فرارو- تاکنون سهم ایران در جشنواره کن حضور «ناهید» در بخش «نوعی نگاه» و فیلم کوتاه «کشتارگاه» در بخش «سینه فونداسیون» بوده است. هرچند که هنوز فیلمهای بخش «پانزده روز کارگردانان» اعلام نشده است اما تا به این لحظه ایران نسبت به سالهای گذشته حضور کمرنگ تری در جشنواره کن دارد.
به گزارش فرارو، اولین ساخته سینمایی «آیدا پناهنده» به نام «ناهید»، در بخش فیلم اولیهای جشنواره گذشته فیلم فجر به نمایش گذاشته شد و در بخش فیلم نامه هم نامزد دریافت سیمرغ شد.
زوج «ارسلان امیری» در نقش فیلنامه نویس و تدوین گر و «آیدا پناهنده» در نقش کارگردان در کنار هم قرار گرفتند تا اولین فیلم بلند داستانی خود را بسازند. این دو که سابقه ساخت چندین مستند و فیلم تلویزیونی را دارند به دلیل کمبود امکانات مالی نتوانسته بودند فیلمنامهای که دوسال برای آن وقت گذاشته بودند را جلوی دوربین ببرند. این مشکل با حضور «بیژن امکانیان» در نقش تهیه کننده و همکاری مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی برطرف شد.
«ناهید» روایت زندگی دشوار زنی است که از همسرش به خاطر مسائل مختلفی همچون بیکاری و اعتیاد جدا شده و برای به دست آوردن حضانت فرزندش در ازای چشم پوشی از مهریه و به شرط عدم ازدواج مجدد، به طلاق توافقی تن داده است.
او به خاطر نگه داشتن فرزندش به شغل تایپ مشغول است و در پاسخ دادن به مردی که به او علاقه دارد مردد است. ناهید که سعی دارد هم فرزندش را نگه دارد و هم مرد مورد علاقهاش را از دست ندهد، با صیغه و تمدیدهای یکماهه به زندگی خود ادامه میدهد.
پس از نمایش فیلم «ناهید» آن هم به عنوان اولین اجرا در اولین روز از جشنواره، یک نقطه قوت و یه نقطه ضعف بزرگ برای فیلم پناهنده مطرح شد.
پناهنده بندر انزلی را برای فضای داستانش برگزیده بود و این اتفاق در نظر منتقدان انتخابی بسیار هوشمندانه از سوی کارگردان بود زیرا این فضا با شرایط روحی و درونی شخصیتها پیوندی کامل خورده بود. به طوری که نماهایی که از این شهر در فیلم میبینیم، ما را با حال و هوای درونی شخصیتها بیشتر آشنا میکنند و این کار در زمانی که بیشتر فیلمها دیگر به آپارتمانها و فضاهای بسته برده شده میتوانست یک برگ برنده و نقطه قوت بزرگی برای این فیلم باشد. تا جایی که حتی در نظر بسیاری از منتقدان اگر پناهنده فیلمش را در شمال کشور به تصویر نمیکشید شاید حال و هوای کاملاً متفاوتی میداشت.
خود کارگردان در این باره گفته به دلیل وجود دوستان و آشنایان گیلانی با فرهنگ و شرایط این منطقه آشنایی لازم را داشته و هرچند کار کردن بازیگران با ته لهجه گیلانی دشوار بوده اما معتقد بوده که وقتی مردم این منطقه با لهجه صحبت میکنند، باید بازیگرهای فیلم هم لهجه داشته باشند.
اما در مقابل این نگاه تازه و هوشمندانه اما بزرگترین نقطه ضعف فیلم باعث شد تا اندکی از درخشش آن جلوگیری شود. و نداشتن پایان مناسب بود. این به سرانجام نرسیدن آنچنان مینمود که انگار خود نویسنده و کارگردان از نقطه پایان فیلم درک درستی نداشتند.
منتقدان بر این باور بودند که فیلمی که فیلنامه نویس و کارگردانش خود نقطه پایان آن را ندانند خواسته یا ناخواسته نوعی سردرگمی در طول فیلم به نمایش میگذارد و به موفقیت فیلم هم ضربه وارد میکند.
به عقیده آنان سه شخصیت اصلی فیلم به موقعیتی مرکزی و قابل قبول رسیده بودند اما هیچ برنامهای برای به پایان رساندن این مسیر نداشتند.
