یادداشت دریافتی- حسن فاتحی؛ سرانجام بعداز سالها مذاکرات پیدا و پنهان درنهایت بیانیه مطبوعاتی لوزان توسط آقای ظریف قرائت شد، درکنار دستاوردهای مثبت تفاهم لوزان، به نظرمی رسد عارضه خطرناکی دارد افکارعمومی را آلوده مینماید و اگر تدبیری بر این بیماری اندیشیده نشود، قطعا دستاوردهای ممکن نیز تحت الشعاع قرارگرفته وآسیبها بیشتر از فواید خواهد بود.
آنچه که مسلم است تفاهم لوزان فعلا یک بیانیه مطبوعاتی است و از حالا تفاسیر و برداشتهای متفاوتی از طرف غربیها ارائه میشود، تازمانی که عهدنامه نهایی امضا نشده، ضرورتی وجود ندارد که موج لوزان انتظارات مردمی را بالا برده باشد، چه اینکه درصورت مشکل احتمالی در روند تفاهم نهایی هم با تبعات روانشناختی افکارعمومی روبرو خواهیم شد و هم اینکه بد قولی و بدعهدی تازهای به تعهدات دولت اضافه خواهد شد!.
آقای روحانی درفصل انتخابات در برابر میلیونها افکارعمومی شاهد قول دادند فضای امنیتی باز میشود، مهر و عطوفت سالهای آغازین انقلاب به مسئولین برخواهد گشت، اخلاقیات زنده شده و راستگویی متداول خواهد شد و حتی گره از محصورین نیز انشااله.. بازخواهد شد و فلان و . . .
تا اینجا در روند مدیریت داخلی دولت تدبیر و امید برخلاف شعاری که داده شد، نتوانست نمره قبولی کسب کند و در اصل به نام تدبیر و امید همان مدیران منصوب احمدینژاد دارند به همان رویههای قبلی مدیریتی خود ادامه میدهند و وزرای مشروط دولت! (وزرایی که ظاهرا اصلاح طلب هستند ولی به جز بله قربان گویی به افراطیون اختیاری ندارند) دارند تیشه به ریشه جریان اصلاح طلبی زده و افکارعمومی را هم به فرایند اصلاح طلبی و هم دولت تدبیر وامید بدبین مینمایند.
حالا در این وسط بیانیه لوزان هنوز به عهدنامه نهایی تبدیل نشده، دارد قول و وعدههایی که آقای روحانی در پیشگاه خدا و ملت داده بود به بوته فراموشی گرائیده میشود، ضمن اینکه دوباره انتظارات وسیعی در مردم پدید میآید که چنین وچنان خواهد شد وانگار معجزهای قرار است اتفاق بیفتد و...
سخن من این است که چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی؟!
اولا تفاهم لوزان فعلا بیانیه مطبوعاتی بیش نمیباشد، ثانیا اگرهم به عهدنامه نهایی قرار است تبدیل شود حداقل ۶ ماه در خوشبینانهترین شرایط زمان خواهد برد تا آثار رفع تحریم برای افکارعمومی ملموس شده باشد، ثالثا ببخشیدا شق القمر که نکردیم، کلی تعهد دادیم تا زورگویان جهانی تحریمهای ظالمانه را بردارند (تحریمهای که خود نتیجه موج سواری دولت گذشته بود که منافع تیمی خودرا بر منافع ملی ترجیح داده بود)، حالا چرا دوباره باموج سواری دیگری دستاوردی که قرار است بدست آوریم دوباره در مسیر تیم محوری دیگری قرار داده باشیم؟!
بنده عادتی که دارم این است درموج تملق نمینویسم، نظرمن این است اگر موج سواری دوباره ازمسئله هستهای شکل بگیرد، انتظارات مردمی زیادتر خواهد شد و ترس این وجود دارد همچنانکه دولت تدبیر و امید درعرصه قول وعدههای مدیریت داخلی کاری ازدستشان نیامد (معذرت میخواهم که نظرم را صریح بیان میکنم) درعرصه تعامل بین المللی نیزآنچنانکه باید و شاید نتواند به قول وعدههایش عمل نماید.
نظرمن درمورد بیانیه لوزان این است که بانمره ۱۲-۱۴ قبول شدیم درحالیکه رقیبمان با ۱۸-۱۷ دارند قبول میشوند، خطراین است که موج سواری دیگری این نمره قبولی مرزی را به نمره مشروطی بدل کند و یا خدای نکرده با نمره مشروط ادای شاگرد اولیها را در آورده باشیم.
پاورقی: چکیده کلام اینکه بیانیه لوزان آری ولی موج سواری ممنوع!، صدالبته درشرایطی که موج سوارن گذشته برای مردم تحمیل کردهاند این نتیجه به نفع ملت و نظام خواهد بود و زحمات تیم مذاکره کننده هستهای جای سپاس دارد، ولی اگر تشویق و ستایش بجا و به اندازه نبوده باشد، وظیفهها نیز فراموش شده و منافع ملی اسلامی تحت الشعاع تیم محوریهای دیگری قرارخواهدگرفت.
*وبلاگنویس
حتي روسيه هم تا چند وقت ديگه براي قبولي دست و پا ميزنه