فرارو- اگر در چند روز گذشته از خیابانهای تهران گذر کرده باشید حتما متوجه شدهاید که دیگر خبری از تبلیغ لوازم خانگی، محصولات غذایی و دیگر کالاهای تجاری در سطح شهر نیست. بلکه تابلوهای شهری به آثار هنری مزین شده و تعداد زیادی بنر هم در جای جای شهر دیده میشوند. این اتفاق با طرح سازمان زیباسازی شهر تهران محقق شده است. تمام تبلیغات از سطح پایتخت برداشته شدند و جای خود را به آثار هنری دادند تا تهران به مدت ده روز به یک موزه تبدیل شود. رئیس سازمان زیباسازی شهرسازی میگوید با این کار قصد داشته تا مردم را به بازدید از موزهها ترغیب کند؛ موزههایی که به گفته او تعداد بازدیدکنندگانش از کارمندانش هم کمتر است.
سعید شهلاپور، هنرمند پیشکسوت و عضو شورای سازمان زیباسازی شهر تهران، سالها پیش اجرای این طرح را پیشنهاد داده بود. وی معتقد بود که اگر در طول یک سال، یک هفته تا ١٠ روز فضاهای تبلیغاتی شهر تهران به نمایش آثار هنری ایران و جهان اختصاص پیدا کند، هم در معرفی و اشاعه هنر و آثار هنری مثمرثمر خواهد بود و هم در تلطیف فضای شهری پایتخت. اما شرایط اجرای آن فراهم نشد. تا آنکه جمال کامیاب مدیریت سازمان را به دست گرفت و توانست با گفتگو با شرکتهای تجاری، شرایط موزه شدن تهران را فراهم کند.
به این ترتیب و با گرفتن رضایت شرکتهای تجاری، قرار شد تا به مدت ده روز یعنی از پانزدهم تا بیست و ششم اردیبهشت ماه بیش از ۱۶۰۰ سازه تبلیغاتی در شهر تهران مورد استفاده قرار بگیرند تا بیش از ۷۰۰ اثر از آثار هنرمندان بزرگ داخلی و ایرانی را در «نگارخانهای به وسعت یه شهر» به نمایش بگذارد.
بازخوردها نسبت به این طرح در روزهای اولیه آنچنان مثبت بوده که مسئولان اعلام کردهاند که آن را ادامه خواهند داد. هرچند که ایده تعطیلی تابلوهای تبلیغاتی شرکتهای تجاری بزرگ آنچنان هم برایشان خوشایند نبوده است اما به گفته مجتبی موسوی مدیر پروژه، بالاخره آنان به علت فرهنگی بودن این پروژه با آن موافقت کردند.
او گفته: «طبیعی است که اغلب این بیلبوردها تجاری هستند. شرکتهای تبلیغاتی برای تبلیغ کالاها روی این بیلبوردها پول میگیرند و البته به سازمان زیباسازی هم پول میدهند. اینکه ده روز پیاپی این کار تعطیل شود برای شرکتها سنگین بود ولی خوشبختانه آنها در چارچوب سهم فرهنگی حاضر شدند ده روز این بیلبوردها را در اختیار این پروژه قرار دهند.»
واکنشها به این طرح چه بود؟
تغییر چهره شهر از دید بسیاری از شهروندان به دور نماند. بسیاری در فضاهای مجازی نظر مثبت خود را ابراز کرده و از آن استقبال کردند.
حسین محجوبی نقاش پیشکسوت گفته: «در جایی که اغلب مخاطبین نمایشگاههای هنری را هنرمندان و دانشجویان رشتههای هنر تشکیل میدهند، این طرح میتواند دیگر شهروندان را نیز با آثار هنری آشتی دهد و به این ترتیب بر دامنه مخاطبین هنر بیفزاید.»
به گفته طراح پارک ساعی تهران، اجرای این طرح در بهبود وضعیت اقتصادی جامعه هنرهای تجسمی کشور هم مفید باشد چرا که در اثر آشنایی بیشتر شهروندان با آثار هنری، میل و رغبت بیشتری برای تهیه این قبیل آثار و راه یافتن محصولات هنری به خانهها ایجاد خواهد شد که میتواند به اقتصاد هنر رونق ببخشد و بر عرضه و تقاضای بازار هنر تاثیرگذار باشد.
مسعود کوثری دانشیار ارتباطات اجتماعی دانشگاه تهران در مقاله در روزنامه شرق نوشته: «این یعنی یک اتفاق خوب برای شهروندانی که تا دیروز تنها به عنوان یک مصرف کننده یا یک جیب پول به آنها نگریسته میشد.»
