!
این «اطلاع رسانی» میتواند «فیفا» را مجاب نماید که همانطور که به، به صدا در آوردن همزمان سوت آغاز بازیهای حساس و مهم بها میدهد، برای به صدا درآوردن همزمان سوت پایان این بازیها هم ارزش قائل شده و برای انجام آنها فکری بکند!
قطعا این نحوه «ارزش گذاری» میتواند داورها را وادارد که با تلف کردن به هنگام وقت بازیها ؛ چه کسی میگوید تلف کردن وقت اگر توسط بازیگران و در راستای درآوردن نتیجه بازیها باشد خوب است و اگر توسط داور و در راستای ممانعت از انجام این مهمات! صورت گیرد، پذیرفتنی نیست!؛ کاری کنند که سوت پایان بازیهای مهم و هم زمان، براستی هم زمان و در زمانی به صدا در آیند که دیگر وقتی برای اینکه بازی کنان و بازیگران و بازیگردانان تیمهای مخالف و موافق! با هماهنگی یا بدون هماهنگی با همدیگر و یکدیگر، نتیجه بازیها را آنطور که دوست دارند در بیاورند، وجود ندارد!
البته باید به این نکته هم کاملا توجه داشت که اجرایی نمودن پیشنهاد یاد شده کار «فیفا» را بسیار سخت میکند زیرا مسئولین و دست اندرکاران آن منبعد میبایست هم مانع اخلال در کار داوران شوند و هم جلوی ایجاد اختلال در ارتباط آنها را توسط کسانی بگیرند که از دور دستی بر آتش دارند!