همین اتفاق باعث شده که تا داستان هم از مسیر اصلی خارج شود. مثلا در نیمه اول داستان روزها شوهر سابق دائما برای بیرون رفتن با پسرش به منزل ناهید مراجعه و برای بازگشت به زندگی مشترک تلاش میکند و پسر بهخاطر کار مادر هر روز با پدر عیاش و معتادش به مراکز شرط بندی، قهوه خانه و در جمعهایی که مناسب سن وی نیست حاضر میشود و آرام آرام تحت تاثیر پدر راه و رسم قمار و... را فرامیگیرد. در این قسمت داستان حول محور بحران این پسر قرار گرفته اما به ناگهان این گره به کلی از فیلم حذف میشود و حالا اتفاق جدیدی بهنام عقد موقت پر رنگ میشود. حالا ناهید روزها در خانه بزرگ و زیبای همسر جدید و موقتی خود است و شبها به آپارتمان کوچکش باز میگردد تا همسر سابقش شک نکند و پسرش را از او نگیرد.
فیلم با شروع خوبی آغاز میشود و بیینده را درگیر میکند اما همین ندانشتن نقطه پایان آن را به بسط دادنهای بیمورد و طولانی سوق میدهد.
«ساره بیات» نقش ناهید را بر عهده دارد و انگار دیگر در نقش زنان رنج کشیده جا افتاده است. در مقابل هم «نوید محمدزاده» در نقش همسر سابق ناهید به خوبی ظاهر شده است. پژمان بازغی هم در کنار این دو بازیگر مثلث یه نقش اصلی را تشکیل داده است.
شاید اگر مدت زمان ناهید کوتاهتر بود، خستهکننده به نظر نمیرسید. با وجود این، ناهید موفق شده با کمک شخصیتها، استفاده مناسب از جغرافیا و حال و هوای بندر انزلی و البته رعایت برخی جزئیات کاربردی در فیلمنامه و پرداخت مناسب، چند لحظه دراماتیک قابل قبول خلق کند.
همین عوامل هم باعث شده تا اولین فیلم «آیدا پناهنده» در بخش «نوعی نگاه» جشنواره کن به نمایش درآید. نوعی نگاه به فیلمهایی اختصاص دارد که به بخش مسابقه راه پیدا نکردهاند اما به دلیل نوع نگاه ویژهشان به سینما و پی جویی راههای تازه، در جشنواره پذیرفته شدهاند. پیش از این سینماگران ایرانی همچون بهمن قبادی و محمد رسول اف هم در این بخش حاضر بودند. تیری فرمو هم در معرفی فیلم «ناهید» از نگاه ویژه فیلمساز به جامعه ایران تقدیر کرده است.
فیلم «کشتارگاه» ساخته بهزاد آزادی هم در بخش سینه فونداسیون پذیرفته شده است. این فیلم ۲۴ دقیقهای از طرف دانشکده هنر تهران به بخش سینه فونداسیون راه یافته تا با دیگر فیلمهای دانشجویان سینما رقابت کند. علاوه بر ساخته «بهزاد آزادی»، هفده فیلم دیگر هم در این بخش وجود دارند.
در یک محله کوچک کردنشین به نام کشتارگاه چهار نوجوان برای وارد شدن به گروه بزرگ مواد مخدر باید مقداری هروئین خریداری و امتحان کنند، اما یکی از آنها با مصرف آن میمیرد و باقی آنها باید فرار کنند.
جشنواره کن بزرگ از ۱۳ تا ۲۵ ماه می (۲۳ اردیبهت تا ۳ خرداد) برگزار میشود.
زني كه از همسر معتاد و بيكارش با هزار بدبختي جدا شده حالا با يك مرد متمول و آدم حسابي آشنا ميشود و او حاضر است همه جوره به پايش بايستد!!
چند درصد احتمال چنين اتفاق خوشايندي وجود دارد؟!! چند هزارم درصد؟!!
چه اصراري داريد زنهاي جامعه ما را كه هزاران سال منتظر يك ناجي سوار بر اسب سفيد بوده اند باز هم همنيطور منتظر نگه داريد؟!
خانم پناهنده شما به عنوان يك زن روشنفكر چرا نميخواهيد به زنان ياد بدهيد كه بايد هرچه يمخواهند ز خودشان بخواهند نه از يك ناجي؟!
این قشر روشنفکرگرای به ظاهر روشنفکر نماینده همه مردم نیستند، نماینده زندگی همه مردم نیستند
یه حبه قند چه ایرادی داشت که به کن نرفت
چرا یک فیلم شاد خانوادگی بدون هرگونه لوث بازی نمی فرستید؟
این فیلما برایتون جایزه می آره ایران رو چند روزه میذاره تو سایت های خارجی و تمام اما سالها مردم جهان ایران رو به این فیلم های تلخ می شناسند