روزنامه گاردین هم طی مقالهای به بررسی این طرح پرداخته و ضمن بررسی این طرح به وجود گنجینهای پنهان در ایران که برای جهان خارج کمتر شناخته شده است هم اشاره کرده است. سعید کمالی دهقان در این مقاله نوشته: «تابلوهای اعلانات در پایتخت تهران معمولا مختص آگهیها، روایات مذهبی و شعارهای ضد آمریکایی است اما یک پروژه جدید این شهر را به یک گالری عظیم تبدیل کرده است.»
«موزه تهران» ادامهدار خواهد بود؟
با انکه واکنشها نسبت به این طرح ۱۰ روز بسیار مثبت بوده اما اشکالات آن هم از نگاه منتقدان به دور نمانده است. اشکالاتی همچون قرارگرفتن این آثار هنری بر روی بیلبوردهای تبلغیاتیای که بیشتر در اتوبانها قرار گرفته و فرصت دیدن این آثار را از شهروندان میگیرند و یا حک شدن اطلاعات آثار در فونتهایی نامناسب که امکان ارتقای اطلاعات شهروندان را از بین برده است و یا کیفیت پایین برخی از آثار که در پروسه چاپ وضوح لازم را از دست دادهاند.
هذچند که این اشکالات از نگاه مدیر پروژه هم دور نمانده است. موسوی در توضیح این موارد گفته: «مساله کمبود وقت در پیدایش بعضی از ضعفهایی که در این پروژه به وجود آمدهاند بیتاثیر نبود. با این حال ما در جانمایی ابعاد سازهها اختیاری نداشتیم چون مواردی از پیش تعیین شده بودند و ما تنها میتوانستیم آثاری را برای این ابعاد پیدا کنیم. البته بیلبوردها و پرتابلها ظرفیت خوبی داشتند اما عرشه پلها چون سازههایی با عرض کم و طول زیاد بودند و با قطع آثار موجود کمی تفاوت داشتند امکان بزرگ شدن آثار وجود نداشت.»
او گفته: «تلاش کردیم آثار در سایز کردن دوباره و هنگام چاپ شدن از بین نروند و امانت را به صورت کامل به جا بیاوریم و باید اشاره کرد که ما نکاتی را از این دوره یادداشت کردهایم و اگر قرار باشد این پروژه به صورت سالانه استمرار یابد تجربیات خود را از اولین دوره برای پروژههای بعدی به کار خواهیم گرفت تا اجرای پروژه را بهبود بخشیم.»
به دنبال واکنشهای مثبت این زمزمه تمدید این طرح آغاز شد. تمدید یک ماهه که به گفته مسئولان حق شرکتهای تبلیغاتی است و نمیتوان آن را تضییع کرد.
به گفته موسوی هزینه این ۱۰ روز از محل سهم فرهنگی این شرکتها تامین شده است که باید در طول سال پرداخت میشد و سازمان خواسته تا به صورت یک جا و به این شیوه انجام شود.
در این پروژه اکثر موزههای تهران، مراکز فرهنگی، موزه کمالالملک، عکاسان حرفهای آرشیو خود را در اختیار پروژه قرار دادند، همچنین نشریات تندیس و حرفه هنرمند، نشر نظر، موزه ملک، موزه هنرهای معاصر، موزه فرش، مجموعه نیاوران و... با سازمان زیباسازی شهرداری همکاری داشتهاند.
حدود ۷۰ درصد از طرح به نمایش آثار ایرانی و ۳۰ درصد به نمایش آثار خارجی اختصاص یافته و در این پروژه از آثار هنرمندان فقید ایرانی و طرحهای شاخص هنرمندان جهان استفاده شده است. هرچند پیش بینی میشود که اگر پروژه به صورت سالانه اجرا شود در دورههای بعد از آثار هنرمندان در قید حیات هم بهره گرفته شود.
با تمام کاستیها و مشکلات گفته شده اما نمیتوان تاثیر این طرح را نادیده گرفت؛ طرحی که هرچند کوتاه به چهره شهر رنگ بخشیده و از لحاظ بصری آن را چشم نواز کرده است. این روزها تهران موزهای است آرام که هرچند هنوز پر از دود و شلوغی است اما تصاویری تازه و زیبا را به شهروندانش مینماید. در این روزها شهروند تهرانی میتواند به جای دیدی مصرفی، دیدی زیباییشناسانه داشته باشد و از تردد در شهر لذت ببرد.
تصاویر طرح «نگارخانهای به وسعت یک شهر» را در اینجا ببیند.
در کل دور ریختن اموال عمومی است.
دیشب هم یه بارون زد کیفیت تابلوها ها نصف شد!! فرارو جان لطفا منتشر کن