این روزها نیازی نیست تا برای درک وضعیت اعتیاد در جامعه به آمار و ارقام رجوع کنیم. کافیست با گشتی در شهر و بهخصوص در مناطقی خاص از آن، افزایش اعتیاد و گردش مواد مخدر در میان افراد را به چشم ببینیم. کار به جایی رسیده است که خردهفروشان مواد مخدر در مکانهای عمومی مشتریان خود را پیدا میکنند و گاه در گوشه و کنار میادین شلوغ شهری متوجه حضور دستفروشانی میشویم که در ساعتهایی خاص مواد مخدر قابل توجهی را به فروش میرسانند. سئوال اینجاست که چرا باید تقاضا و عرضه این مواد در میان جامعه تا به این حد افزایش یافته باشد؟
من تجربه خودم را میگویم .
شوهر من 28 سال هست که تریاک مصرف میکنه 4 سال بعد از ازدواج مون شروع کرد و از روز اول هم من را در جریان گذاشت.
در این مدت 28 سال ما حتی یکبار هم درگیری و دعوا نداشته ایم و زندگی معمولی مثل بقیه خانواه ها را تجربه کرده ایم.
رابطه عاطفی و رابطه جنسی معمول، مسافرت داخل کشور، حتی خارج از کشور (حج -کربلا - دبی ) هم داشته ایم ، فرزندان هم بزرگ شده اند و مشکلی از جهت اعتیاد پدرشان نداشته اند . ما هردو شاغل و زندگی متوسطی داریم و شادی زندگی هم در کنار مشکلات داریم وداشته ایم . مطمئن نیستم ولی بخاطر رعایت یک سری مسائل حتی همسایه ها و فامیل هم از این موضوع اطلاع ندارند ( البته فامیل درجه یک خبر دارند)
و من با خود فکر میکنم کاش جامعه و دولت و رسانه ها شجاعت داشته باشند که این موضوع را مطرح کنند که پذیرفتن حدی از اعتیاد و سرخوشی برای کسانی که شاید ژنتیک به مواد کشش داشته باشند را مجاز بدانیم و بنظر من و تجربه ام این پذیرش حداقلی به سلامت افراد جامعه کمک میکند.
بطور مثال با تجربه من هرچند برایم سخت است ولی اگر پسر من در سن مثلا 30 به بعد مثل پدرش باشد میتوانم بپذیرم .
بنطرمن ((کمبود "درامد" مخصوصا نداشتن "شغل" )) ضربه سنگین تری به کانون خانواده و به طبع آن جامعه میزند . و ناهنجاریها از این منظر بیشتر بوده و هست .
در اطراف خانواده ما کسانی که مشکل مصرف مواد را دارند ولی از شغل و درآمدمتوسطی برخوردارند هیچ کار غیر قانون و بر خلاف عرف جامعه انجام نمیدهند ولی در اطراف خودمان کسنی که بدلیل نداشتن شغل و درآمد متاسفانه چندین مشکل شدید از جملع ذرگیری و دعوا و دزدی و زندان را داشته اند، شاهد بود ه ام
امیدوارم مطلب من کسی را ناراحت نکند و طرفداری از اعتیاد نباشد .
"همسر یک مرد ...."